رسانه تخصصی روابط بین الملل

روسیه و چین در خاورمیانه رقیبند یا شریک؟

Diplomacyplus.ir/?p=8781
روسیه و چین نزدیکی‌هایی با یکدیگر دارند و گرچه مقامات دو کشور نیز در گفتارهای خود سعی دارند بر این نقاط اشتراک و نزدیکی تأکید کنند، اما نهایتاً آن‌ها رقیب یکدیگر در خاورمیانه باقی خواهند ماند.
منبع : اقتصاد نیوز/حجت زمانی‌راد

خاورمیانه همواره یکی از مناطق مورد علاقۀ روسیه بوده است. چین نیز به‌تازگی علاقۀ زیادی برای افزایش حضور و تأثیر خود در این منطقه پیدا کرده است. از سوی دیگر، رقابت همیشگی روسیه با غرب و همچنین رقابت جدید چین با غرب باعث نزدیکی این دو کشور به یکدیگر شده است. اکنون سؤال این است که آیا چین و روسیه می‌توانند سیاست‌های خود در رابطه با خاورمیانه را با یکدیگر هماهنگ کنند و از رقیب تبدیل به شریک شوند؟

موسسه خاورمیانه با انتشار مقاله‌ای ضمن بررسی این موضوع اذعان دارد  که گرچه سیاست خاورمیانه‌ای این دو کشور نزدیکی‌هایی با یکدیگر دارد و گرچه مقامات دو کشور نیز در گفتارهای خود سعی دارند بر این نقاط اشتراک و نزدیکی تأکید کنند، اما نهایتاً آنها رقیب یکدیگر در خاورمیانه باقی خواهند ماند.

تعهد رسمی به هماهنگی و همکاری

در ۲۸ می، کارگروه امور خاورمیانۀ وزارت امور خارجۀ روسیه و چین (MFA) در چنگدوی چین تشکیل جلسه داد. این نشست به ریاست الکساندر کینشچاک، رئیس دفتر خاورمیانۀ وزارت امور خارجه روسیه و وانگ دی، رئیس بخش آسیایی و آفریقای وزارت خارجۀ چین برگزار شد. وزارت امور خارجۀ روسیه و چین در پایان این نشست و طی بیانیه‌ای مشترک، روند تنش‌زدایی و افزایش سطح صلح و همکاری در منطقۀ خاورمیانه را تأیید کردند و از آن استقبال نمودند و همچنین متعهد شدند که دو کشور، هماهنگی و همکاری نزدیکی در مورد مسائل خاورمیانه داشته باشند.

استقبال رسمی روسیه از نقش داوری چین در خاورمیانه

هنگامی که اخباری مبنی بر میانجیگری چین برای عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و ایران منتشر شد، مقامات و مفسران روسیه سخنان تحسین آمیزی را دربارۀ این اتفاق بیان کردند و از آن استقبال نمودند. برای مثال، دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست‌جمهوری روسیه گفت: «ما از هر اقدامی که بتواند به کاهش تنش‌ها و احیای گفتگو در منطقۀ بسیار بی‌ثبات خاورمیانه کمک کند، استقبال می کنیم؛ به‌ویژه وقتی صحبت از بازیگران کلیدی منطقه‌ای مانند عربستان سعودی و ایران باشد».

سرگئی مارکوف، مشاور سابق کرملین، نیز عادی‌سازی روابط میان ایران و عربستان سعودی را موفقیتی بزرگ برای چین دانست و ضمن ستایش از آن، مدعی شد که: «روسیه نیز یکی از پیروزهای این سیاست است و از آن سود می‌برد، زیرا چین در حال تشکیل ائتلافی ضدآمریکایی است». پتر آکوپوف، مفسر خبرگزاری روسیه، در همین زمینه بیان داشت که: «جهان اسلام اکنون یک شریک قوی محسوب می‌شود که می‌تواند به روسیه و چین در ایجاد نظم جهانی جدید کمک کند».

توافق روسیه و چین بر سر ساختن یک نظم منطقه‌ای چندقطبی در خاورمیانه

همانطور که گفته شد، چین در ماه مارس امسال توانست میان ایران و عربستان سعودی میانجی‌گری کند و این دو کشور مهم خاورمیانه را بعد از یک دهه درگیری غیرمستقیم، به میز مذاکره و توافق و ازسرگیری روابط بازگرداند. روسیه این اتفاق را یک گام مثبت به سمت نظم منطقه‌ای چندقطبی می‌بیند و از آن راضی است. علاوه بر توافق دو کشور بر سر رسیدن خاورمیانه به یک نظم چندقطبی، آنها بر سر دو نکتۀ دیگر نیز توافق دارند: مخالفت با تحریم‌های گسترده و یک‌جانبۀ غربی علیه کشورهای این منطقه، و همچنین مخالفت با جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه در این منطقه.

تأکید مقامات روسی بر هم‌گرابودن دیدگاه‌های دو کشور

گرچه روسیه دیدگاه نگران و توأم با تردیدی نسبت به نفوذ رو به رشد دیپلماتیک چین در خاورمیانه دارد، اما مقامات روسی معمولاً سعی می‌کنند که دیدگاه‌های همگرایانۀ دو کشور را در مورد مسائل منطقه‌ای برجسته کنند. برای مثال، در ۱۳ مارس، معاون دومای روسیه، ویاچسلاو نیکونوف، ادعا کرد که ورشکستگی سیاست خارجی ایالات متحده  آمریکا در خاورمیانه، به ایجاد اتحاد روسیه و چین در خاورمیانه کمک کرده است. در ۲۱ مارس، رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، و شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، بیانیه‌ای مشترکی را در حمایت از صلح و ثبات در خاورمیانه و در مخالفت با مداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه امضا کردند.

برخی از سیاست‌های هماهنگ دو کشور در منطقه

در سال‌های گذشته، در شورای امنیت سازمان ملل، روسیه و چین به طور مشترک با تحریم دولت بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، به دلیل استفاده از تسلیحات شیمیایی مخالفت کردند. همچنین هر دو کشور توانستند که تلاش‌های آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در سال ۲۰۲۰ را خنثی کنند. از لحاظ جنبش‌های دموکراسی‌خواهی نیز روسیه و چین، هر دو، به انقلاب‌های بهار عربی در سال ۲۰۱۱ عمیقاً مشکوک و بدبین بودند. این دو کشور به‌شدت با مداخلۀ نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در لیبی که منجر به سرنگونی معمر قذافی شد مخالف بودند. در ژوئن ۲۰۲۲ نیز روسیه و چین از ایران در برابر انتقادات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) بابت توضیحات تهران دربارۀ برنامۀ هسته‌ای این کشور قبل از سال ۲۰۰۳ دفاع کردند.

نگاه مشکوک روسیه به میانجی‌گری‌های اخیر چین در خاورمیانه

علیرغم تعهد رسمی دو کشور به هماهنگی در خاورمیانه و نیز علیرغم گفتار رسمی دو کشور مبنی بر استقبال از افزایش صلح و همکاری میان کشورهای خاورمیانه، اما واقعیت این است که روسیه نگران است که نکند زیر سایۀ کامل چین در خاورمیانه قرار بگیرد و نقش قطعی چین به عنوان داور نزاع‌های خاورمیانه‌ای تثبیت شود و حضور تاریخی روسیه را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. همچنین، چین نیز به‌طور کلی مواضع مسکو در قبال بحران‌های منطقه‌ای و استراتژی طرح قدرت آن را تایید نمی‌کند.

روسیه تحت‌الشعاع چین

بنابراین می‌توان گفت که موفقیت دیپلماتیک چین در خاورمیانه، به‌وضوح جاه‌طلبی‌های داوری روسیه در خلیج فارس، یعنی میل این کشور به داشتن جایگاه داوری در خاورمیانه، را تحت‌الشعاع قرار داده است. روسیه بارها خود را به‌عنوان یک میانجی بالقوه بین عربستان سعودی و ایران مطرح کرده بود و حتی نوامبر ۲۰۲۲ نیز این پیشنهاد را روی میز گذاشت اما به جایی نرسید.

روسیه همچنین از طرح امنیت جمعی خود برای خلیج فارس در ژوئیه ۲۰۱۹ نیز رونمایی کرده بود. روسیه در این طرح خواستار گفتگوی چندطرفه بین کشورهای متخاصم در منطقه شده بود. روسیه در پی این طرح می‌خواست نهادی با عنوان سازمان امنیت و همکاری در خلیج فارس تأسیس و بنا کند. این نهاد امنیتی پیشنهادی روسیه در خلیج فارس، منعکس‌کنندۀ کنفرانس ۱۹۹۱ مادرید است که با حمایت مشترک ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی انجام شد و اسرائیل را با دشمنانی مانند سوریه، لبنان و اردن به میز مذاکره آورد.

نقض حوزۀ نفوذ روسیه توسط چین

روسیه تنها رقیب خود برای نفوذ در خاورمیانه را آمریکا می‌دانست. اما چین با سیاست‌های اخیرش سبب شده روس‌ها تصور کنند که این کشور نیز به آمریکا اضافه شده و پا در حوزۀ نفوذ سنتی روسیه گذاشته و در حال کاهش‌دادن امتیازات و دست بالاتر روسیه در این منطقه است. چین تلاشی جدی را آغاز کرده تا فعالیت‌های سیاسی‌اش در منطقه را افزایش و گسترش دهد و بنابراین وارد منطقه‌ای شده که پیش از این در انحصار روسیه و آمریکا بود.

بنا به تصور روس‌ها، این سیاست چین اگر به همین صورت فعلی ادامه یابد و نفوذ و تأثیر این کشور در خاورمیانه افزایش و گسترش پیدا نماید، هم روسیه و هم ایالات متحده بازندۀ این داستان خواهند بود. درواقع، جنگ اوکراین و دل‌مشغولی روسیه و آمریکا به این جنگ باعث به‌وجودآمدن یک خلاء و فضای خالی شده و چین درصدد پرکردن آن است.

به‌گفتۀ آندری زلتین، استاد دانشگاه عالی اقتصاد روسیه، چین توانسته است که در سیاست میانجی‌گری خود، ابتکار عمل را به دست بگیرد و آغازگر باشد. اما روسیه هیچ‌گاه نتوانسته بود که آغازگر میانجی‌گری باشد و ابتکار عمل آن را دست خود داشته باشد. حتی در مورد سوریه نیز ایران حضور نظامی روسیه در سوریه از سال ۲۰۱۵ را به عنوان تهدیدی برای برنامه‌های هژمونیک بلندمدت خود می‌بیند و تمایلی به میانجی‌گری روسیه در این مسئله ندارد.

تلاش مقامات روسی برای اعادۀ حیثیت

مقامات روسی برای این که میانجی‌گری‌های اخیر چین ضربه‌ای به اعتبار روسیه در خاورمیانه وارد نکند و سبب کمرنگ‌شدن چهره و نقش روسیه در اذهان نشود، تلاش کردند که خود را الهام‌بخش و تسهیل‌کنندۀ تلاش‌های میانجی‌گرانۀ پکن معرفی کنند. برای نمونه، لئونید اسلوتسکی، رئیس کمیتۀ امور بین‌الملل دومای این کشور، در ۱۱ مارس مدعی شد که تلاش‌های میانجی‌گرانۀ چین میان ایران و عربستان سعودی، با روح طرح امنیتی روسیه در خلیج فارس مطابقت دارد.

اسلوتسکی همچنین اظهار داشت که حمایت روسیه از کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال–جنوب، که شامل ایران و عمان می‌شود، به مهم‌ترین دستاورد اقتصادی‌ای است که بر پایۀ این موقعیت استراتژیک به‌دست‌آمده توسط پکن ساخته خواهد شد. گفتنی است که این پروژه به دنبال ایجاد یک کریدور ۷۲۰۰ کیلومتری است که ارتباط تجاری بین شهرهای بزرگ هند، ایران، آذربایجان و روسیه را افزایش می‌دهد و محموله‌های باری را به آسیای مرکزی و اروپا منتقل می‌کند.

همچنین، مقامات و تحلیل‌گران روسی بر نقش تأثیرگذار روسیه در تسهیل بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در ماه مه ۲۰۲۳ تأکید دارند و آن را یک موفقیت دیپلماتیک برجسته می‌دانند که نشان‌دهندۀ پیوند و حضور مستمر روسیه در دیپلماسی درون‌منطقه‌ای در خاورمیانه است.

اختلافات روسیه و چین در خاورمیانه: بازیگران غیردولتی

چین تمایل دارد که خود را به عنوان یک قدرت مسلم جهانی جا بیندازد و حتی در سر دارد که نظم جهانی بعدی را نیز طراحی و اجرا نماید. این کشور برای این هدف نیازمند توسعۀ طرح کمربند و جاده (BRI) است. چین برای به‌ثمررساندن موفقیت‌آمیز این طرح بلندپروازانه، به ثبات بیشتر محتاج است تا به ناامنی و نزاع. بنابراین این کشور دید منفی‌ای نسبت به بازیگران غیردولتیِ ستیزه‌جو در خاورمیانه دارد.

این در حالی است که استراتژی روسیه در منطقه یک استراتژی‌ای مبتنی بر موازنۀ چندطرفه است و این کشور ابایی از استفاده از بازیگران ضدسیستمی برای ایجاد پایگاه‌های ژئوپلیتیکی ندارد.

اختلافات روسیه و چین در خاورمیانه: یمن، لیبی، و سوریه

همچنین، چین موافق مداخلۀ نظامی عربستان سعودی در یمن بود اما روسیه موافقتی با آن نداشت. یا در موردی دیگر، چین تلاش کرد نسبت به طرف‌های درگیر در لیبی، سیاست عدم تعهد را پی بگیرد اما روسیه جانب ژنرال حفتر و ارتش ملی لیبی را گرفت و گروه واگنر، یک پیمانکار خصوصی نظامی که زیر نفوذ پوتین است، را به حمایت از حفتر وارد لیبی کرد. حمایت گروه واگنر از حملۀ آوریل ۲۰۱۹ حفتر به طرابلس و تصرف تأسیسات نفتی عمده در شرق لیبی، منافع تجاری چین با دولت وفاق ملی مستقر در طرابلس را به خطر انداخت.

حتی در مورد سوریه نیز چین علیرغم موضع مشترک با روسیه در حمایت از اسد، برای وتوی قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل در ژوئیه ۲۰۲۲ مبنی بر مجوز ارسال کمک از طریق مرز سوریه و ترکیه در باب الحوا، به روسیه نپیوست.

تردید چین نسبت به فرصت‌طلب‌بودن روسیه

چین همچنین در مورد ماهیت فرصت‌طلبانه و قطبی‌ساز استراتژی روسیه در خاورمیانه ملاحظاتی جدی داشته است. آندره آ گیسلی، استادیار دانشگاه فودان، معتقد است که در پکن، «روسیه به عنوان یک بازیگر فرصت‌طلب دیده می‌شود که رفتارش تنها تا حدی با منافع چین سازگار است». این نگرانی‌های چین از زمان حملۀ روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ تشدید شده است. در گزارش مرکز مطالعات خاورمیانۀ دانشگاه پکن در جولای ۲۰۲۲، وانگ لینکونگ، کارشناس خاورمیانه در آکادمی علوم اجتماعی چین، گفت که جنگ اوکراین رقابت ایالات متحده آمریکا و چین در خاورمیانه را تشدید کرد و موجب به‌وجودآمدن فضای ابهام‌آلودی پیرامون حوزۀ نفوذ چین در این منطقه شد. کارشناسان چینی حتی نسبت به پتانسیل هماهنگی چین و روسیه علیه راهبردهای مهار ایالات متحده آمریکا نیز مشکوک هستند.

روسیه شریک مطلوبی برای چین نیست

حتی اگر روسیه و چین بتوانند این اختلافات را حل کنند، کارشناسان چینی نسبت به مطلوبیت روسیه به عنوان یک شریک بالقوۀ منطقه‌ای تردید دارند. گزارشی از دانشگاه تسینگ‌هوای چین در آگوست ۲۰۲۲ که توسط دگانگ سان و لی دیاندیان تهیه شده نوشته است که: «روسیه یک قدرت منطقه‌ای در اوراسیا است، ولی در خاورمیانه فقط چهار شریک غیررسمی دارد». این مقاله سوریه و ایران را به عنوان شرکای اخلاقی روسیه، الجزایر را به عنوان پیرو منفعل، و سودان را به عنوان شریک غیررسمی و ضعیف روسیه فهرست کرده است.

همچنین، دانشگاه چینی یانگ چنگ نیز استدلال دیگری را به این مقاله ضمیمه می‌کند، به این صورت که: کاهش یا حتی کاهش سریع نفوذ روسیه در خاورمیانه غیرممکن نیست و حتی فشار روسیه برای گسترش دامنۀ سازمان همکاری شانگهای و بریکس (BRICS) به خاورمیانه، این روند نزولی را معکوس نخواهد کرد.

نامحتمل‌بودن اتحاد روسیه و چین در خاورمیانه

بنابراین با وجود اظهارات مثبت و خوش‌بینانۀ مقامات طرفین و همچنین با وجود برخی دغدغه‌های مشترک و اهداف هماهنگ، اما به نظر می‌رسد که دامنۀ همکاری چین و روسیه در خاورمیانه نسبتاً محدود است و این نمایش‌های هماهنگی نباید دیدگاه‌های متفاوت روسیه و چین در مورد بحران‌های منطقه‌ای را پنهان کنند.

اگرچه روسیه و چین از برخی دیدگاه‌های مشترک در مورد نظم منطقه‌ای خاورمیانه برخوردارند، اما اولاً این دیدگاه‌های مشترک غالباً سطحی هستند و نه عمیق، ثانیاً مسکو نمی‌خواهد بپذیرد که شریک کوچک‌تر چین باشد، و ثالثاً برخی اهداف و منافع این دو کشور در خاورمیانه با یکدیگر متضاد هستند. بنابراین و از آنجایی که هر دو کشور اصرار دارند خودمختاری استراتژیک را سرلوحۀ دیپلماسی خاورمیانه‌ای خود قرار دهند، نهایتاً منافع خود را به صورت موازی پیش خواهند برد.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط