اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهور اسرائیل در سخنرانی خود در کنگره آمریکا به شدت به موضوع «تهدید هستهای» ایران پرداخت. او در کنگره با تکرار ادعاهای همیشگی علیه جمهوری اسلامی، مدعی شد: «شک نکنید، تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز نیست. ایران در حال ساخت ظرفیتهای هستهای است که تهدیدی برای ثبات خاورمیانه و فراتر از آن است».
قاهره در مسیر معکوس تلآویو
به نوشته روزنامه هاآرتص، در همان روز سخنرانی هرتزوگ در کنگره، سخنگوی وزارت امور خارجه مصر اعلامیه مهمی را بیان کرد. احمد ابوزید در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «ایران کشوری بزرگ با منافع منطقهای است. مصر تلاش میکند فعالیتهای ایران را مثبت ببیند … اگر این جهتی باشد که در پیش گرفته شده، من معتقدم که این روابط به وضوح و به طور علنی توسعه خواهند یافت.»
همزمان با صحبتهای ابوزید، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در بیانیهای مشابه گفت: «مذاکرات با مصر در زمینه مسائل امنیتی آغاز شده است و آخرین پیشرفت در پیام هیثم بن طارق، سلطان عمان به دست آمد که پس از دیدار با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، به تهران سفر کرده بود». پیش از آن هم ابراهیم رئیسی، گفته بود که این مذاکرات و قصد احیای روابط با مصر را به اطلاع رهبری رسانده و او موافقت خود را با چنین اقدامی بیان کرده است.
سابقه خصومت
ایران و مصر پس از به رسمیت شناختن اسرائیل توسط قاهره در اواخر دهه ۷۰ میلادی، روابط دیپلماتیک خود را قطع کردند. رؤسای جمهور مصر از آن زمان به یک موضع تند در قبال ایران پایبند بودند. برای مثال، سیسی به ائتلاف عربی که توسط سعودیها و ایالات متحده علیه ایران تشکیل شده بود، پیوست و از تحریم قطر توسط ریاض، امارات و بحرین حمایت کرد، که تا حدی ناشی از روابط نزدیک قطر با ایران و حمایت آن از اخوانالمسلمین، دشمن سیسی در داخل بود. اخوانالمسلمین در عربستان سعودی و امارات یک گروه تروریستی محسوب میشود.
اتحاد کشورهای حاشیه خلیج فارس و مصر در روابطشان با ایران، همان اتحادی است که باعث میشود قاهره دشمنی خود را با جمهوری اسلامی کاهش دهد. تحریم قطر و درخواستها برای قطع روابط با تهران در ژانویه ۲۰۲۱ پایان یافت. اوت گذشته، یک سال و نیم پس از این ماجرا، امارات روابط خود را با ایران از سر گرفت و سفیر خود را به تهران فرستاد. بعدها امارات همچنین با ایران قراردادهای اقتصادی امضا کرد و سیاست ویزای خود را آسانتر کرد.
در ماه مارس، عربستان سعودی و ایران روابط دیپلماتیک را به طور کامل تجدید کردند و قصد خود را برای گسترش همکاری تجاری و احیای توافقنامه دفاعی خود از سال ۲۰۰۰ اعلام کردند. این گفتگوها با میانجیگری عراق آغاز شد. قاهره نیز گفته است که پروازهای مستقیم بین مصر و ایران را از سر میگیرد و امکان بازدید گردشگران ایرانی را فراهم میکند. کارشناسان مصری پیش بینی کردند که سیسی و رئیسی ممکن است تا پایان سال با یکدیگر دیدار کنند.
فروپاشی بلوکهای قدیمی منطقه
مصر ناگهان متحول نشد و سوء ظن و خصومتش نسبت به ایران ناگهان از بین نرفت. اما سیسی نقشه استراتژیک منطقه را خوانده است و نمیخواهد خارج از دایره اعرابی باقی بماند که تقسیم منطقه به دو گروه طرفدار آمریکا-مخالف ایران و مخالف آمریکا-طرفدار ایران را رها کرده است.
فروپاشی این بلوکها در طول دو سال گذشته اتفاق افتاده است و به ویژه در نزدیکی روابط کشورهای خلیج فارس با چین و روسیه مشهود است، که در عین حال روابط خود را با واشنگتن حفظ میکنند. عربستان سعودی و امارات قراردادهای سرمایه گذاری و تجاری به ارزش میلیاردها دلار با چین امضا کردهاند، در حالی که چین برای احیای روابط عربستان سعودی و ایران میانجیگری کرده است.
پیامدهای تکتونیکی این اقدام هم اکنون احساس میشود: خروج امارات از ائتلاف نظامی ضدایران که توسط واشنگتن ایجاد شده است، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و مشروعیت بخشیدن به اسد توسط جهان عرب با وجود مخالفت آمریکاییها. این امر در اقدامات در جهت تحکیم محور روسیه-خلیج فارس از طریق ایران نیز مشهود بود و شورای همکاری خلیج فارس قصد خود را برای تعمیق همکاری با تهران اعلام کرد.
همه اینها نشان دهنده استراتژی جدیدی است که تحت آن روابط نزدیک با ایالات متحده ادامه خواهد یافت، اما بدون انحصار آمریکا. در همین حال، واشنگتن همچنین اشارههایی میکند که ممکن است تحریمها علیه ایران را کمی کاهش دهد. این هفته ایالات متحده ۱۴ بانک عراقی را که مظنون به ارسال دلار به ایران بودند، تحریم کرد، اما به دولت عراق اجازه داد همچنان با استفاده از وجوه بانکهای عراقی، هزینه برق به تهران را بپردازد.
درست است که ایالات متحده قبلاً معافیتهای محدودی از تحریمها به بغداد اعطا کرده بود تا عراقیها بتوانند پرداختهای خود را به ایران انجام دهند. اما این بار یک تلاقی رویدادها وجود دارد و این احتمالاً تصادفی نیست. ما در حال خواندن گزارشهایی در مورد تمایل واشنگتن به آزادسازی وجوه بلوکه شده ایران در عراق و کره جنوبی هستیم، بدون در نظر گرفتن پرداخت پول عراق به ایران. مشخص نیست که آیا این اقدام بخشی از توافقات شفاهی ایران و ایالات متحده است یا خیر. جالب اینجاست که در هفتههای اخیر هیچ گزارشی مبنی بر ادامه غنی سازی اورانیوم تا سطوح بالاتر توسط ایران منتشر نشده است.
هاله مشروعیت
هالهای از مشروعیت کشورهای عربی در حال فراگرفتن ایران است و در کنار دور زدن تحریمها – که عمدتاً توسط چین و روسیه انجام میشود– باعث میشود که واشنگتن نگران فروپاشی رژیم تحریمهای خود باشد. و این ترس به ویژه با توجه به اینکه این تحریمها از نظر دیپلماتیک مؤثر واقع نشده اند، افزایش مییابد.
رژیم تحریمها هنوز در اکثر موارد رعایت میشود. حتی چین، بزرگترین حامی نفتی ایران، برای اجرای قرارداد سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری طی ۲۵ سال که با ایران امضا کرده است، عجله ندارد. عربستان سعودی برای توسعه میادین نفتی ایران عجله ندارد. حتی شرکتهای روسی، از جمله آنهایی که با تهران تفاهمنامه امضا کردهاند، دست به کار نشدهاند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که این وضعیت برای همیشه یا تا زمانی که ایرانیها توافق هستهای جدیدی را امضا کنند ادامه یابد، به خصوص اگر غنی سازی اورانیوم در سطح ۶۰ درصد را متوقف کنند. این تحولات آمریکا را وادار میکند تا سیاست خود را در قبال ایران و منطقه تغییر دهد. اکنون به نظر میرسد در نگاه واشنگتن دیگر این گزاره [ادعایی] که «به ایران اجازه نمیدهیم به سلاح هستهای دست یابد» دیگر کافی نیست.