قزاقستان نهمین کشور بزرگ جهان و بزرگترین اقتصاد آسیای میانه است. این کشور از شمال با روسیه و از شرق با چین همسایه بوده و دارای ذخایر نفتی گستردهای است که آن را از نظر استراتژیک و اقتصادی مهم میکند.
در روزهای اخیر قزاقستان با ۳ درصد از ذخایر نفت جهان، در میانه یک ناآرامی بزرگ قرار داشت. تظاهرات زمانی آغاز شد که دولت سقف قیمت گاز ال پی جی را که بسیاری از قزاقها برای سوخت خودروهای خود از آن استفاده میکنند، برداشت. متعاقب این موضوع همه چیز به سرعت تشدید و ناآرامیها گسترش یافت. سپس نیروهای روسیه به درخواست قاسم توکایف رئیس جمهور قزاقستان به این کشور اعزام شدند. این کشور مسلمان دارای اقلیت بزرگ روس است که قزاقستان را به مسکو نزدیک نگه میدارد. همچنین قزاقستان یکی از اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به رهبری روسیه است.
به نظر میرسد که این تظاهرات به دلیل تعدد بازیگران و متغیرهای تاثیرگذار دارای پیچیدگیهای خاصی باشد که واکاوی آن دشواری میکند اما به نظر میرسد که نتایج آن به گونهای رقم خورد که به نظر بسیاری از تحلیلگران روابط بین الملل، مسکو برنده بزرگ آن شد.
رقابت مسکو و پکن در قزاقستان
شاید اینگونه به نظر برسد که روسیه و چین دو متحد راهبردی در تمام مسائل باشند اما در واقع اینگونه نیست و در بسیاری از موارد هر دو کشور منافع جداگانه ای دارند که یکی از آنها قزاقستان است. مثلا در موضوع گسترش طرح ابتکار جاده و کمربند چین به آسیای میانه بعنوان حیاط خلوت مسکو، روسیه به دنبال کاهش نفوذ پکن در این منطقه است. به عبارت دیگر چین ابتکار یک کمربند و جاده (BRI) خود را در این منطقه که از نظر مسکو به عنوان حوزه نفوذ انحصاری خود تلقی میشود، به پیش میبرد.
به عنوان بخشی از استراتژی تسلط خود، سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در پنج کشور آسیای میانه به ۱۴.۷ میلیارد دلار رسید و شرکتهای چینی سالهاست که تلاش میکنند پایگاهی در قزاقستان ایجاد کنند. این در حالی است که مردم این کشور آسیای مرکزی عمدتاً تمایلی به چین ندارند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، بیش از ۶۰ نفر در آلماتی و نورسلطان بازداشت شدند زیرا این کشور شاهد قیام ناگهانی علیه سرمایهگذاریها و وامهای چینی بود، آن زمان قزاقستان از کمک چین برای ساخت ۵۰ تأسیسات صنعتی جدید استفاده کرد. همچنین چین سرمایهگذاری زیادی در بخش هیدروکربن قزاقستان به ویژه در نفت و گاز انجام داده است.
احتمالاً ناآرامیهای قزاقستان، چین را بسیار ناراحت میکند چون روسیه از ناآرامیهای جاری در قزاقستان برای کنترل تجارت نفت و گاز از آسیای مرکزی به چین استفاده میکند. این امر پکن را به طور کامل تحت الحمایه ولادیمیر پوتین برای تامین انرژی قرار میدهد.
در حال حاضر، روسیه ۲۰۰۰۰۰ بشکه نفت مطابق با یک قرارداد ۱۰ ساله به چین عرضه میکند که قرار است در سال ۲۰۲۴ به پایان برسد. با این حال، چین میخواهد واردات نفت خام از روسیه را از سال ۲۰۲۴ کاهش دهد.
پکن استدلال میکند که نفت خام روسیه که از طریق قزاقستان به غرب چین میرسد دیگر نیازی به آن ندارد. اکثر اقلیتهای قومی و مناطق توسعه نیافته چین در قلمرو غربی آن قرار دارند و از سوی دیگر، اکثریت چینی هان عمدتاً در شرق چین مرفه مستقر هستند. به همین دلیل است که چین شرقی ۹۴ درصد از جمعیت چین را در ۴۳ درصد از قلمرو خود دارد. بنابراین، بیشترین سوخت در شرق چین مصرف میشود و از همین روی پکن در پی کاهش واردات نفت از مسکو است.
چین میخواست وابستگی خود به روسیه را با تامین نفت خام از قزاقستان کاهش دهد اما اکنون پوتین خود تجارت نفت و گاز قزاقستان و چین را کنترل میکند. این یک معامله بزرگ برای روسیه در آستانه پایان قرارداد ۱۰ ساله عرضه نفت بین مسکو و پکن است. بنابراین روسیه در حال فلج کردن زنجیره تامین انرژی چین است که عملا پکن را به شدت آسیبپذیر میکند
چین در تلاش بود تا به سرعت ناآرامیها فروکش کند تا از یک سو ورود نفت خام روسیه از طریق قزاقستان فعلا ادامه داشته باشد و از سوی دیگر، به گسترش نفوذ خود در صنعت نفت و گاز قزاقستان ادامه دهد تا منابع انرژی خود را از این کشور نفت خیز آسیای مرکزی تامین کند.
همچنین پوتین قبلاً قزاقستان را تحت فشار قرار داده بود تا بر سر تعرفه استاندارد منطقهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) برای قیمت نفت و گاز توافق کند. روسیه قدرت پیشرو در EAEU است و هر گونه توافقی به مسکو کنترل قیمت گذاری بر تجارت نفت و گاز بین چین و آسیای مرکزی را افزایش میدهد. با این حال پیشتر توکایف در برابر خواستههای پوتین مقاومت میکرد اما اکنون رئیس جمهور قزاقستان خود از همتای روس خود برای سرکوب شورشها و خشونتها درخواست کمک کرد. کمک نظامی روسیه احتمالاً نفوذ مسکو در قزاقستان را بیشتر خواهد کرد و اگر قزاقستان با تعرفه استاندارد EAEU موافقت کند، تعجب نخواهیم کرد.
چین میخواست وابستگی خود به روسیه را با تامین نفت خام از قزاقستان کاهش دهد اما اکنون پوتین خود تجارت نفت و گاز قزاقستان و چین را کنترل میکند. این یک معامله بزرگ برای روسیه در آستانه پایان قرارداد ۱۰ ساله عرضه نفت بین مسکو و پکن است. بنابراین روسیه در حال فلج کردن زنجیره تامین انرژی چین است که عملا پکن را به شدت آسیبپذیر میکند.
حمله برنامههای پوتین به برنامههای اردوغان در آسیای میانه
رئیس جمهور ترکیه به دنبال اتحاد کل جهان اسلام است و اولین گام در این راستا را اتحاد کشورهای ترکزبان میداند. اقدامات آنکارا به طور مستمر نشان میدهد که قصد کنترل بر آسیای میانه را دارد، منطقهای که بخشی از حوزه نفوذ سنتی روسیه محسوب میشود.
ترکیه در جنگ قرهباغ به آذربایجان کمک کرد تا بخشهای زیادی از خاک منطقه مورد مناقشه را از ارمنستان بازپس گیرد. در مرحله نخست، این درگیری محلی به نظر میرسید اما در واقع مرتبط با آسیای میانه نیز بود. باید توجه داشت که ترکیه فاقد ارتباط مستقیم با آسیای مرکزی است و تنها مانع موجود آن ارمنستان و منطقه قره باغ کوهستانی هستند. ترکیه با این حمایت میخواست جهان ترک را از آسیای میانه تا ترکیه به یکدیگر متصل کند.
اگر ترکیه واقعاً میخواهد نفوذ خود را در آسیای مرکزی تثبیت کند، نمیتواند بدون تحکیم موقعیت خود در قزاقستان بعنوان بزرگترین کشور منطقه با جمعیت ۱۸ میلیون نفر، این کار را انجام دهد. قزاقستان همچنین با ذخایر عظیم انرژی و منابع معدنی، قدرت اصلی انرژی در منطقه است.
برکناری نظربایف در راستای کاهش نفوذ ترکیه در قزاقستان تفسیر میشود چون رئیس جمهور سابق متحد دیرین آنکارا و نظریه پردازان ایده تشکیل سازمان کشورهای ترک بوده و حتی پس از سرنگونی هواپیمای روسیه بر فراز سوریه در سال ۲۰۱۵، بین پوتین و اردوغان میانجیگری کرد
ترکیه دارای یک نهاد مستقر در استانبول به نام سازمان کشورهای ترک برای ارتباط با کشورهای آسیای میانه است و همچنین در میان شرکای تجاری اصلی قزاقستان با حجم تجارت سالانه حدود ۲ میلیارد دلار قرار دارد.
اما روسیه به عنوان یک برنده آشکار در این روند ظاهر شده است بطوریکه یک تحلیلگر مستقر در استانبول گفت: «روسیه به دعوت دولت قزاقستان عملاً قزاقستان را اشغال کرده است». در این میان توکایف حتی رئیس جمهور سابق قزاقستان و نورسلطان نظربایف رقیب خود را از ریاست شورای امنیت سرکوب کرد همچنین کریم ماسیم اف، رئیس سرویس امنیتی، یکی از دستیاران نزدیک نظربایف نیز برکنار شد.
برکناری نظربایف در راستای کاهش نفوذ ترکیه در قزاقستان تفسیر میشود چون رئیس جمهور سابق متحد دیرین آنکارا و نظریه پردازان ایده تشکیل سازمان کشورهای ترک بوده و حتی پس از سرنگونی هواپیمای روسیه بر فراز سوریه در سال ۲۰۱۵، بین پوتین و اردوغان میانجیگری کرد.
پس از این اتفاقات ترکیه صحبت از ناآرامی در کشور آسیای مرکزی را آغاز کرد. مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه گفت: ترکیه امیدوار است که قزاقستان هر چه زودتر به ثبات و صلح دست یابد. برای این کار، ترکیه و سازمان کشورهای ترک از همه نوع حمایت خواهند کرد. خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه نیز گفت: قزاقستان یکی از متحدان مهم ترکیه است و امیدواریم هر چه زودتر اوضاع تثبیت شود و نظم و قانون در این کشور برقرار شود. اگر قزاقستان درخواستی از آنکارا بکند، ما آماده ارائه کامل آن خواهیم بود.
اما واقعیت این است که پوتین قبلاً امنیت قزاقستان را با کمک سازمان پیمان امنیت جمعی تامین و اولویت مسکو را در قزاقستان تثبیت کرده است. او نشان داد که روسیه از نظر نفوذ در جمهوریهای آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی همچنان قدرت اصلی است.
قزاقستان و روسیه هر دو از تلاش برای بیثبات روابط دوجانبه آگاه هستند. در حالی که هم چین و هم دولت بایدن میخواستند اطمینان حاصل کنند که نفوذ روسیه در قزاقستان از بین میرود، آنچه در واقع اتفاق افتاد این است که ولادیمیر پوتین جا پای خود را در قزاقستان محکمتر کرد. بنابراین، قزاقستان و روسیه اکنون بیش از هر زمان دیگری از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به یکدیگر نزدیک شدهاند.
از همین روی روسیه موضع تهاجمی خود علیه اوکراین را افزایش داده است. دولت بایدن در تلاش است تا تمرکز مسکو در اوکراین را برهم بزند و به باور برخی از تحلیلگران ناآرامی قزاقستان ایجاد شد. در حالی که اهداف چین ماهیت اقتصادی دارد، دولت بایدن مایل است با جابجایی جایگاه روسیه در منطقه، نفوذ خود را در آسیای مرکزی افزایش دهد. اما به نظر میرسد که ولادیمیر پوتین تمام این نقشه را بهم زده باشد.