به گزارش فرارو به نقل از پروژه سندیکایی؛ البته چین اصرار دارد که کودتای نافرجام گروه واگنر تهدیدی برای همکاری آن کشور با کرملین نبوده است. تنها چند ساعت پس از آن که پریگوژین حرکت نیروهایش به سوی مسکو را متوقف کرد حزب کمونیست چین با صدور بیانیهای شورش پریگوژین را به عنوان یک موضوع داخلی روسیه قلمداد کرد و از پرداختن بیشتر به آن موضوع خودداری نمود.
در داخل چین اخبار درباره شورش پریگوژین بسیار پراکنده بوده، زیرا سانسورچیان رسانههای اجتماعی در چین هرگونه نظری مبنی بر آن که پوتین ممکن است گرفتار شده باشد را حذف کرده اند. رسانههای دولتی چین حمایت حکومت آن کشور از روسیه را تکرار کرده اند و واکنش غرب به شورش پریگوژین را بیش از حد و مبالغه آمیز قلمداد کرده و موقعیت پوتین را امن اعلام کرده اند.
قابل درک است که “شی جین پینگ” رئیس جمهور چین این نما را حفظ خواهد کرد به ویژه با توجه به این که او در مورد روابط چین با روسیه و روابط شخصی اش با پوتین اظهارنظر کرده است. این دو مرد در طول یک دهه گذشته حدود ۴۰ بار ملاقات کرده اند و بارها به یک جهان بینی مشترک اشاره داشته اند.
پوتین مدت کوتاهی پس از اعلام شراکت “بدون محدودیت” شی تهاجم خود علیه اوکراین را آغاز کرد و عکسهای دست دادن میان دو رهبر در جریان سفر شی به مسکو در ماه مارس سه روز پس از آن که دادگاه بین المللی کیفری پوتین را متهم به جنایات جنگی کرد و حکم بازداشت او را صادر نمود منتشر شد. در دنیای چند قطبیای که چین مدعی آن است روسیه کماکان کلیدی برای محدود ساختن امریکا و متحدان آن کشور است.
“مشارکت راهبردی جامع” که شی و پوتین آن را در ماه مارس اعلام کردند همه مسائل را شامل میشود از همکاری در زمینه دلار زدایی گرفته تا دنبال کردن سیاستهای موازی در ایران، سوریه و آفریقا که در آن سرمایه گذاریهای چین و افزایش رو به رشد حضور نظامی و سیاسی روسیه را تکمیل میکند.
شی علیرغم پیامدهای تجاوز روسیه به اوکراین تاکید کرده که استراتژی چین در برابر روسیه تغییر و چرخشی نداشته و اهمیتی ندارد که چشم انداز بین المللی تا چه اندازه تغییر خواهد کرد. شی هم چنین همواره مراقب حفظ ثبات در خانه است. آخرین چیزی که اقتصاد چین که در حال حاضر مواجه شده با بادهای مخالف تشدید شده به آن نیاز دارد روابط دشوار با روسیه است. کاهش تولید صنعتی، تقاضای ضعیف مصرف کننده و کاهش صادرات همگی مانع بهبود چین پس از کووید میشوند.
اگرچه روسیه تنها ۳ درصد از کل تجارت چین را به خود اختصاص داده تجارت دوجانبه دو کشور در سال ۲۰۲۲ میلادی ۳۰ درصد رشد داشته و تا ماه مه ۴۱ درصد دیگر رشد داشت. چین نفت و گاز روسیه را با تخفیف شدید خریداری میکند و صادرات آن به روسیه کمک میکند تا جنگ را حفظ کرده و اقتصاد خود را سرپا نگه دارد. علاوه بر این، شی به شدت بر روی همکاری نظامی چین و روسیه سرمایه گذاری کرده است.
تحت نظارت شی روابط دفاعی پس از الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ و تهاجم به شرق اوکراین علیرغم تحریمهای پس از آن شتاب گرفت. در حالی که همکاری دفاعی دوجانبه ممکن است از سال ۲۰۲۰ کاهش یافته باشد چین کماکان از دسترسی به تسلیحات پیشرفته روسیه، مبادلات نظامی، رزمایشهای مشترک و سیستمهای هوایی، دریایی و هشدار اولیه با فناوری پیشرفته بهره میبرد.
با این وجود، هر اندازه که چنین بازدههای ملموسی مهم باشند چین نمیتواند بدهیهای نامشهود رو به رشد مرتبط با روابط خود با روسیه را نادیده بگیرد. فرماندهی نظامی بریتانیا تخمین میزند که نیروهای مسلح روسیه پس از ۱۶ ماه شکست در میدان نبرد ۵۰ درصد از اثربخشی رزمی خود را از دست داده اند و ایالات متحده تعداد تلفات روسها را تنها از دسامبر به این سو بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده است.
میتوان تصور کرد که ژنرالهای چینی نیز از این نتایج به طور همزمان حیرت زده و ناامید شده اند. آخرین جنگی که چین انجام داد تقریبا نیم قرن پیش علیه ویتنام بود. هرگونه امیدی در میان نظامیان چینی در این باره که میتوان از کتاب بازی جنگی روسی در اوکراین برای مناطق دیگر الگوبرداری کرد اکنون نقش بر آب شده است. عوامل پشت سر شکست پوتین باید شخص شی را دچار مشکل کند. زنجیرههای فرماندهی رقیب روسیه و جابجایی مداوم ژنرالها در اوکراین را در نظر بگیرید.
نیروهای نظامی چین متعجب خواهند بود که در هر درگیری در شرق آسیا که مستلزم عملیات مشترک با روسیه است باید چه انتظاری از مسکو داشته باشند. حتی بدون بی کفایتی و سردرگمی کرملین مرکز تحلیلهای دریایی که با بودجه دولتی امریکا اداره میشود نیز در گزارش خود به این نتیجه رسیده که روسیه و چین راه درازی در ایجاد یک مشارکت نظامی موثر دارند. در آن گزارش اشاره شده که مشارکت نظامی دو کشور به استفاده گهگاه از امکانات نظامی یکدیگر محدود شده است.
برای شی نکته مهمتر آن است که تصمیم گیری درهم ریخته روسیه به میدان جنگ محدود نمیشود. پاسخ ملایم ارتش روسیه به کودتای پریگوژین سوالات اساسی را در مورد وفاداری آن نهاد به شخص پوتین ایجاد میکند. شی پیشتر با این مشکل مواجه بود. شی به عنوان بخشی از کارزار گسترده مبارزه با فساد خود در دهه ۲۰۱۰ میلادی بر پاکسازی ارتش چین نظارتی جدی داشت تا بتواند رقبا و منتقدان اش را ریشه کن سازد.
باید پرسید زمانی که گروه واگنر به سمت مسکو حرکت میکرد در حالی که نیروهای مسلح روسیه هیچ کاری انجام نمیدادند چه چیزی در ذهن شی میگذشت. چین بدون شک دیدگاه خاص خود را در مورد پریگوژین و رهبران نظامی خاص روسیه دارد که او به دنبال به چالش کشیدن آنان بود یعنی “سرگئی شویگو” وزیر دفاع و “والری گراسیموف” رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه. با این وجود، آنان تنها تعداد اندکی از انبوه بازیگران حاضر در نزاع داخلی کرملین هستند که برای کسب موقعیت و امتیاز با یکدیگر سر جنگ دارند.
از افراد دیگر میتوان به پیشینیان شویگو و گراسیموف از جمله “آناتولی سردیوکوف” وزیر دفاع سابق و “نیکلای ماکاروف” رئیس سابق ستاد مشترک ارتش روسیه اشاره کرد. آنان یک دهه پیش یک برنامه اصلاحی را برای اصلاح ارتش رهبری کردند و در نهایت حدود ۸۰ درصد از سرهنگهای ارتش روسیه و ۷۰ درصد از سرلشکران آن نهاد را برکنار نمودند.
به دنبال آن پاکسازی درهای ارتش به روی افسران تازهای باز شد که وابسته به مقامهای امروزی نیستند. این بازیگران در ۱۱ منطقه زمانی روسیه و در بالا و پایین زنجیره فرماندهی آن مستقر هستند و هر کسی در این باره گمانه زنی میکند که در نهایت تا کجا و چه زمانی به پوتین وفادار باقی خواهند ماند.
به همین ترتیب، باید دید که آیا یکپارچگی مشکوک زنجیره فرماندهی روسیه اساسا محاسبات استراتژیک شی یا طرحهای جهانی را تغییر خواهد داد. این واقعیت که طبق گزارشها سرویسهای امنیتی روسیه حداقل ۱۳ افسر ارشد نظامی در آن کشور را بازداشت کرده و ۱۵ نفر دیگر به دنبال شورش پریگوژین از کار تعلیق و یا اخراج شده اند باید برای شی نگران کننده باشد. با این وجود، در حال حاضر به نظر میرسد که شی نمیتواند حتی بدون پوتین ضعیف و تحقیر شده کار کند.
آلباتروس پرندهای است که در تمام عمرش یک جفت برای خود انتخاب میکند و تا انتهای زندگی اش با همان جفت سر میکند و اگر جفتاش زودتر بمیرد آلباتروس هیچگاه جفت دیگری انتخاب نمیکند و بقیه عمرش را تنها سپری خواهد کرد.