رسانه تخصصی روابط بین الملل

شرایط واکنش و عدم واکنش اسرائیل در قبال ایران؛

حمله کوادکوپتر؛ از روی ناچاری یا حساب‌شده؟!

Diplomacyplus.ir/?p=10992
بعد از حمله به کنسولگری ایران در دمشق، در نهایت انتظارها به سر رسید و ایران بعد از گذشت تقریبا ۱۳ روز از واقعه، با اجرای عملیات وعده صادق و هدف قرار دادن مستقیم اسرائیل پاسخ حمله کنسولگری را داده و اعلام داشت که موضوع تمام شده است و اگر اسرائیل مجددا دست به اقدامی بزند، پاسخ ایران شدیدتر خواهد بود‌.

نویسنده: سید محمد شفیعی/ دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روابط‌بین‌الملل دانشگاه گیلان

بعد از حمله  به کنسولگری ایران در دمشق، در نهایت انتظارها به سر رسید و ایران بعد از گذشت تقریبا ۱۳ روز از واقعه، با اجرای عملیات وعده صادق و هدف قرار دادن مستقیم اسرائیل پاسخ حمله کنسولگری را داده و اعلام داشت که موضوع تمام شده است و اگر اسرائیل مجددا دست به اقدامی بزند، پاسخ ایران شدیدتر خواهد بود‌.

اما باید نگریست که آیا موضوع برای اسرائیل تمام شده و واکنش نشان نخواهد داد؟

از یک منظر می‌توان اینگونه استدلال کرد که اسرائیل این انتظار را نداشت که ایران اینچنین حساب شده اقدام به پاسخ‌دهی کند.

عدم هدف قرار دادن اهداف غیر نظامی و کشته نشدن غیر نظامیان، بهانه‌ها را برای اسرائیل کم می‌کند. از سویی کشورهای همیشه همراه نیز، اسرائیل را از اقدام مجدد در قبال ایران منع می‌کنند و سعی در جلوگیری از این اتفاق دارند، از سویی ایران با عملیات وعده صادق در مقابل اسرائیل قدرت‌نمایی کرده و با پی‌ریزی عملیات ترکیبی و چندوجهی قدرت خود را به جهت هدف قرار دادن اسرائیل اثبات کرده است و این هشدار را داده که اقدام مجدد اسرائیل، خسارات بیشتری را برایش در پی خواهد داشت.

در عملیات وعده صادق از سمت ایران ۳۶ موشک کروز، ۱۸۵ پهباد و ۱۱۰  بالستیک(نوع قدیم) شلیک شده،  حال تصور کنید اسرائیل  علیه ایران اقدام مجدد و مستقیم به خاک ایران انجام دهد و ایران در پاسخ ۱۰۰۰پهباد،۱۰۰۰بالستیک(ساخت جدید) و ۱۰۰ هایپرسونیک، چه اتفاقی برای اسرائیل خواهد افتاد؟ آنها قطعا هزینه و فایده می‌کنند و بررسی خواهند کرد. از طرفی ایران از طریق مصر و ترکیه اخطارهایی را به اسرائیل  گسیل داشته و روسیه و چین نیز اقدام ایران را مشروع دانسته‌اند. سایرین هم بر این صحه گذاشته‌اند که شروع‌کننده تنش اسرائیل بوده و نه ایران.

در عملیات وعده صادق  ما  یک عملیات ترکیبی حساب شده از سمت ایران و گروه‌های مقاومت را شاهد بودیم: شلیک 185 پهپاد، 36 موشک کروز و 110 موشک زمین به زمین  رکوردهایی را نیز برای ایران در پی داشته:

۱.بزرگترین حمله پهپادی جهان

۲. پرحجم ترین حمله موشکی ایران

۳. اولین حمله مستقیم به رژیم‌ بعد از ۱۹۶۷(‌اگر طوفان‌الاقصی را در این حجم به حساب نیاوریم و بگوییم از سمت یک کشور به اسرائیل حمله شده است)

۴. بلندترین برد جغرافیایی حمله پهپادی موشکی ایران

۵. استفاده از کلاهک بارشی برای نخستین بار

۶.طولانی ترین حمله پهپادی ایران

ایران بعد از حمله تروریستی کنسولگری به پاسخ به اسرائیل نیاز داشت در صورتی که ایران به این حمله واکنشی نشان نمی‌داد، قطع به یقین اسرائیل به حملات خود به مواضع ایران در خارج ادامه می‌داد و ممکن مواضعی در داخل ایران را نیز مورد هدف قرار می‌داد، علت صبر ایران نیز تعیین نوع حمله به جهت ایجاد بازدارندگی بود و عملیات «وعده صادق» نیز در همین راستا بوده و اینکه ایران هیچ یک از مراکز غیر نظامی در اسرائیل را مورد هدف قرار نداده به این دلیل بوده که        می خواسته اقدام تنبیهی خود را انجام داده و از حق مشروع خود برای پاسخگویی به حمله ۱۳ فروردین استفاده کند و اعلام اینکه موضوع به نتیجه رسیده است و اگر اسرائیل مجددا دست به اقدام بزند و خواهان ادامه جنگ باشد، ایران پاسخی متناسب و به مراتب سنگین‌تر خواهد داد.

این عملیات تاثیرات ویژه‌ای در داخل اسرائیل داشته و بیش‌ از پیش نتانیاهو را مورد فشار افکار داخلی سرزمین‌های اشغالی قرار خواهد داد و حال نقشه نتانیاهو برای قرار دادن ایران در دو راهی به خودش برگشته مجددا بعد از عملیات ۷اکتبر (طوفان‌الاقصی) مجددا قبح حمله به اسرائیل شکسته شده و در ابعادی بزرگتر موجب زیر سوال رفتن آن شده است.

باید گفت اثرات عملیات «وعده صادق» دسته کمی‌از اثرات طوفان‌الاقصی نداشته و بلکه بالاتر نیز بوده است.

با این تفاسیر و شکست نقشه‌اولیه اسرائیل، میشد استدلال کرد که اسرائیل اقدام مجددی در قبال ایران نخواهد داشت.

 

اما از منظر دیگر بخواهیم بررسی کنیم. اسرائیل از ۳ماهه دوم جنگ در غزه تبدیل به یک بازیگر غیرعقلایی تبدیل شده و اقدامات آن نیز گواه همین گزاره است. در اصطلاح عامیانه اسرائیل اکنون در نقش گربه‌ای است که در گوشه‌ای اسیر شده و برای نجات خود دست به هر اقدامی خواهد زد. نتانیاهو نتوانست مطابق انتظار خود دامنه جنگ را گسترده کند و یا پکیج محور مقاومت را برای ورود و درگیری مستقیم در جنگ، بازگشایی کند و از این عامل برای ایجاد اتحاد ملی و کاهش فشار افکار عمومی و اپوزیسیون داخلی و به کار گرفتن متحدینی چون آنریکا در جنگ استفاده کند.از سویی با عملیات وعده صادق‌، فشار افکار عمومی در سرزمین‌های اشغالی بعد از عملیات ۷ اکتبر چندین‌برابر شده و  قبح حمله به اسرائیل بعد از سالها مجددا شکسته و افکار مردم جهان اسلام نیز در رابطه با مبارزه با اسرائیل تحت‌تاثیر این عملیات دچار تحول گشته است از سمت دیگر کارایی گنبد آهنین نیز زیر سوال رفته است،نتانیاهو و اسرائیل نیز در شرایطی بدتر از بعد عملیات ۷ اکتبر قرار گرفته‌اند.

با در نظر گرفتن این شرایط می‌توان  احتمال که شاید اسرائیل به اقدامی علیه ایران دست خواهد زد.

 

اما به لحاظ نظامی و زیرساختی چنین ظرفیتی برای اسرائیل موجود می‌باشد؟

موشک‌های دوربُرد که بتواند ایران را مورد هدف قرار دهد ندارد. بالستیک‌هایش هسته‌ایست و موشک‌های کروز آن هم زمین به زمین است با بُرد محدود. عمده تمرکز اسرائیل بر روی قدرت هوایی بوده، موشک‌های هوا به زمین که با جنگنده باشند و بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده است. جنگنده‌های آن هم برای پرواز و رسیدن به ایران نیاز به سوخت‌گیری دارد، هواپیماهای سوخت‌رسان نیز متعلق به آمریکا است که با عدم تایید آمریکا و اعلام تلویحی عدم کمک، استفاده از جنگنده‌ها نیز منتفی می‌گردد.

 

در پیش بینی‌کلی باید اذعان کرد که واکنش یا عدم واکنش اسرائیل در مقابل ایران به دو قسمت ۶۵درصدی عدم واکنش و ۳۵درصدی واکنش تقسیم می‌گردد.

فعلا در اسرائیل نیز نسبت به این موضوع

دو دستگی وجود دارد و چندین جلسه‌ کابینه‌جنگ در اسرائیل نیز  بی‌نتیجه مانده است.

اما موارد دیگری را نیز می‌توان در ذهن داشت:

۱.امید اسرائیل به شورای امنیت که قطعنامه‌ای  علیه ایران صادر کند.

البته با توجه به حضور روسیه و چین این عامل کمی از دسترس خارج می‌شود کما اینکه در جلسه‌ای نیز که بعد از عملیات وعده صادق در شورای امنیت برگزار شد. نتیجه‌ای حاصل نگردید و قطعنامه یا بیانیه‌ای علیه ایران صادر نشد.

