رسانه تخصصی روابط بین الملل

چرا اعراب در بحران اوکراین به آمریکا اعتمادی ندارند؟

Diplomacyplus.ir/?p=2171
بسیاری از اعراب بحران اوکراین را جور دیگری می‌بینند. آن‌ها به آمریکای سال ۲۰۲۲ از لنز تجربه خود طی بیش از ۳۰ سال گذشته نگاه می‌کنند. برای اعراب انگار، چیزی در این ماجرا اشتباه است.

در ادامه این مطلب آمده است: گفتگو‌های من با مقامات بلندپایه دولتی، بازرگانان و دیپلمات‌های سابق عرب در روز‌های اخیر، بر شکاف بین نحوه نگرش به جنگ اوکراین در خاورمیانه و آمریکا تأکید می‌کند.

برای بسیاری از افراد در ایالات متحده، شوک ناشی از حمله روسیه به اوکراین جای خود را به خشم داده است، زیرا هر روز داستان‌های شکنجه، تجاوز جنسی و وحشیگری از آنجا به گوش می‌رسد. در مسئله اوکراین، آمریکایی‌ها بر این باورند که به دلیل حمایت از اوکراینی‌های شجاعی که از میهن خود دفاع می‌کنند، در سمت درست تاریخ قرار دارند.

بسیاری از اعراب بحران اوکراین را جور دیگری می‌بینند. آن‌ها به آمریکای سال ۲۰۲۲ از لنز تجربه خود طی بیش از ۳۰ سال گذشته نگاه می‌کنند. برای اعراب انگار، چیزی در این ماجرا اشتباه است.

در سال ۱۹۹۰، زمانی که یک متجاوز عرب به همسایه کوچکتر و ضعیفترش حمله کرد (حمله صدام حسین به کویت) پاسخ رئیس جمهور وقت آمریکا، جورج اچ. بوش این بود: «وضعیت این طور نمی‌ماند.» او سپس بزرگ‌ترین ائتلاف بین‌المللی از زمان جنگ جهانی دوم، شامل نیم میلیون سرباز آمریکایی را برای بیرون راندن مهاجم، بازگرداندن حاکمیت کویت و اختصاص میلیارد‌ها دلار برای بازسازی آن کشور ترتیب داد. وقتی آمریکا عزم خود را در برابر حمله نشان داد، رهبران کشور‌های عربی به درخواست واشنگتن از طریق کمک نیرو‌ها و میزبانی از نیرو‌های ائتلاف پاسخ دادند. آن ایام یادآور اوج اعتماد اعراب به اراده و عزم آمریکا است. تجربه اخیر آنها، ولی تلخ بنظر می‌رسد. اکنون اعراب طوماری از گله و شکایت با خود دارند.

ماجرا از سخنرانی باراک اوباما در سال ۲۰۰۹ در قاهره آغاز شد که به عنوان حمایت از اخوان المسلمین تعبیر و تفسیر شد و تصمیم برای کنار گذاشتن حسنی مبارک، قدیمی‌ترین متحد عرب آمریکا را به دنبال داشت. این امر با واگذاری سوریه به روسیه توسط اوباما ادامه یافت. داستان به اینجا ختم نشد. اوباما طی توافقی بحث برانگیز با ایران، به آن‌ها برای تعویق، نه رها کردن، جاه طلبی‌های هسته‌ای پاداش داد.

طومار شکایات اعراب شامل سال‌های پرخطر تصدی گری دونالد ترامپ نیز می‌شود. ترامپ که از احیای شراکت با دوستان سنتی آمریکا سخن می‌گفت وقتی ایران به بزرگترین تأسیسات فرآوری نفت در عربستان سعودی حمله کرد، بی‌تفاوتی از خود نشان داد.

دولت فعلی آمریکا نیز بسیاری از اعراب را سرافکنده کرده است. ایران به حملات اسرائیل پاسخ می‌دهد، زیرا می‌داند که آمریکا به آن‌ها پاسخی نخواهد داد. واشنگتن پاسخ خود را به حملات موشکی و پهپادی ایران به عربستان سعودی و امارات متحده عربی محدود کرده و از تحمیل هرگونه هزینه مستقیم به ایران برای تهاجماتش خودداری می‌کند.

نتیجه این می‌شود که از دید بسیاری از اعراب، دارایی‌های نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه طعمه‌ای است که عقب‌نشینی از تعهد و عزم آن‌ها را پنهان می‌کند.

بسیاری از اعراب با مشاهده رویکرد آمریکا در قبال تجاوز روسیه به اوکراین به این نتیجه می‌رسند که ایالات متحده را نمی‌توان به عنوان یک ضامن امنیتی قابل اعتماد به حساب آورد. بسیاری پرونده معمر قذافی لیبیایی را به میان می‌آورند. آن‌ها خاطرنشان می‌کنند که قذافی در مورد جاه طلبی‌های هسته‌ای خود مذاکره کرد و چند سال بعد از قدرت کنار گذاشته و کشته شد.

واقعیت، اما پیچیده‌تر از اینهاست و هیچ انتقادی به سیاست آمریکا نمی‌تواند رفتار جنایتکارانه روسیه و یا عدم تمایل کمک به مردم اوکراین را توجیه کند. اعراب بر نکته‌ای تاکید دارند و آن این است که اگر رئیس‌جمهور ایالات متحده قرار باشد در سال ۲۰۲۲ مانند همتای اسبقش در سال ۱۹۹۰، تنها به جمله «اوضاع اینطور نمی‌ماند» بسنده کند، اراده و بازدارندگی آمریکا زیر سوال می‌رود.

ایالات متحده باید اعتماد اعراب را جلب و آن‌ها را نسبت به قدرت عزم و اراده اش قانع کند. همانند راهی که ایران در خاورمیانه پیش گرفته است یعنی از طریق زور به عنوان ابزار دیپلماسی.

اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم، نباید تعجب کنیم که یک روز صبح از خواب بیدار و متوجه شویم که برخی از این کشور‌ها به این نتیجه غیرمنطقی رسیده اند که امنیت را فقط می‌توان در قالب سلاح‌های هسته‌ای یافت. این درسی است که باید از اوکراین آموخت.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط