دونالد ترامپ در جلسه هیئت دولت ادعا کرد آمریکا در تولید انرژی از چین پیشی گرفته و با تمرکز بر سوختهای فسیلی و هستهای، قصد دارد قدرت انرژی کشور را دوچندان کند. اما چرا او مخالف سلولهای خورشیدی است و به بریتانیا هشدار بحران میدهد؟ در ادامه با واکاوی جملات ترامپ در این جلسه در حوزه انرژی به سیاست های پیدا و پنهان رییس جمهور امریکا پی می بریم:
۱. “ما همین الان از چین جلو زدیم”
تفسیر: ترامپ ادعا میکند که آمریکا در حال حاضر در تولید و صادرات انرژی (به ویژه سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز) از چین پیشی گرفته است. این جمله بخشی از روایت “انرژی غالب آمریکا” (American Energy Dominance) است که ترامپ از دوران اول ریاستجمهوریاش ترویج میکند. او به آمارهایی مانند اینکه آمریکا بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است (از سال ۲۰۱۸ به بعد) اشاره دارد، در حالی که چین بیشتر بر واردات انرژی وابسته است و در تولید فسیلی ضعیفتر عمل میکند. با این حال، این ادعا در زمینه کلی انرژی (شامل تجدیدپذیرها) نادرست است، زیرا چین در نصب باد و خورشیدی (بیش از ۵۱۰ گیگاوات در حال ساخت) از آمریکا جلوتر است.
ترامپ میخواهد با تأکید بر فسیلیها، آمریکا را “برنده” جلوه دهد. این کار به او کمک میکند تا حامیانش در صنایع نفت و گاز (مانند تگزاس و اوکلاهما) را راضی نگه دارد و ادعا کند که سیاستهایش تورم و هزینههای انرژی را کاهش میدهد. همچنین، با این ادعا، ترامپ به جنگ تجاری با چین دامن میزند و میگوید تمرکز بر فسیلیها آمریکا را مستقل میکند، در حالی که تجدیدپذیرها (وابسته به پنلهای خورشیدی چینی) به چین سود میرساند.
۲. “باید در زمینه انرژی دوبرابر کار کنیم”
تفسیر: ترامپ میگوید که آمریکا باید تلاشهایش در تولید انرژی را دو برابر کند، با تمرکز بر افزایش ظرفیت تولید برای پاسخ به تقاضای رو به رشد (مانند مراکز داده AI و خودروهای الکتریکی). این جمله به معنای سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختهای انرژی است، اما نه در تجدیدپذیرها، بلکه در منابع سنتی مانند گاز، نفت و احتمالاً هستهای، تا “انرژی غنی” (energy abundance) ایجاد شود.
ترامپ این را برای مقابله با آنچه “جنگ بایدن علیه انرژی آمریکا” مینامد، میگوید. او معتقد است سیاستهای دموکراتها (مانند مقررات زیستمحیطی) تولید را کند کرده و قیمتها را افزایش داده است. با دو برابر کردن کار، ترامپ میخواهد شغلهای بیشتری در صنایع فسیلی ایجاد کند (که حامیان اصلیاش هستند) و اقتصاد را تحریک کند. ترامپ تغییرات آب و هوایی را “کلاهبرداری” میبیند و بر “امنیت انرژی” (استقلال از واردات) تأکید دارد. همچنین، با رشد تقاضای انرژی از AI (که میتواند ۴۰-۵۰٪ مصرف را افزایش دهد)، ترامپ میخواهد فسیلیها را به عنوان منبع “قابل اعتماد” ترویج دهد، نه تجدیدپذیرهای “ناپایدار”، تا آمریکا را در رقابت جهانی (به ویژه با چین) جلو بیندازد.
۳. “ما ۵۸ مرکز تولید انرژی برق می سازیم”
تفسیر: ترامپ به برنامه ساخت ۵۸ نیروگاه جدید برق اشاره دارد، که احتمالاً شامل نیروگاههای گاز طبیعی، زغالسنگ یا هستهای میشود (نه خورشیدی یا بادی). این بخشی از دستورات اجرایی او در ژانویه ۲۰۲۵ است که مجوزهای فسیلی را تسریع میکند و هدفش افزایش ظرفیت تولید برای جلوگیری از کمبود انرژی است. آمار دقیق ۵۸ ممکن است به پروژههای خاص در ایالتهای جمهوریخواه اشاره کند.
۴. “ما اجازه نمیدهیم سلول های خورشیدی ساخته بشوند چون زمین های کشاورزی را نابود می کند”
تفسیر: ترامپ مخالف ساخت مزارع خورشیدی بزرگ است و ادعا میکند که پنلهای خورشیدی زمینهای کشاورزی را اشغال میکنند و امنیت غذایی را تهدید میکنند. این بر اساس تصمیم USDA در اوت ۲۰۲۵ است که بودجه فدرال برای خورشیدی روی زمینهای کشاورزی را قطع کرد. در واقعیت، خورشیدی تنها ۰.۰۵٪ از زمینهای کشاورزی آمریکا را اشغال میکند، اما ترامپ آن را “نابودکننده کشاورزان” مینامد.
ترامپ این موضع را برای جلب حمایت کشاورزان و ایالتهای روستایی (مانند آیووا و تنسی) میگیرد، که رأیدهندگان کلیدیاش هستند. او تجدیدپذیرها را “تهاجم به زمینهای آمریکایی” میبیند و میگوید پنلهای چینی (۸۰٪ بازار جهانی) به ضرر کشاورزان است. این کار صنایع فسیلی را تقویت میکند و به جنگ تجاری با چین (که پنلها را تولید میکند) کمک میکند. ترامپ قبلاً باد را “کُشنده پرندگان” نامیده، پس این بخشی از کمپین ضدتجدیدپذیر است.
۵. “قیمت انرژی در انگلیس افزایش پیدا میکند”
تفسیر: ترامپ به افزایش قیمت انرژی در بریتانیا (به دلیل وابستگی به گاز وارداتی و خروج از زغالسنگ) اشاره دارد و آن را مثالی از شکست سیاستهای “سبز” (مانند بسته شدن آخرین نیروگاه زغالسنگی در ۲۰۲۴) میداند. او میگوید بریتانیا با تمرکز بر تجدیدپذیرها، قیمتها را بالا برده، در حالی که آمریکا با فسیلیها ارزانتر عمل میکند.
ترامپ این را برای انتقاد از سیاستهای اروپایی (و بایدن) در نظر میگیرد و میگوید “اروپا به خاطر انرژی سبز رنج میبرد”. او میخواهد آمریکا را به عنوان “مدل موفق” با فسیلیها نشان دهد. ترامپ بریتانیا را قربانی “جنون سبز” میبیند و میخواهد بگوید بازگشت به فسیلیها (مانند صادرات LNG آمریکا به اروپا) راهحل است. این موضع به شرکتهای آمریکایی صادرکننده گاز سود میرساند و ترامپ را به عنوان “نجاتدهنده” انرژی جهانی جلوه میدهد، در حالی که تقاضای جهانی برای فسیلیها (۸۰٪ انرژی جهان) را توجیه میکند.
۶. “آنها به زودی به وضع بدی دچار می شوند”
تفسیر: ترامپ پیشبینی میکند که بریتانیا (و کشورهای مشابه مانند اتحادیه اروپا) به دلیل سیاستهای تجدیدپذیر، با بحران انرژی، کمبود برق و افزایش قیمتها روبرو شوند. این جمله به مشکلات اخیر اروپا (مانند افزایش ۲ برابری قیمتها نسبت به تورم) اشاره دارد.
ترامپ این را برای ترساندن آمریکاییها از سیاستهای دموکراتها (شبیه به اروپا) میگیرد و میگوید بدون فسیلیها، آمریکا هم “به بدبختی” میرسد.
این موضع صادرات فسیلی آمریکا را ترویج میکند (آمریکا بزرگترین صادرکننده گاز است) و به ترامپ کمک میکند تا ادعا کند سیاستهایش قیمتها را پایین نگه میدارد، در حالی که تقاضای رو به رشد (مانند AI) را با فسیلیها پاسخ میدهد.
۷. “کشورها باید به سوخت فسیلی برگردند”
تفسیر: ترامپ کشورها را ترغیب میکند به سوختهای فسیلی (نفت، گاز، زغالسنگ) بازگردند، زیرا آنها را “ارزان، قابل اعتماد و واقعی” میداند. این مخالف روند جهانی است که ۹۶٪ ظرفیت جدید برق در ۲۰۲۴ از تجدیدپذیرها بوده، اما ترامپ فسیلیها را برای “امنیت ملی” ضروری میبیند.دلیل مواضع ترامپ: ترامپ این را برای حفظ “غلبه انرژی آمریکا” میگیرد، زیرا آمریکا رهبر تولید فسیلی است (بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز).
ترامپ این را برای حفظ “غلبه انرژی آمریکا” میگیرد، زیرا آمریکا رهبر تولید فسیلی است (بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز). او انتقال به تجدیدپذیرها را “جنگ علیه انرژی” میبیند و میخواهد مقررات را لغو کند. فسیلیها شغل ایجاد میکنند (۴۴,۰۰۰ شغل در پروژههای جدید) و به متحدان ترامپ (شرکتهای نفتی) سود میرسانند. ترامپ میگوید تجدیدپذیرها “کلاهبرداری قرن” هستند و به چین سود میرسانند، پس بازگشت به فسیلیها استقلال میآورد.
۸. “انرژی هسته ای هم خوب است”
تفسیر: ترامپ انرژی هستهای را تأیید میکند و آن را “خوب” میداند، احتمالاً به عنوان مکمل فسیلیها (نه جایگزین تجدیدپذیرها). او از راکتورهای مدولار کوچک (SMR) و حفظ راکتورهای موجود حمایت میکند، که با سیاستهای بایدن همخوانی دارد، اما با تمرکز بر “انرژی پایه” (baseload) برای تقاضای بالا.
ترامپ این را برای نشان دادن “تعادل” میگیرد، اما هستهای را فقط به عنوان پشتیبان فسیلیها میبیند (نه تمرکز اصلی). او هستهای را “تمیز و قدرتمند” میداند، بدون “ناپایداری” باد/خورشیدی. ساخت هستهای شغل ایجاد میکند و آمریکا را در رقابت با چین (که ۳۱ راکتور در حال ساخت دارد) نگه میدارد. ترامپ میخواهد بودجه IRA برای هستهای حفظ شود (تا ۲۰۳۶)، اما تجدیدپذیرها را قطع کند، تا سیاستهایش “جامع” به نظر برسد.