این بار بازار تنها به آمار تولید و ذخایر واکنش نشان نداد، بلکه در برابر موجی از تحولات ژئوپلیتیک، از جنگ در قلب اروپا گرفته تا زمزمههای تحریمهای ثانویه علیه خریداران نفت روسیه، جهت گرفت. در چنین فضایی، حتی یک خبر نظامی از کییف یا یک جمله تهدیدآمیز از واشنگتن، به اندازه تصمیمات تولیدی اوپکپلاس بر تابلوی قیمتها اثر میگذارد. تصمیم اخیر این ائتلاف برای افزایش محدود تولید، تنها یک ضلع از مثلثی است که دو ضلع دیگر آن را ادامه جنگ اوکراین و چشمانداز تشدید فشارهای غرب بر صادرات روسیه تشکیل میدهند؛ مثلثی که بهخوبی نشان میدهد بازار نفت امروز بیش از هر زمان دیگری درهمتنیدگی سیاست و اقتصاد را تجربه میکند.
دوراهی احتیاط و رقابت
تصمیم روز یکشنبه اوپکپلاس برای افزایش ۱۳۷ هزار بشکهای در روز از ماه اکتبر، پیام روشنی به بازار داشت: این گروه که در ماههای اخیر با افزایشهای چند صد هزار بشکهای توانسته بود بخشی از محدودیتهای دوران کرونا را جبران کند، اکنون نگران بازگشت مازاد عرضه در زمستان نیمکرهشمالی است. زمستان امسال در شرایطی فرا میرسد که پیشبینیها از کاهش رشد اقتصادی در اروپا و چین خبر میدهد و مصرف سوخت در بسیاری از بخشها کمتر از حد انتظار خواهد بود.
با این حال، انگیزه عربستان برای بازپسگیری سهم بازار از رقبا بهویژه آمریکا، همچنان یکی از عوامل فشار بر تصمیمات اوپکپلاس است. ریاض میداند که در صورت عقبنشینی بیش از حد، تولیدکنندگان شیل آمریکا بار دیگر جای خالی آن را پر خواهند کرد. به همین دلیل، سعودیها به جای توقف کامل افزایش تولید، به سمت سیاستی میانه حرکت کردهاند: افزایش محدود که هم پیام رقابت به بازار بدهد و هم نگرانی از مازاد عرضه را کاهش دهد.
معادله روسیه
اما ضلع مهمتر این معادله روسیه است. مسکو که در دو سال اخیر با فروش نفت ارزان به چین و هند توانسته تا حدی فشار تحریمهای غرب را دور بزند، حالا با تهدید تازهای مواجه شده است: احتمال اعمال تحریمهای ثانویه علیه خریداران نفت روسیه. اگر این سیاست که از سوی دولت ترامپ مطرح شده به مرحله اجرا برسد، به معنای آن است که کشورهایی نظیر هند و چین نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت تا خرید خود از روسیه را کاهش دهند. چنین اقدامی میتواند شوکی جدی به بازار جهانی وارد کند. تحلیلگران معتقدند که در صورت کاهش خرید این دو کشور، بیش از یکمیلیون بشکه در روز از عرضه جهانی کاسته خواهد شد؛ رقمی که حتی تصمیمات اوپکپلاس هم توان جبران آن را ندارد. به همین دلیل، بازار در روز دوشنبه بیش از آنکه به عدد ۱۳۷ هزار بشکه اضافهشده از سوی اوپکپلاس واکنش نشان دهد، به احتمال حذف میلیونها بشکه نفت روسی از چرخه جهانی واکنش نشان داد.
جنگ اوکراین و حملات هوایی
حمله هوایی گسترده روسیه به کییف و هدف قرار دادن ساختمان دولتی مرکزی، نه تنها از نظر نظامی نقطه عطفی در جنگ بود، بلکه از نظر اقتصادی نیز سیگنالی قوی به بازار انرژی فرستاد. هر بار که جنگ اوکراین وارد مرحله تازهای میشود، نخستین بازاری که واکنش نشان میدهد بازار نفت است. دلیل آن ساده است: روسیه هنوز یکی از سه صادرکننده بزرگ نفت در جهان است و هر تهدیدی علیه صادراتش میتواند توازن بازار را به هم بزند. از منظر روانی نیز بازار انرژی به شدت تحت تاثیر اخبار سیاسی است. سرمایهگذاران و معاملهگران میدانند که حتی شایعه تحریمهای جدید میتواند جریان عرضه را مختل کند. به همین دلیل، درحالیکه افزایش تولید اوپکپلاس از مدتها پیش پیشبینی شده بود، واکنش مثبت بازار در روز دوشنبه بیشتر ناشی از نگرانی نسبت به آینده صادرات روسیه بود تا تصمیمات تولیدی.
آمریکا؛ از سیاستگذاری تا فشار بر متحدان
در واشنگتن، دونالد ترامپ با اظهارات خود بار دیگر نقش تعیینکننده آمریکا در بازار انرژی را به رخ کشید. او اعلام کرد که آماده است «مرحله دوم» تحریمها علیه روسیه را کلید بزند؛ مرحلهای که میتواند شامل اعمال تعرفه یا محدودیت بر کشورهای خریدار نفت روسیه شود. این موضعگیری نه تنها مسکو را هدف گرفته، بلکه متحدان سنتی آمریکا در آسیا را نیز در تنگنا قرار میدهد.
هند و چین که بخش عمده نفت روسیه را خریداری میکنند، از نگاه واشنگتن به «شریکان ناخواسته جنگ روسیه» تبدیل شدهاند. در این میان، تصمیم ترامپ برای اعمال تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات از هند نشان داد که آمریکا حاضر است از ابزار اقتصادی برای وادار کردن دهلینو به تغییر سیاستهایش استفاده کند. این اقدام در عمل نفت را بار دیگر به سلاحی سیاسی بدل کرده است.
هند و چین؛ بازیگران سرسخت شرق
هند اما موضعی متفاوت دارد. مقامات دهلینو بارها تاکید کردهاند که خرید نفت ارزان روسیه نه تنها به نفع اقتصاد ملی این کشور است، بلکه به تثبیت بازار جهانی نیز کمک کرده است. به گفته وزیر دارایی هند، اگر دهلینو از خرید نفت روسیه صرفنظر کند، بازار جهانی با کمبود شدید عرضه مواجه میشود و قیمتها سر به فلک خواهد کشید.
از همین رو، هند نه تنها قصد کاهش خرید ندارد، بلکه به دنبال افزایش همکاری انرژی با مسکو است. چین نیز با برگزاری اجلاس سازمان همکاری شانگهای پیام روشنی به غرب فرستاد: پکن حاضر نیست در زمین تحریمهای آمریکا بازی کند. تصاویر دستدادن و قدمزدن ولادیمیر پوتین و نارندرا مودی در کنار شی جینپینگ، بیش از هر سخنرانی نشان داد که کشورهای غیرغربی در حال تشکیل جبههای مشترک علیه فشارهای اقتصادی هستند. چنین اتحادهایی به معنای آن است که تحریمهای احتمالی آمریکا و اروپا ممکن است کمتر از انتظار موثر واقع شود.
اروپا؛ میان وابستگی انرژی و فشار سیاسی
اتحادیه اروپا نیز در این میان موقعیت پیچیدهای دارد. از یک سو، رهبران اروپایی به دنبال همراهی با آمریکا در اعمال فشار بر مسکو هستند؛ از سوی دیگر، وابستگی ساختاری به انرژی ارزان روسیه هنوز بهطور کامل از بین نرفته است. بسیاری از صنایع اروپایی پس از بحران انرژی سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ هنوز از شوک افزایش قیمتها رهایی نیافتهاند. از همین رو، هر گونه تحریم جدیدی علیه نفت روسیه میتواند بار دیگر تورم انرژی را در اروپا شعلهور کند.
دوگانه تحریم و تولید
تحلیلگران بینالمللی از جمله در بانک گلدمنساکس بر این باورند که ریسک اصلی بازار در سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ نه از سوی تقاضا بلکه از سمت عرضه خواهد بود. این موسسه پیشبینی کرده که حتی با وجود افزایش تولید در قاره آمریکا، محدودیتهای احتمالی بر صادرات روسیه میتواند تعادل بازار را شکننده کند. واقعیت آن است که بازار نفت در حال حاضر بین دو نیروی متضاد گرفتار شده است:
۱. نیروی تولید که از سوی اوپکپلاس و سایر تولیدکنندگان به دنبال افزایش عرضه و حفظ سهم بازار هدایت میشود.
۲. نیروی تحریم که از سوی آمریکا و متحدانش تلاش میکند با کاهش صادرات روسیه معادلات ژئوپلیتیک را تغییر دهد. نتیجه این جدال هنوز روشن نیست، اما مسلم است که بازار جهانی انرژی در سالهای پیش رو بیش از هر زمان دیگر به تصمیمات سیاسی وابسته خواهد بود.
ایران؛ بازیگر غایب یا فرصتطلب؟
در این میان، نام ایران کمتر در گزارشهای روزانه دیده میشود، اما موقعیت تهران در چنین شرایطی میتواند تعیینکننده باشد. تحریمهای نفتی ایران طی سالهای گذشته سبب شده که صادرات این کشور بهطور رسمی محدود شود، اما افزایش فشار تحریم بر روسیه ممکن است بخشی از مشتریان آسیایی را بار دیگر به سمت نفت ایران سوق دهد. این موضوع فرصتی برای تهران است تا سهمی از بازار پرریسک کنونی را بازپس گیرد. با این حال، تحقق این فرصت نیازمند مدیریت دقیق روابط سیاسی و اقتصادی با مشتریان سنتی از جمله چین و هند خواهد بود. آنچه این روزها در بازار جهانی نفت شاهدیم، چیزی فراتر از تغییرات روزانه قیمت است. نفت بار دیگر به سلاحی سیاسی تبدیل شده که هر بازیگری از آن برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند.
اوپکپلاس با تغییر سرعت افزایش تولید، عربستان با تلاش برای کسب سهم بازار، روسیه با فروش ارزان به شرق، آمریکا با تهدید به تحریم خریداران، و هند و چین با مقاومت در برابر فشار غرب؛ همگی نشان میدهند که بازار انرژی بیش از آنکه به منطق اقتصادی وفادار باشد، به میدان رقابت قدرتها بدل شده است. به بیان دیگر، آینده بازار نفت نه در اتاقهای معاملهگران والاستریت، بلکه در اتاقهای مذاکرات سیاسی واشنگتن، مسکو، پکن و دهلینو رقم خواهد خورد. «تحریم یا تولید»؛ این همان دوگانهای است که تعیین خواهد کرد قیمت نفت در سالهای آینده چه مسیری را طی کند و کدام کشورها در این بازی پرریسک، برنده یا بازنده خواهند بود.
منبع: دنیای اقتصاد