رسانه تخصصی روابط بین الملل

اوکراین از چشم روس‌ها

Diplomacyplus.ir/?p=1140
بیشتر کردن شکاف در بلوک غرب، در غیر این صورت عقب نشینی روسیه موجب تقویت اعتبار امریکا و تمکین بیشتر اروپا می گردد و گام بعدی به سمت فروپاشی فدراسیون روسیه خواهد بود.

جواد وعیدی؛

۱)روسیه در موضوع اوکراین نمیتواند عقب نشینی کند،چون عقب نشینی از تضمین و حفظ امنیت و بقاء روسیه خواهد بود

۲) از سال ۲۰۰۸ تا کنون استراتژی روسیه در اوکراین ، دارای یک حداقل بعنوان کف و یک حداکثر بعنوان سقف بوده است.

۳) سقف استراتژی روسیه در اوکراین ، برخورداری از یک حکومت متحد در اوکراین و کف استراتژی روسیه در اوکراین ، جلوگیری از اقتدار و استقرار دائمی یک حکومت متحد غرب در اوکراین و پیوستن این کشور به ناتو بوده است.

۴) از سال ۲۰۱۴ روسیه با جداسازی شبه جزیره کریمه و مناطق شرقی دونتسک و لوهانسک ؛ توانسته است الزامات نخستین و مقدمات بنیادین جلوگیری از اقتدار حکومت وابسته به غرب را در اوکراین پیاده و انجام دهد.

۵)در این مرحله روسیه بدنبال تکمیل شرایط کف استراتژی خود با تسخیر خارکف دومین شهر بزرگ اوکراین توسط نیروهای نیابتی خود در دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین میباشد و این عملیات تسخیر خارکف در ماه آینده فوریه پایان خواهد یافت .‌این به معنی تغییر خط مشی تحمل و سازگاری از موضع دفاعی به موضع عدم تحمل و ناسازگاری از موضع توامان پدافندی و آفندی است که بایدآن را ؛ آغاز پاردایم جدید تهاجم روسیه به سیاست و استراتژی آمریکا و انگلیس برای مهار و تجزیه روسیه از طریق کشورهای همجوار روسیه و کشورهای شرق اروپا تفسیر کرد.

۶)پرسش اصلی و مهم این است : روسیه که نه در سال ۲۰۰۸ و نه سپس در سال ۲۰۱۴ تا به حال وارد پاردایم جدید تهاجم به سیاست و استراتژی آمریکا و انگلیس نشده بود ، چه برآورد و اطلاعاتی از وضعیت سیاسی ، اقتصادی و نظامی حریف مستقیم خود یعنی آمریکا و انگلیس و ناتو در اروپا دارد ، که بی محابا وارد پاردایم جدید تهاجمی شده است.

مجموعه عواملی که باعث اتخاذ رویکرد تهاجمی روسیه شده شامل مواردی از قبیل عوامل ذیل است :

۱- وضعیت افتراق و شکاف سیاسی داخلی دولت بایدن به خصوص بعد از خروج نظامیان از افغانستان و نیز خروج تدریجی از غرب آسیا که نه تنها حاکی از آماده نبودن آمریکا برای مقابله نظامی و قشون کشی گسترده است ، بلکه در عین حال تضعیف روحی نظامیان آمریکا را تشدید کرده است.

۲-موضوع بسیار مهم دیگر نوع رویکرد و نقش تاثیر گذار چین است. چینی ها بر خلاف گذشته که علاقه ای برای ورود به مسایل بین المللی و مناقشه روسیه با غرب نداشتند، امروز به جهت احساس تهدید جدی مجبور هستند یا تسلیم شوند یا با روسیه اتحاد راهبردی ایجاد نمایند که با در نظر گرفتن ساختارهای سازمان امنیت دسته جمعی و سازمان همکاری شانگهای عملا یک بلوک نانوشته ایجاد شده است. این مولفه برای روسیه بسیار مهم است و نگرانی ها روسیه و چین را توامان برطرف می کند.سفر آتی پوتین به چین به بهانه شرکت رییس جمهور روسیه در مراسم افتتاحییه المپیک زمستانی چین با هدف علنی ساختن بلوک متحد روسیه و چین برای مقابله با یکجاتبه گرایی آمریکا برنامه ریزی شده است.

۳- زمینه سازی روسیه از سال ۲۰۱۴ تا بحال برای تقویت وابستگی اروپا به گازو سرمایه گذاری و بازار روسیه و آسیب پذیر بودن بیشتر اروپا در مقایسه با امریکا و انگلیس.

۴-پوتین طی ۳۰ سال گذشته به خوب دریافته در غرب روی روسیه باز نخواهد شد. لذا اگر ۳۰ سال گذشته را به ۳ دهه تقسیم کنیم در دهه اول تثبیت پوتین در داخل بود. دهه دوم تلاش برای عادی سازی با غرب و مناسبات مسالمت آمیز بود که در همین دهه تهاجم غرب بستری برای غربی شدن مناطق پیرامونی و گسترش اتحادیه اروپا و ناتو بود. دهه سوم که اوج بلوغ و تجربه کردن غرب در تمام ابعاد بود موجب شد روسیه ضمن تقویت نگاه به شرق، روابط مهندسی شده ای با اروپا و ایجاد وابستگی منافع متقابل را خزنده ایجاد نماید تا جایی که امروز دل کندن اروپا از روسیه به سادگی ممکن نیست. در آستانه دهه چهارم پوتین زمان زیادی برای حفظ تمامیت روسیه و بقاء حاکمیت ندارد و شرایط سنی ایجاب می کند از فرصت ها برای اقتدار روسیه استفاده یا فرصت سازی نماید. در موضوع اوکراین ضمن استفاده از فرصت با نمایش اقتدار فرصت سازی کلیدی نمود که نشان دهنده اوج بلوغ پوتین است.

۵- مناقشه ج.ا.ا با غرب به خصوص امریکا که موجب ایجاد خاکریز جدی در برابر توسعه طلبی و شکستن راهبرد امریکا و متحدینش در منطقه شده و خیال روسیه از مرزهای جنوبی راحت است.

علاوه بر عوامل اشاره شده ضروری است از نظر روسیه برخی ملاحظات غیر قابل انکار نادیده گرفته نشود:

الف) باید برای همیشه تکلیف جلوگیری از گسترش ناتو گرفته شود تا چند سال بعد مجدد ساز پیوستن این جمهوری یا آن جمهوری به ناتو مطرح نشود.

ب) بدون عقب نشینی غرب ، روسیه چاره ای جز ادامه خط مشی کنونی برای رسیدن به اهداف راهبردی خود ندارد‌. صمن آنکه روسیه فرصت دیگری هم ندارد. برای روسیه با آن ضرب العجل و التیماتوم و این حجم بسیج نیروی نظامی و آماده سازی افکار عمومی و شرایط مساعد بین المللی و منطقه ای و این حجم هزینه اقتصادی و …. دیگر به سادگی ممکن نیست و بلکه شاید محال باشد. مهم تر این که غرب هوشیار و بتدریج متحد می شود و به صورت متعارف همین شکاف موجود در اروپا و اروپا با امریکا هم از دست می رود.

ج)شرایط سنی پوتین و تیم اطلاعاتی و نظامی و فرماندهان ضد غرب که جانشینان آینده آنان تهدیدات غرب را تجربه نکردند و حالا فرصتی برای کسب تجربه عملیاتی در میدان است. دستاورد این رویکرد تهاجمی روسیه احیاء روحیه ملی در جوانان به خصوص نظامیان و نیروهای اطلاعاتی روسیه است که درس مهمی آموختند غرب دشمن غیر قابل اعتماد است.

د) هزینه الحاق کریمه و ایجاد جمهوری دونتسک با الحاق خارکوف و بلکه بخش های وسیع تری با وضعیت موجود تقریبا برابر است. فقط با این تفاوت که جمهوری دونتسک رسمیت پیدا می کند یعنی حتی اگر روزی اوکراین و گرجستان عضو ناتو شوند کمر بند امنیتی و دروازه ها دونتسک و اوستیا و آبخازبا خواهد بود.

و) بیشتر کردن شکاف در بلوک غرب، در غیر این صورت عقب نشینی روسیه موجب تقویت اعتبار امریکا و تمکین بیشتر اروپا می گردد و گام بعدی به سمت فروپاشی فدراسیون روسیه خواهد بود.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط