در پی دگرگونیهای ژئوپلیتیکی منطقه، از سقوط دولت اسد تا تغییر موازنه قدرت میان کشورهای عربی و اسرائیل، ترکیه جایگاه خود را بهعنوان متعادلکنندهای کلیدی و بازیگری اقتصادی پرنفوذ تثبیت میکند. پروژههایی نظیر احیای راهآهن حجاز، گسترش مسیرهای در بحبوحه خلاء نسبی قدرت در خاورمیانه، ترکیه به عنوان یک متعادلکننده کلیدی و یک بازیگر تجاری مهم ظهور کرده است.
از زمان سقوط سلسله اسد در سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، نفوذ منطقهای ترکیه به طور قابل توجهی در سراسر شرق مدیترانه افزایش یافته است. از لیبی تا سوریه و شمال عراق و قفقاز جنوبی، موضع آنکارا برجستهتر شده است. این تحول با تغییرات عمده منطقهای یک سال گذشته، تقویت شده است.
یکی دیگر از تحولاتی که تقویت نفوذ ترکیه را تسهیل کرد، این است که کشورهای منطقه به طور فزایندهای از قدرت سلطهجویانه اسرائیل هراس دارند. حمله اسرائیل علیه رهبران گروه فلسطینی حماس در دوحه در ماه سپتامبر، یادآوری دیگری بود که کشورهای عربی باید به دنبال تنوع بخشیدن به مشارکتهای خود به دور از اتکای انحصاری به ایالات متحده باشند. بنابراین، تصادفی نبود که عربستان سعودی تقریباً یک هفته پس از حملات در قطر، پیمان دفاعی متقابل با پاکستان امضا کرد. این تغییرات به ترکیه اجازه میدهد تا ماهرانه خود را به عنوان یک بازیگر ضروری برای تثبیت تعادل قدرت منطقهای متزلزل، قرار دهد.
این حرکت ژئوپلیتیکی، ترکیه را به ایفای نقش اقتصادی و امنیتی بزرگتری در خاورمیانه سوق میدهد. یکی از ابتکارات بزرگی که آنکارا به آن مشغول بوده، تغییر شکل منطقه به گونهای است که به این کشور اجازه دهد خود را در قلب تمام مسیرهای تجاری نوظهور قرار دهد. به عنوان مثال، اکنون تلاش عمدهای برای احیای راهآهن تاریخی حجاز صورت میگیرد.
این راهآهن که در سالهای پایانی امپراتوری عثمانی طراحی شد، به استانبول اجازه میداد تا با دورترین سرزمینهای خود در تلاش برای حفظ انسجام سیاسی و اداری ارتباط برقرار کند. با این حال، پس از جنگ جهانی اول و انحلال امپراتوری، فعالیت این راهآهن متوقف شد. تنها چند بخش از آن در اردن و برخی از مناطق سوریه دست نخورده باقی مانده است. سرمایهگذاری عمده و مهمتر از همه، اراده سیاسی مشترک برای حفظ و بعداً بازسازی آن وجود نداشت. جنگ در سوریه، فضای همکاری در مورد این پروژه توسعه زیرساختی را بیشتر محدود کرد.
این وضعیت پس از سقوط بشار اسد و چرخش سوریه به سمت آنکارا تحت رهبری جدید این کشور تغییر کرد. در ماه سپتامبر، مقامات ترکیه، سوریه و اردن در امان دیدار کردند تا قصد خود را برای برقراری مجدد مسیر ریلی اعلام کنند. توافق اولیهای در مورد پیشنویس تفاهمنامه (MoU) امضا شد. این سند، کار مشترک در توسعه زیرساختهای حمل و نقل را پیشبینی میکند و آنکارا متعهد شد که ۳۰ کیلومتر از بخشی از راهآهن در خاک سوریه را بسازد. از سوی دیگر، امان متعهد شد که در نگهداری بخش راهآهن در سوریه سرمایهگذاری کند. اکنون انتظار میرود که اردن و ترکیه برای پیشبرد این پروژه به توافقات مشخصی برسند.
این همچنین فرصتی بزرگ برای نمایش قدرت توسط دولت ترکیه است و به آنکارا اجازه میدهد تا به بندر عقبه اردن که در دریای سرخ واقع شده است، دسترسی پیدا کند. این جاهطلبی با گسترش روابط تجاری بین ترکیه و اردن که در سال ۲۰۲۴ به ۱.۱ میلیارد دلار رسید – و انتظار میرود تا پایان امسال به ۱.۵ میلیارد دلار برسد – تقویت میشود. به طور مشابه، تجارت ترکیه و سوریه نیز شاهد افزایش بوده و در نیمه اول سال ۲۰۲۵ به ۱.۹ میلیارد دلار رسیده است.
اما پروژه راهآهن حجاز فقط به اتصال به دریای سرخ مربوط نمیشود. ترکیه همچنین از یک ارتباط تجاری بیوقفه با خلیج فارس و پادشاهیهای ثروتمند عرب آن بهرهمند خواهد شد. به عنوان مثال، در ماه اکتبر، وزیر تجارت ترکیه اعلام کرد که اتصال جادهای از ترکیه به خلیج فارس در سال ۲۰۲۶ عملیاتی خواهد شد و از سوریه عبور خواهد کرد. هیچ چیز جدیدی در این مورد وجود ندارد. ترکیه در تلاش است تا مسیر تجاری را که قبل از جنگ داخلی سوریه کاملاً موفق بود، دوباره احیا کند. جنگ داخلی سوریه اتصال شمال – جنوب و فعالیت تجاری بین ترکیه و منطقه خلیج فارس را مختل کرد. هزاران کامیون از آسیای صغیر تا خلیج فارس در این منطقه تردد میکردند.
این ابتکارات بخشی از تلاشهای گستردهتر ترکیه برای تغییر شکل اتصال خاورمیانه به نفع خود است و در ادامه ابتکارات قبلی مانند کار بر روی جاده توسعه، پروژه عظیمی که قلب ترکیه را از طریق عراق به خلیج فارس متصل میکند، انجام میشود. ترکیه میخواهد با رقبای خود مقابله کند. در واقع، جاده توسعه به عنوان جایگزینی برای کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC)، کریدوری که توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هند و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس حمایت میشود، ارائه میشود. ایده جاده توسعه دهههاست مطرح بوده است، اما به دلیل بیثباتی در عراق و همچنین به دلیل مشغله ترکیه با سایر عرصههای ژئوپلیتیکی متوقف شده است. در صورت اجرا، این مسیر دسترسی دیگری به خلیج فارس برای ترکیه فراهم خواهد کرد؛ مسیری که در دوران باستان و قرون وسطی وجود داشته و آسیای صغیر را به اقیانوس هند متصل میکرد.
این پروژههای عظیم توسعه زیرساختی به خوبی با اهمیت روزافزون منطقه خلیج فارس در سیاست خارجی ترکیه همخوانی دارد، روندی که به خوبی در سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به خلیج فارس در ماه اکتبر نشان داده شد. سفر به کویت، قطر و عمان منجر به امضای ۲۴ توافقنامه شد. انتخاب این سه کشور به هیچ وجه تصادفی نبود. دیدگاه آنکارا در مورد اخوان المسلمین و مسئله فلسطین با رویکرد کویت، قطر و عمان به این دو موضوع بسیار همسو است. این امر آنها را از امارات متحده عربی، عربستان سعودی و بحرین که در این زمینه به موضع سیاست خارجی سختگیرانهتری پایبند هستند، متمایز میکند. تفاوت دیگر، روابط این کشورها با ایران است. کویت، قطر و عمان نسبت به بقیه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) با جمهوری اسلامی همکاری بیشتری داشتهاند و این رویکرد نرمتر با رویکرد ترکیه برای تعامل با ایران، که در تجارت، سرمایهگذاری و مسائل امنیتی به خوبی مشهود است، همسو است.
سفر رئیس جمهور ترکیه بخشی از چرخش آنکارا به منطقه خلیج فارس و نتیجه یک رویکرد محتاطانه برای ایجاد روابط حسنه است که از سال ۲۰۲۰ و به ویژه پس از آغاز جنگ غزه در حال انجام بوده است. در سال ۲۰۲۴، ترکیه یک توافقنامه همکاری استراتژیک با قطر امضا کرد و مدلهای همکاری عمیقی را با رقبای سابق خود، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، توسعه داد. به طور مشابه، روابط نزدیکی با سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیز برقرار شده است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس علاقهمند به تنوع بخشیدن به اقتصادهای خود فراتر از وابستگی سنتی به نفت و گاز هستند، در حالی که ترکیه بزرگترین اقتصاد غیرنفتی خاورمیانه است. ترکیه به سرمایهگذاریهای شورای همکاری خلیج فارس علاقهمند است، در حالی که کشورهای ثروتمند عربی به دنبال بهرهبرداری از پتانسیل تجاری ترکیه و همچنین مجتمع صنعتی نظامی گسترده آن هستند. به عنوان مثال، ترکیه و عربستان سعودی در حال مذاکره برای انعقاد یک توافقنامه دفاعی ۶ میلیارد دلاری بودهاند. مذاکرات با عربستان سعودی در مورد توسعه مشترک جتهای جنگنده KAAN نیز همچنان ادامه دارد.
بنابراین، ترکیه در بحبوحه تضعیف سایر بازیگران کلیدی و نیاز بازیگران کوچکتر به ایجاد تعادل در قدرت اسرائیل، به یک بازیگر کلیدی در خاورمیانه تبدیل شده است. روابط شکوفا بین ترکیه و شورای همکاری خلیج فارس در این پویایی کلیدی است و با توسعه مسیرهای تجاری جدید در سراسر خاورمیانه توسط آنکارا تقویت میشود.
منبع: اندیشکده زوایه