 

۲.بازی با کلیدواژه حمله و پاسخ به ایران به جهت ایجاد جنگ‌روانی در داخل ایران و بهره‌برداری رسانه‌ای از آن، که افکار عمومی بعد از عملیات علیه اسرائیل، بر علیه حکومت ایران است.

 

۳.استفاده از شرایط برای امتیازگیری از سایر شرکا برای راضی‌کردن آنها به قرارگیری سپاه در لیست سازمان‌های تروریستی و اعمال تحریم‌های موشکی و بسته‌ جدید تحریمی علیه ایران.

 

موارد ۲ و ۳ در دسترس‌ترین عوامل ممکن برای اسرائیل بود تا بتواند به ایران ضرباتی وارد کند و در صورتی که به نتیجه خاصی دست پیدا نکند، با درصد پایین با توجه به تبدیل شدن آن به یک بازیگر عقلایی، احتمال آنکه به مواضعی در خاک ایران حمله کند وجود داشته که در نهایت بامداد جمعه ۳۱ فروردین  با ۳ کوادکوپتر اقدام به حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در اصفهان داشته است. که در مورد این حمله می‌توان چند فرضیه و سناریو را مطرح کرد که عبارتند از :

  1. عملیات ایران بازدارندگی خود را ایجاد کرده و پیغام‌های علنی و با واسطه ایران در رابطه با واکنش‌شدیدتر از یک‌سو و مخالفت‌های آمریکا تاثیر خود را گذاشته و صرفا این ریز‌پرنده‌ها به پرواز درآمدند تا حداقل کاری انجام شده باشد و اعلام دارد که بله من هستم

۲. این‌کوادکپترها جهت آزمایش میزان آمادگی پدافند ایران فرستاده شده باشد.

۳. عملیات دو مرحله‌ای بوده که با شکست مرحله اول، مرحله دوم‌منتفی شده باشد

۴. ارسال کوادکوپترها و سپس ایجاد فشار روانی و موج‌سواری رسانه‌ای با استفاده ازرسانه‌های موجود.

۵.افزایش غرور در سطح ملی ایران به جهت دست‌کم گرفتن اسرائیل و سپس انجام مرحله دوم عملیات در روز‌های آینده.

۶. بازی با افکار عمومی مردم ایران و امید به جرقه‌ای در داخل ایران تا بعد از آن بهره‌برداری کنند.

۷. آرام کردن افکار عمومی داخلی خود با این مضمون که با چند کوادکوپتر وارد حریم ایران شدند و بعدها هم بخواهند می‌توانند وارد شوند‌.

سناریوها و فرضیه‌های مختلفی می‌توان برای اتفاقات بامداد جمعه نوشت و بیان کرد.

در رسانه‌های آمریکایی و اسرائیلی تماما تلاش می‌شود که این اقدام اسرائیل را بزرگ‌ جلوه داده  و اینگونه القا کنند که ایران  متحمل خسارات بسیاری گسته و به تاسیسات هسته‌ای ایران صدمات جدی وارد شده و افکارعمومی در  داخل اسرائیل را آرام کرده و  افکار عمومی در ایران را مشوش کنند. اما آنچه که در واقعیت رخ داده   و در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفته  این است که حمله با ۳ کوادکوپتر، فشارها را بر روی مقامات اسرائیلی افزایش داده و ترس اسرائیل از گسترده‌تر شدن جنگ را نشان‌داده که علی‌رغم ادعاهای بسیار در رابطه به پاسخ مجدد به ایران. صرفاً به این حمله نازل اکتفا کرده تا مبادا با واکنش شدید‌تر ایران روبرو گردد. فعلا آنچه که هست آمادگی پدافند ایران به رخ کشیده شده و از سمت دیگر اسرائیل در داخل و خارج مورد مضحکه و تمسخر قرار گرفته است ‏و فشارها قطعا دو چندان خواهد شد و تلاش‌های رسانه‌ها به جهت  دستاوردسازی برای اسرائیل به نتیجه نداده است و بازدارندگی ایران شدیدا احساس می‌شود.

اما از سمت دیگر عقل حکم می‌کند که پدافند ایران همچنان در حالت آماده‌باش قرار داشته باشد زیرا در این بازه زمانی نقش نیروهای دفاعی و پدافندی ایران و تصمیم‌گیری‌های صحیح برای  داشتن پلن‌های مختلف در مقابل هر گونه  اقدام اسرائیل و حفاظت از مواضع ایران در داخل و خارج از کشور بسیار حیاتی است.

 

“انتشار نظرات کارشناسان به منظور تائید و یا عدم تائید آن ها از سوی دیپلماسی پلاس نیست.”

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط