بن‌سلمان درحالی سفر منطقه‌ای خود را از عمان آغاز و در کویت به پایان رساند که عربستان در سال‌های اخیر با شرایط سختی در صحنه سیاست داخلی و خارجی مواجه بوده است. از همین‌رو، ولیعهد سعودی از تور منطقه‌ای خود اهداف و انگیزه‌های مختلفی داشته است. او درصدد بود تا در آستانه برگزاری چهل‌ودومین اجلاس سالانه شورای همکاری خلیج فارس، اهداف داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی سیاست خارجی خود را از طریق سفر به  کشورهای عضو این شورا که البته با یک بزرگنمایی رسانه‌ای نیز همراه بود، پیش ببرد.

شرایط «ناپایدار» و «نامطلوبی» که عربستان در منطقه با آن مواجه شده است، متأثر از عوامل متعددی است که بخش مهمی از آن‌ها ناشی از سیاست‌ها و اقدامات جاه‌طلبانه‌ای می‌باشد که بن‌سلمان از زمان تصدی وزارت دفاع عربستان در سال 2015 و انتصاب به ولیعهدی این کشور در سال 2017 اتخاذ نموده است.

تداوم جنگ یمن، حمایت از جریان‌های بحران‌آفرین و ناامن‌ساز در برخی کشورهای عربی و رقیب، دامن زدن به خشونت‌های قومی، فرقه‌ای و مذهبی در منطقه، سرکوب و بازداشت بسیاری از روشنفکران، نویسندگان، فعالان مذهبی، سیاسی و مدافعان حقوق بشر در داخل عربستان، سرکوب شاهزادگانی که مخالف ولیعهدی بن‌سلمان بودند و نیز فرار از مجازات و پاسخگویی در قبال قتل خاشقچی از جمله اقدامات و موضوعاتی است که نه تنها باعث بدنامی و شکنندگی جایگاه شخص بن‌سلمان شده است، بلکه به انزوای سیاسی عربستان در خارج از کشور انجامیده و موقعیت و جایگاه این کشور در منطقه و جهان را متزلزل ساخته است.

ولیعهد عربستان که در حقیقت حاکم «بالقوه» و «دوفاکتوی» این کشور نیز محسوب می‌شود به‌دنبال ارتقای سطح نقش‌آفرینی خود در منطقه از طریق بهبود چهره سیاسی مخدوش‌شده‌اش و رفع اختلافات ژئوپولیتیک و تحکیم مناسبات خارجی با متحدان عربی عربستان سعودی است که در سال‌های اخیر با تعدادی از آن‌ها از جمله قطر و امارات پرتنش و واگرا شده است.

عربستان سعودی در طی یک سال اخیر این موضوع را به‌وضوح لمس کرده است که نباید به هم‌پیمانی با آمریکا امید چندانی داشته باشد. دربار سعودی و شخص بن‌سلمان به‌خوبی متوجه شده‌اند که در چالش‌های منطقه‌ای، آمریکا شریک مورد اعتمادی نیست و همان‌طور که در یک سال اخیر نیز نشان داده، نمی‌توان روی کاخ سفید حساب باز نمود. این مساله فقط به‌روی‌کار آمدن بایدن و دولت دموکرات در آمریکا نیز مربوط نیست بلکه ناشی از فرآیندها و روندهای سیاستگذاری در ایالات متحده است که به کشورهای عربی و به‌خصوص عربستان سعودی نگاه منفعت‌طلبانه دارد؛ چیزی که ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با زبان ساده و عامیانه آن را به «گاو شیرده» تعبیر نمود!

بن‌سلمان که متولی اصلی پیگیری ابتکار چشم‌انداز 2030 و پروژه 500 میلیارد دلاری نئوم است، می‌داند که این چشم‌انداز بدون مشارکت و همراهی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سرانجام مطلوب و مورد انتظار نمی‌رسد. در چهارچوب چشم‌انداز 2030، قرار است شهر جده به پایتخت سیاسی، تجاری، مذهبی، رسانه‌ای و مرکز ورود گردشگران خارجی به عربستان سعودی تبدیل شود. بنابراین وی با سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس درصدد برنامه‌ریزی و رایزنی با شرکت‌های خارجی برای انتقال دفاتر خود به جده بوده است.

علاوه‌بر‌این، دربار سعودی با علم به‌اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی از وحدت مواضع و هماهنگی در اتخاذ تدابیر لازم فاصله گرفته‌اند، به دنبال تقویت سازوکارهایی برای ارتقای هم‌افزایی، هماهنگی و اتفاق‌نظر پیرامون موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی است.

افزون‌براین‌، همزمانی تور منطقه‌ای بن سلمان با عملیات بزرگ راهبردی انصارالله برای آزادسازی مأرب که این کشور را در یک تنگنای شدید میدانی، نظامی و سیاسی و استراتژیکی قرار داده است، این تلقی را به‌وجود آورده که ریاض دست به دامن شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس شده تا راه‌حلی جامع و کم‌هزینه برای خروج از وضعیت دشوار خود در یمن پیدا کند. البته عربستان در روزهای گذشته طرحی از پیش شکست‌خورده را هم برای پایان جنگ یمن ارائه داده که مبنای آن تثبیت دولت منصور هادی در یمن و پذیرش آن توسط طرفین است. ریاض برای اجرای این طرح به همراهی کشورهای عربی به‌ویژه امارات و قطر نیاز دارد.

موضوع ایران از دیگر انگیزه‌های اصلی سفر منطقه‌ای ولیعهد عربستان است که در بحبوحه مذاکرات برجامی ایران با 1+4 انجام شده است. ولیعهد سعودی از طریق سفر به پایتخت‌های عربی حاشیه خلیج فارس در صدد برآمد از لابی این کشورها در آمریکا و اروپا برای اثرگذاری بر مذاکرات وین و همچنین گنجاندن احتمالی موضوعات منطقه‌ای و موشکی در گفتگوها بهره‌های لازم را ببرد.

تنبیه لبنان و مقابله با حزب‌الله از طریق رایزنی مستقیم با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، هدف دیگر بن‌سلمان از سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس بود؛ به‌ویژه‌اینکه ریاض در ماه‌های گذشته این موضوع را متوجه شده بود که بخش مهمی از پرونده جنگ یمن توسط حزب‌الله مدیریت می‌شود. ضمن‌این‌که کینه‌ای هم که بن‌سلمان از قرداحی وزیر اطلاع‌رسانی لبنان به دل دارد از بین نرفته است. چرا که قرداحی اخیراً با محکوم کردن اقدامات عربستان در جنگ یمن، روی نقطه حساسی دست گذاشت و به‌نوعی ضربه روانی سنگینی به عربستان وارد کرد.

در این سفر همچنین قراردادهای دوجانبه‌ای نیز بین عربستان با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در حوزه همکاری‌های اقتصادی، تجاری و … منعقد شد که در چهارچوب مناسبات دوجانبه حائز اهمیت بوده و جزو اهداف حاشیه‌ای سفر منطقه‌ای بن‌سلمان محسوب می‌شود.