رسانه تخصصی روابط بین الملل

آذربایجان؛ رقیب اصلی ایران و روسیه در انرژی

Diplomacyplus.ir/?p=8661
نشریه «نیوروزیک» در مطلب تازه خود با اشاره به اینکه آذربایجان رقیب اصلی ایران و روسیه است، نوشت: ایران و روسیه هر دو مخالف ایجاد کریدور انرژی از طریق آذربایجان هستند، زیرا می‌تواند شاهد دور زدن هر دو کشور باشد و نفت و گاز دریای خزر به اروپا به‌راحتی صادر شود.

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزویک در مطلب تازه خود به‌قلم «جوزف اپستاین» نوشت: با آمادگی ارمنستان برای به رسمیت شناختن حاکمیت آذربایجان بر قره‌باغ کوهستانی، درگیری 30 ساله بین دو کشور قفقاز جنوبی ممکن است سرانجام پایان یابد؛

آذربایجان پیروز شده و کنترل قلمرو خود را دوباره به دست خواهد آورد و منطقه بالأخره شاهد افزایش ثبات خواهد بود.

اما صلح و ثبات در قفقاز به نفع امپراتوری‌های حال حاضر منطقه، یعنی ایران و روسیه نیست؛ هر دو کشور، به‌ویژه ایران، آذربایجان قوی و باثبات را یک تهدید می‌بینند. تهران نگران همکاری نظامی آذربایجان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، تقویت رقیب منطقه‌ای خود، ترکیه و پتانسیل نقش آذربایجان در جنبش جدایی‌طلبانه اقلیت آذربایجانی خاکش است.

مسکو به‌نوبه خود نگران از دست دادن نفوذ خود در منطقه‌ای می‌ترسد که در صورت نیاز به نقش حافظ صلح، اهمیت بسیار کمتری خواهد داشت.

ایران و روسیه هر دو مخالف ایجاد کریدور انرژی از طریق آذربایجان هستند، زیرا می‌تواند شاهد دور زدن هر دو کشور باشد و نفت و گاز دریای خزر به اروپا به‌راحتی صادر شود.

این نگرانی‌ها باعث کشاندن ایران به میدان عمل شده است؛ دو هفته پیش در حالی که مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان در مسکو برنامه‌‌ریزی شده بود، باکو یک گروه جاسوسی ایران را در خاک خود دستگیر کرد؛ این گروه در حال برنامه‌ریزی برای ترور مقامات برجسته، کودتا و انتشار تبلیغات مذهبی بودند.

این اتفاق تنها یک ماه پس از سوء قصد به قتل یک سیاستمدار ضد ایرانی آذربایجانی و چهار ماه پس از حمله یک مرد مسلح به سفارت جمهوری آذربایجان در ایران رخ می‌دهد؛

این‌ها حوادث مجزا نیستند، در چند سال گذشته، تهران از طریق ایجاد و حمایت جنبش مقاومت اسلامی افراطی مذهبی آذربایجان، با تبلیغ «اندیشه‌های مذهبی افراطی»، ترورهای برنامه‌ریزی‌شده و حملات تروریستی علیه غربی‌ها و یهودیان اسرائیلی‌ در خاک آذربایجان، به‌دنبال براندازی باکو بوده است.

تلاش‌های ایران برای بی‌ثبات کردن قفقاز جنوبی نباید بدون کنترل بماند؛ پیروزی آذربایجان در درگیری با ارمنستان نه‌تنها برای باکو، بلکه برای بسیاری از دشمنان ایران نیز یک پیروزی محسوب می‌شود.

آذربایجان شریکی حیاتی در کنترل تجاوز ایران بوده است و در رویارویی نظامی با تهران، باکو می‌تواند نقشی حیاتی ایفا کند.

در حالی که مقامات آذربایجان اجازه دادن به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران از خاک خود رد کرده‌اند، گزارش‌ها به نقل از مقامات اسرائیلی نشان می‌دهند که اورشلیم دقیقاً برای همین منظور دو جنگنده اف-35 را به‌طور دائم در آذربایجان مستقر کرده است.

مشارکت باکو با غرب، فراتر از مبارزه با ایران است؛

آذربایجان برخلاف همسایگان خود؛ گرجستان و ارمنستان، به‌رغم سودآوری بسیار زیاد، به روسیه کمک نکرده است تا از تحریم‌های غرب فرار کند؛

در مورد ارمنستان، این امر حتی شامل تهیه تراشه‌های مورد استفاده در موشک‌های کروز روسیه و سایر سیستم‌های تسلیحاتی و همچنین عمل به‌عنوان نقطه ترانزیت پهپادهای تهاجمی پیشرفته ایران به روسیه نیز می‌شود.

آذربایجان رویکرد مخالف را در پیش‌گرفته است؛ تابستان گذشته، باکو موشک‌های نقطه‌زن خود را که در جت‌های جنگنده اوکراینی می‌توان استفاده کرد و همچنین خمپاره‌های 92 میلی‌متری را از طریق لهستان و سودان به کی‌یف تحویل داد؛

علاوه بر این، آذربایجان تأمین‌کننده اصلی کمک‌های بشردوستانه به اوکراین بوده است و شرکت انرژی دولتی آن، «سوکار»، گاز رایگان به آمبولانس‌ها و خودروهای اورژانس اوکراین ارائه کرده است.

این تغییر آشکار در برابر سیاست روسیه، توسط دو عامل ممکن شده است؛ کاهش ظرفیت روسیه به دلیل جنگ علیه اوکراین و موقعیت باثبات پس از جنگ سال 2020 در قره‌باغ؛

از نظر تاریخی، روسیه و همچنین اتحاد جماهیر شوروی قبل از آن؛ هر دو طرف، درگیری‌های قومی در منطقه را ایجاد کرده‌اند تا کشورهای همسایه را وابسته به مسکو نگه دارند.

با این حال، با درگیر شدن خود در جنگی به سبک شوروی، بدون ظرفیت واقعی شوروی، توانایی روسیه در دیکته کردن سیاست به همسایگان خود بسیار کاهش یافته است.

اما مزاحمت بزرگ‌تر برای روسیه این است که آذربایجان به‌عنوان جایگزینی برای صادرات انرژی روسیه عمل می‌کند، بنابراین از ابزار چانه‌زنی کلیدی روسیه، علیه اروپایی‌ها کاسته است؛

خط لوله نفت باکو، تفلیس، جیهان، روسیه را دور می‌زند؛ علاوه بر این، خط لوله ترانس خزر که از زیر دریای خزر عبور می‌کند و ترکمنستان را به آذربایجان متصل می‌کند، به این معنی است که گاز آسیای میانه می‌تواند با دور زدن روسیه و ایران به اروپا ارسال شود.

آذربایجان نیز بین دو قدرت بزرگ که آن را یک تهدید می‌بینند، گیر کرده است و باید برای تأمین ثبات خود، گام بردارد؛

ادغام مسالمت‌آمیز و مدنی ارمنیان قومی در قره‌باغ کوهستانی، می‌تواند کمک زیادی به جلب حمایت غرب کند و اولین گام به‌سوی آشتی واقعی با ارمنستان باشد.

اگر این امر با موفقیت انجام شود، نه روسیه و نه ایران نمی‌توانند از این درگیری به‌عنوان ابزار سیاست خارجی برای تضعیف آذربایجان استفاده کنند.

این چشم‌انداز به نفع تهران نیست؛ پس هدف ایران سرنگونی حکومت سکولار کنونی و جایگزینی آن با یک نظام اسلام‌گرا و ضد غربی-اسرائیلی می‌شود؛

اگر تهران موفق شود، آمریکا، اروپا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) یک تأمین‌کننده و شریک کلیدی انرژی را در مبارزه با افراط‌گرایی ایران و کنترل نفوذ روسیه از دست خواهند داد.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط