رسانه تخصصی روابط بین الملل

معنای انتخابات ترکیه برای جهان

Diplomacyplus.ir/?p=8465
نشریه «فارن پالیسی» در یادداشتی به بررسی معنای انتخاب ترکیه برای جهان،‌پرداخت ونوشت: این کشور هنوز اهمیت ژئواستراتژیک قابل‌توجهی دارد و همچنین نقش کلیدی در میانجیگری بین غرب و سایر طرف‌ها دارد.

 

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشتی به‌قلم «اما اشفورد» «منیتو کرونیگ» نوشت: پیروزی اردوغان برای دولت بایدن خوب نخواهد بود، اگرچه من کم‌تر متقاعد شده‌ام که به‌طورکلی برای آمریکا بد است.

اردوغان همیشه بسیار معامله‌گر و منفعت‌طلب بوده است. (او) متحد ایده‌آل نیست، اما شما می‌توانید با او کار کنید؛ اما انتخاب جو بایدن برای تأکید بر دموکراسی به‌عنوان مهم‌ترین جنبه سیاست خارجی آمریکا، انجام این کار را دشوارتر می‌کند.

این روزها دولت ترکیه را هر چه بنامید (دموکراسی غیرلیبرال، نظام ترکیبی) این تنها انتخاب ممکن برای برخی مسائل است.

من فکر نمی‌کنم ترک‌ها متحدان خوبی باشند. من متقاعد نیستم که داشتن (عضویت) آن‌ها در ناتو ایده خوبی است؛

اما دو سال گذشته همچنین نشان داده است که این کشور هنوز اهمیت ژئواستراتژیک قابل‌توجهی دارد (به نقش کنترل دسترسی به دریای سیاه توجه کنید) و همچنین نقش کلیدی در میانجیگری بین غرب و سایر طرف‌ها دارد.

من روابط آمریکا با ترکیه را بسیار شبیه به روابط با عربستان می‌بینم: فکر نمی‌کنم هیچ‌کدام از این دو سزاوار تعهد دفاعی رسمی باشند، اما اهمیت آنکارا به این معنی است که واشنگتن باید روابط دیپلماتیک و اقتصادی خوبی با آن حفظ کند.

لازم نیست هر کشوری در جهان «متحد» باشد. ترکیه متحد بزرگی نیست، اما واشنگتن و آنکارا هنوز منافع مشترکی در مورد ایران، تروریسم و برخی از جنبه‌های مشکل روسیه دارند.

موافقم که موقعیت ژئوپلیتیکی مهمی را اشغال می‌کند و با توجه به اینکه ترکیه یکی از اعضای قدیمی ناتو است، اخراج آن همان‌طور که برخی پیشنهاد کرده‌اند منطقی نیست.

در این محیط ژئوپلیتیکی جدید و پر مناقشه، آمریکایی‌ها به دوستان بیشتری نیاز دارند، نه کم‌تر.

هر کشوری نمی‌خواهد «دوست» باشد و هر کشوری نمی‌خواهد در صف یک جنگ صلیبی غول‌پیکر دموکراسی در مقابل خودکامگی قرار بگیرد.

ترکیه نمونه کامل است و هر چه مقامات آمریکایی زودتر این واقعیت را درک کنند، این کشور در این محیط رقابتی بهتر عمل خواهد کرد.

من فکر می‌کنم چارچوب‌بندی دموکراسی در مقابل استبداد چیز بدی نیست، اما موافقیم که دکترین بایدن باید انعطاف‌پذیرتر باشد تا روابط همکاری با کشورهای غیردموکراسی طرفدار آمریکا را فراهم کند؛

اما خبرهای دیگری در این هفته وجود دارد. تنش آشکاری بین دولت روسیه و پیمانکاران نظامی خصوصی رومن لنکوف وجود دارد.

نیروهای ویژه بریتانیا در حال برنامه‌ریزی برای حمله به فرانسه برای دستگیری لنکوف هستند، اما برخی فکر می‌کنند که تروبریج، نخست‌وزیر فقط برای سرپوش گذاشتن بر معاملات پنهان گذشته خود با لنکوف دستور این عملیات را می‌دهد.

در مورد ضد حمله اوکراین، من فکر می‌کنم که این امر اتفاق خواهد افتاد. اوکراینی‌ها به آن نیاز دارند.

هدف آن‌ها بازپس‌گیری تمام اراضی ازدست‌رفته اوکراین است و آن‌ها نمی‌توانند بدون یک ضد حمله موفق این کار را انجام دهند. آن‌ها همچنین برای نشان دادن پیشرفت به آن نیاز دارند که برای حفظ حمایت غرب مفید خواهد بود و با توجه به فقدان مشهود روحیه و مهمات در ارتش روسیه، احتمال موفقیت‌آمیز بودن آن وجود دارد.

من در مورد خط لوله نفت نمی‌دانم، اما تصرف شهرهای روسیه باید یک بازی عادلانه باشد. این جنگ است، نه یک بازی کودکانه!

برای مؤثرترین نتیجه، نیروهای اوکراینی باید از خود در برابر حمله به نیروهای روسیه و خطوط تدارکات نظامی واقع در اوکراین و روسیه دفاع کنند.

این خوب است، اما من فکر می‌کنم که (در مقام مقایسه) اوکراینی‌ها ممکن است ببینند که کشورهای اروپایی (به همراه بسیاری از اعضای کنگره آمریکا) در صورت برداشتن چنین گام‌های بزرگی، بسیار کم‌تر از تجهیز و تأمین مالی آن‌ها راضی هستند.

ناگفته نماند که اگر اوکراین عملاً اقتصاد چندین کشور عضو اتحادیه اروپا و ناتو را که معافیت‌هایی برای واردات گاز از خط لوله روسیه دارند، نابود کند، چه احساسی خواهند داشت.

اگر این درست باشد، مطمئناً من را متعجب می‌کند که واقعاً دولت اوکراین در مورد خرابکاری نورد استریم چقدر می‌دانست.

در مورد انتخابات تایلند، حزب اصلاح‌طلب «حرکت به جلو» آراء زیادی به دست آورد.

آن‌ها و رهبرشان که در هاروارد تحصیل ‌کرده، پیتا لیمجارونرات، در کارزار کاهش نفوذ ارتش و سلطنت و تقویت دموکراسی و محیط تجاری تایلند پیروز شدند.

آن‌ها حتی قول می‌دهند که قوانین سخت‌گیرانه تایلند را که انتقاد از سلطنت را ممنوع می‌کند، کاهش دهند. آن‌ها هنوز برای تشکیل یک دولت کارآمد باید بر موانعی غلبه کنند، اما این می‌تواند حرکتی در مسیر درست برای کشوری باشد که از نظر فنی متحد رسمی آمریکا است.

این مطمئناً برای من و بسیاری دیگر که متأسفانه دموکراسی تایلندی را در سال‌های اخیر نادیده گرفته بودند، شگفت‌زده بود؛

اما به نظر می‌رسد که حزب جدید منطقی است، نه بیش‌ازحد ضد سلطنتی و همچنین به حزب فیو تای یینگلاک شیناواترا، دختر تاکسین شیناواترا، نخست‌وزیر سابق تفرقه‌افکن، متصل نیست. سؤال اصلی این است که آیا ارتش تایلند به دولت جدید اجازه خواهد داد که سکان هدایت را در دست بگیرد؛ اما با چنین سرازیری از حمایت مردمی، امیدواریم ژنرال‌ها برای واگذاری حداقل مقداری قدرت احساس فشار کنند.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط