بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «پل پیلار» مقاله خود را با موضوع جنگ نفتکش ها و تنش نظامی آمریکا در خلیج فارس در اندیشکده کویینسی منتشر کرد که در آن آمده است: آخرین باری که آمریکا تسلیحات و پرسنل نظامی آماده جنگ را بر روی کشتیهای تجاری اقیانوسپیما قرار داد در طول جنگهای جهانی قرن بیستم بود.
از آن زمان تاکنون، نزدیکترین چیزی که آمریکا به ترتیبات مشابهی دست یافته، اسکورت نفتکشهای کویتی در مرحله «جنگ نفتکشها» جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ بوده است.
این بار آمریکا تا آنجا پیش نرفت که پرسنل نظامی خود را در کشتیهای تجاری مستقر کند.
دولت بایدن در حال بررسی استقرار پرسنل نظامی آمریکایی در کشتیهای تجاری عبوری از تنگه هرمز است که خلیجفارس را به دریای عرب و اقیانوس باز متصل میکند.
چنین ترتیبی حتی فراتر از آنچه آمریکا در دهه ۱۹۸۰ انجام داد، خواهد بود.
بنا بر گزارشها، استقرار نیروها در کشتیهای تجاری هنوز تنها یک پیشنهاد است.
استقرارهای اخیر شامل افزایش حضور کشتیهای نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و هواپیماهای جنگنده است.
مداخله نظامی مستمر در غربآسیا، با وجود این قصد، آسیبپذیریهای آمریکا را تداوم میبخشد. پرسنل تازه اعزامشده ممکن است مانند نیروهای آمریکایی که هنوز در عراق و سوریه هستند، به اهداف آتش خصمانه تبدیل شوند. حضور آنها خطر بیشتری را برای کشاندن آمریکا به درگیریهای مسلحانه بزرگتر به همراه دارد.
این استقرار شامل قدم گذاشتن در منطقه رقابتهای منطقهای است. بهرغم توجه همیشگی به ایران، رقبای منطقهای تهران از جمله رقبا که مبدا یا مقصد بسیاری از کشتیهای تجاری که دولت میخواهد از آنها محافظت کند هستند، به همان اندازه از ارزشها و منافع آمریکا دور هستند.
عربستان، حداقل به اندازه ایران یک کشور استبدادی و ناقض حقوقبشر است که اقدامات و ایدئولوژی آن عواقب مرگباری برای آمریکاییها چه به صورت فردی و چه در مقیاس بزرگتر داشته است.
با سیاستهای متفاوت آمریکا، میشد از این وضعیت جلوگیری کرد.
هرگونه در نظر گرفتن استقرار نیروهای آمریکایی در کشتیهای تجاری باید چندین سؤال و خطر مهم را برطرف کند. مهمترین آنها خطر قابلتوجه حوادث در دریا است که منجر به جنگ گستردهتر بین آمریکا و ایران میشود.
پرسنل آمریکایی به معنای واقعی کلمه سوار کشتیهایی میشوند که مأموریت آنها بر اساس منافع شرکتهای خارجی و دولتهای خارجی تعریف میشود، که اغلب با منافع آمریکا متفاوت است.