بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه دموکراسی ناو در یادداشت خود بهقلم «امی گودمن» «تریتا پارسی» نوشت: دولت بایدن هزاران تفنگدار و ملوان آمریکایی را به غربآسیا اعزام کرده است تا ایران را از توقیف نفتکشها و سایر کشتیهای تجاری در نزدیکی تنگه هرمز باز دارد.
این اقدام پس از تلاشهای متعدد اخیر ایران برای توقیف نفتکشها انجام شد.
ایران نیز با تجهیز نیروی دریایی خود به پهپادها و موشکها مختلف پاسخ آمریکا را داد.
واقعاً گیجکننده است که چرا ایران چنین خطرات عظیمی را برای مسائلی که در منطقه ارزش کمی دارند، متحمل میشود، در حالی که این اقدامات میتواند این کشور را با آمریکا وارد جنگ کند.
معاون اجرایی موسسه کوئینسی میگوید که دولت بایدن در خطر یک جنگ جدید برای روابط قویتر با عربستان است.
او استدلال میکند که دولت بایدن با ادامه تحریمهای فشار حداکثری دوران دولت ترامپ، اشتباهات مهمی در روابط خود با ایران مرتکب شده است.
درمورد کشتیها، ایران گفته است که کشتیهایی که توقیف کرده است، تخلفات مختلفی را مرتکب شدهاند و حداقل آنها رفتار خطرناکی داشتند که به آن واکنش نشان دادند.
توقیف برخی از این کشتیها توسط ایرانیها در خلیج عمان و خلیجفارس بدون شک مشکلی است که باید به آن رسیدگی شود، اما ریشه این مشکل این است که دولت بایدن به استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ادامه داده است و با توقیف کشتیهای نفت ایران میگوید این اجرای تحریمهای آمریکاست.
اما تحریمهای آمریکا و قوانین آمریکا در مورد آبهای بینالمللی اعمال نمیشود و در نتیجه امنیت دریایی خلیجفارس با این اقدامات و پاسخ ایرانیها به خطر افتاده است.
اگر واقعاً میخواهیم این موضوع پایان یابد، سادهترین راه توقف مصادره نفت ایران است؛
آنها این کار را انجام دادهاند زیرا که اقداماتی از سوی آمریکا در این راستا انجام شده است و اکنون با قرار دادن این تفنگداران دریایی بسیار بیشتر این مسئله را تشدید کرده است.
آنچه ما در اینجا میبینیم که کاملاً نگرانکننده است؛ بهرغم تمام وعدهها مبنی بر حضور کمتر نظامی آمریکا در خلیجفارس و غربآسیا و بازگرداندن نیروها به خانه، اما اکنون شاهد این اقدامات از سمت دولت بایدن هستیم.
بخشی از دلایلی که دولت آمریکا این کار را انجام میدهد به دلیل اولویت نشان دادن او به غربآسیا است تا بتواند عملیات متقاعد کردن عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را انجام دهد.
سعودیها خواستار یک پیمان دفاعی با آمریکا شدهاند، چیزی که بایدن تاکنون از ارائه آن اکراه داشته است.
اما اکنون با انتقال نیروهای بیشتر به منطقه و نشان دادن اینکه مایل به درگیری با ایران است، این امر باعث میشود که سعودیها راحتتر از آمریکا، حتی در صورت عدم وجود یک پیمان امنیتی رسمی حمایت کنند.
نکته اصلی این است که واداشتن سعودیها به عادیسازی روابط با اسرائیل، در زمانی که اسرائیلیها افراطیترین دولت در تمام تاریخ خود را دارند، انجام عادیسازی در این زمینه، بیشتر باعث تضعیف هر چشمانداز صلحی خواهد شد.
اگر به اتفاقاتی که در دوران دولت بایدن روی میدهد نگاهی بیندازید، بایدن قول داد که برمیگردد و موضع سختتری اتخاذ میکند، او قرار بود به جنگ یمن پایان دهد و وعدههای بسیار متفاوت دیگری داد.
اما در عوض تنها چیزی که از دولت بایدن دیدهایم این است که رویکرد نرمتر و ملایمتری را در قبال عربستان دنبال کند و نوعی ترتیبات امنیتی را با سعودیها در ازای این عادیسازی اعمال کند.
به نظر من این وسواس عادیسازی عربستان-اسرائیل، یک ستاره بینور برای دولت است و در نتیجه، آنها مایلند برای دستیابی به این هدف، دست به اقدامات گسترده و امتیازات بزرگی برای عربستان بزنند و حتی مشخص نیست که آیا بن سلمان واقعاً این کار را انجام دهد یا خیر؛ تنها راهحل این فرصت، گرفتن امتیازات عظیم از طرف آمریکا است.
تنشهای بیشتر بین آمریکا و ایران به ضرر جنبش دموکراسیخواه در ایران بوده است. توانایی آنها برای پیگیری تغییراتی که بهدنبال آن هستند، زمانی که تنشهای بالایی بین دو کشور وجود دارد، دشوارتر میشود.
اگر در درازمدت به این موضوع نگاهی بیندازید، آنچه دیدیم این است که وقتی کشورها تحت تحریمهای اقتصادی گستردهای هستند که ایران تحت آن قرار دارد و کشورهایی مانند کوبا، ونزوئلا، زیمبابوه و سایر کشورها تحت آن قرار گرفتهاند؛
اثر بلندمدت این است که دولتها تمایل دارند بهمراتب بیشتر از گذشته سرکوبگر شوند، زیرا برای حفظ کنترل و ماندن در قدرت و کنترل خشم مردم، به سرکوب بیشتر و بیشتر متوسل میشوند.
در اکثر موارد، این نوع تحریمهای گسترده عملاً به وضعیتی منجر شده است که در آن مردم بیشتر سرکوب میشوند، زیرا دولت سرکوبتر، تهاجمیتر میشود، از جمله در عرصه سیاست خارجی، متعاقب بیشتر تهاجمیتر میشود.
در پایان باید گفت که بایدن استراتژی فشار حداکثری را ادامه میدهد و دولت، دیپلماسی با ایران را امتحان نمیکند و مطمئناً ایرانیها در این روند مشکلات زیادی ایجاد کردهاند.
اما یک اشتباه کلیدی در ابتدا وجود داشت که دولت بایدن مرتکب شد و آن این بود که آنها به توافق بازنگشتند و در عوض، از تحریمهای ترامپ بهعنوان اهرمی برای فشار استفاده کردند؛
این قطعاً یک اشتباه بزرگ و مهم بوده است که منجر به پیامدهای متعددی شده است و حتی در آینده نیز همچنان پیامدهایی از جمله آنهایی که در حال حاضر میبینیم، خواهیم داشت.