به قلم: توحید ورستان؛ پژوهشگر اقتصاد انرژی
ایراس/ بدون تردید اقتصاد ترکیه مانند هر کشور در حال توسعه دیگر تشنه انرژی بوده و موضوع امنیت انرژی در اولویت منافع ملی آن قرار دارد. با این وجود، این کشور برای پوشش این نیاز خود به شدت به واردات از کشورهای خارجی مانند روسیه، جمهوری آذربایجان، ایران، عراق،… متکی است و تقریبا ۹۵ درصد تقاضایی خود را از این طریق تامین میکند. البته رجب طیب اردوغان هفته گذشته در آغاز برداشت گاز از میدان ساکاریا ضمن رایگان کردن گاز مصرفی خانوارها برای یکماه، اعلام کرد ۷۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از دریا سیاه برداشت خواهند کرد.
نقش موقعیت سرزمینی ترکیه
ترکیه در موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار مهمی قرار دارد، زیرا با مناطق آسیای مرکزی، خاورمیانه، اوراسیا و قفقاز همسایه است که دارای منابع مختلف انرژی هستند. همسایگی با کشورهای غنی از منابع انرژی و به عنوان یک نقطه اتصال بین قارهای، نقش فعالی در پروژههای انرژی که به ویژه برای واردات و صادرات عملیاتی میشود، ایفا کرده و باعث تبدیل ترکیه به کریدور انرژی شده است. در این زمینه ضمن فعال بودن در سیاستهای انرژی منطقهای، استراتژیهای انرژی خود را نیز ایجاد میکند؛ یعنی همزمان با افزایش تقاضای انرژی، سیاستهای انرژی مختلفی را با اهداف اساسی مانند تنوع بخشیدن به کشورهای منبع و تضمین امنیت مسیرهای انرژی را توسعه میدهد.
ترکیه دارای منابع انرژی متنوعی است، اما به دلیل ذخایر و میزان تولید پایین این منابع، مانند بسیاری از کشورها به واردات انرژی وابسته است. با این حال، طبق اعلام رئیس جمهوری ترکیه در ۲۱ آگوست ۲۰۲۰، وضعیت وابستگی به کشورهای منبع انرژی در سالهای آینده به نفع ترکیه تغییر خواهد کرد که به دلیل کشف ۳۲۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در دریای سیاه است. با این کشف که از آن به عنوان کشف تاریخی یاد میشود، اکنون ترکیه نه تنها یک کشور ترانزیتی بوده بلکه به کشوری با ذخایر گاز طبیعی تبدیل میشود که در روزهای اخیر رجب طیب اردوغان در آستانه انتخابات آتی، بهره برداری از میدان گازی ساکاریا را اعلام کرد. در واقع، با گاز طبیعی کشف شده در دریای سیاه این وضعیت برای سالهای آینده تغییر خواهد کرد.
ترکیه که بیشتر انرژی مورد نیاز خود را از طریق روسیه تامین میکند، در روابط خود با روسیه نیز اهمیت پیدا میکند زیرا به دلیل موقعیت جغرافیایی خود دارای ترانزیت بین قارهای است. ترکیه در انتقال گاز روسیه به اروپا از نظر اقتصادی و سیاسی اهمیت دارد، زیرا دارای تنگههایی است که تنها نقطه دسترسی روسیه به دریاهای گرم است و ارتباط بین قارهای دارد.
با افزایش تقاضا که برای همه کشورهای واردکننده انرژی صدق میکند، آنها قصد دارند با روی آوردن به منابع مختلف انرژی، تنوع را افزایش دهند و با استفاده از روشهای مختلف، انرژی وارداتی خود و ثبات را تضمین کنند. تقاضای نفت و گاز طبیعی از کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی که اروپا آنها را به عنوان منابع انرژی جایگزین روسیه میبیند، اهمیت ترکیه از نظر جغرافیای و ترانزیتی را افزایش داده است.
در حال حاضر پروژههای مهم خط لوله ترکیه عبارتند از خط لوله نفت خام باکو-تفلیس-جیهان (BTC)، خط لوله نفت خام عراق-ترکیه (ITB)، خط لوله گاز طبیعی باکو-تفلیس-ارزروم (BTE)، خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی (TANAP)، پروژه خط لوله گاز ترک استریم،…
ابتکار توران انرژی
با در نظر گرفتن عملکرد اقتصاد ترکیه، مصرف گاز در آن حدود ۴۵ تا ۶۱ میلیارد مترمکعب در سال است که ۹۵ درصد از این حجم را واردات تشکیل میدهد. تامینکنندگان اصلی گاز به بازار ترکیه، کشورهای روسیه، آذربایجان، ایران، الجزایر، قطر، نیجریه و ایالاتمتحده هستند. مذاکراتی نیز با عمان درحال انجام است.
با این حال ترکیه برای متنوع سازی منابع خود و البته افزایش تعداد آنها جهت تبدیل شدن به هاب گازی منطقه، در سالهای اخیر توجه ویژهای را به منابع کشورهای ترکزبان در قالب طرح توران انرژی داشته است. در حال حاضر تقریبا ۱۰ درصد منابع گازی جهان در اختیار این کشورها قرار داد که به ترتیب ترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان و ازبکستان بیشترین سهم را به خود اختصاص میدهند.
در واقع کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز علاوه بر تامین نیاز ترکیه، در انتقال آن به اروپا بدون نیاز به روسیه نقش مهمی دارند که البته نباید از موضع محتاطانه ترکیه بابت حضور روسیه در این مناطق غافل شد. با این حال، ترکیه بین دو بازار برای تولید و مصرف انرژی مستقر است، جایی که کشورهای اروپایی در غرب واقع شده و به دنبال تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود هستند و در سوی دیگر کشورهای تولیدکننده انرژی هیدروکربنی در شرق قرار دارند که آنها نیز به دنبال تنوع بخشیدن مسیرهای صادراتی به بازارهای اروپایی هستند. برای نمونه در روزهای اخیر، قزاقستان برای نخستین به دور از روسیه و از طریق آذربایجان صادرات نفت خود را آغاز کرده است.
یکی از مهمترین پروژه های مشترک ترکیه با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان مربوط به پروژه «ترانس خزر» است که ۱۴ دسامبر ۲۰۲۲ میلادی نخستین نشست سه جانبه سران ترکمنستان، آذربایجان و ترکیه در منطقه توریستی «آوازه» ترکمنستان در سواحل دریای خزر برگزار و با پنج توافقنامه همکاری پایان یافت که البته هیچ کدام از آنها درباره خط لوله ترانس خزر نبود. با این وجود، در صورت اجرای این پروژه که هنوز با تردید ترکمنستان مواجه است، ساخت آن ۲۴ ماه طول میکشد و هزینه تخمینی آن ۵ میلیارد دلار است که سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز از طریق آن صادر میشود. در مجموع، انرژی یکی از مهمترین عناصر منافع اقتصادی ترکیه در میان کشورهای آسیای مرکزی است.
اهمیت ژئواکونومیکی آذربایجان
آنکارا به دنبال آن است که در صورت بهره برداری مناسب از ماهیت جغرافیایی، خود را به یک مرکز منطقهای انرژی تبدیل کند. خط لوله گاز ترانس آناتولی نخستین گام برای دستیابی به این هدف است. این خط لوله گاز طبیعی آذربایجان را به اروپا میرساند، اما وظیفه یافتن تامینکنندگان جدید به عهده سیاست گذاران ترکیه است.
بدون تردید جمهوری آذربایجان در میان کشورهای ترکزبان، بیشترین رابطه راهبردی را با ترکیه دارد که نمود بارز آن حمایت همهجانبه آنکارا از باکو در جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ بود. با وجود این رابطه راهبردی و نزدیکی قومی و زبانی، اهمیت ژئواکونومیکی آذربایجان و قفقاز در اولویت سیاست خارجی ترکیه قرار دارد.
آذربایجانیها بزرگترین گروه قومی در منطقه قفقاز هستند و روابط فرهنگی نزدیکی با ترکها دارند. این کشور در سواحل غربی دریای خزر واقع شده و از زمینهای وسیع قابل کشت و منابع انرژی نفت و گاز برخوردار است. در واقع، اگر هر قدرتی در آذربایجان جای پایی پیدا کند، این توانایی را خواهد داشت که تحرکات روسیه و ایران را محدود و به منابع انرژی فراوان منطقه دسترسی پیدا کند.
آذربایجان دروازه این ثروت و نفوذ برای ترکیه است، اما آنکارا مسیر زمینی مستقیمی برای اتصال به باکو ندارد، بنابراین از مسیر گرجستان بهره می برد. در این چارچوب، ترکیه و آذربایجان به دنبال ایجاد «کریدور زنگزور» هستند. این کریدور آذربایجان و جمهوری نخجوان را بهم وصل میکند. ایجاد این کریدور نه تنها به معنای برقراری ارتباط بین آذربایجان و سایر اراضی جدا شده از آن است، بلکه امکان ارتباط مستقیم آذربایجان و ترکیه را فراهم میکند.
ترکیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و همزمان با تلاشهای دولتهای تفلیس و باکو برای فرار از کنترل روسیه، جای پای خود را در قفقاز افزایش داده است. اما با وجود پیشرفت آنکارا، هنوز روسیه در قفقاز دست برتر را دارد زیرا سرنوشت مناطق مورد مناقشه گرجستان و آذربایجان را در دست داشته و این نفوذ به روسها اجازه میدهد شرایط سیاسی خود را دیکته کرده و کنترل خود را تقویت کنند. البته، پس از جنگ دوم قره باغ و البته با حمله روسیه به اوکراین تا حدودی از این نفوذ به نفع ترکیه کاسته شده است.
در میان تمام عوامل پیونددهنده بین باکو و آنکارا، انرژی نقش کانونی و محوری دارد بطوریکه آذربایجان را به عنوان دومین تامین کننده بزرگ گاز ترکیه تبدیل کرده است. نقش کمیسیون مشترک اقتصادی بین دولتی آذربایجان و ترکیه که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شد و عمدتاً به مسائل اقتصادی میپردازد، در میان سازوکارهای مشترک متعدد در زمینههای مختلف از جمله انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این کمیسیون تاثیر بالایی در افزایش سرمایه گذاری متقابل دو کشور بویژه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه داشته است.
دادههای سرمایه گذاری متقابل دو کشور نشان میدهد که بخش انرژی در کانون این همکاری قرار دارد. بطوریکه میزان سرمایه گذاری ترکیه در آذربایجان در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۱ تقریبا ۱۳.۳ میلیارد دلار بوده که ۱۰.۴ میلیارد دلار آن سهم بخش انرژی بوده است. همچنین از ۲۰.۳ میلیارد دلار سرمایه گذاری آذربایجان در ترکیه در همین بازه مذکور، ۱۷.۱ میلیارد دلار آن در بخش انرژی بوده که نمونه بارز آن ساخت پالایشگاه استار در ازمیر با سرمایه ۶.۳ میلیارد دلاری است.
همچنین آذربایجان در کنار روسیه و ایران از تامین کنندگان ترکیه است و به گفته مقامات آذری، باکو قصد دارد سهم صادرات گاز به ترکیه را ۱۹ درصد افزایش دهد. این کشور در سال ۲۰۲۲، ۸.۴ میلیارد مترمکعب صادرات گاز به ترکیه داشته که در این صورت میزان آن به ۱۰ میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت.
به منظور اطمینان از افزایش عرضه گاز آذربایجان، باکو و آنکارا قصد دارند سرمایه گذاری بیشتری را برای توسعه خط لوله ترانس آناتولی با ظرفیت ۳۲ میلیارد متر مکعب سالانه در ۴ سال آینده داشته باشند. این موضوع، دست باکو برای افزایش صادرات به اروپا را نیز باز میکند. الهام علیاف، رئیسجمهور این کشور، پیشتر از برنامههای خود برای تامین بیشتر اروپا در سال جاری (۲۰۲۳) به میزان ۱۱.۶ میلیارد متر مکعب خبر داده بود.
در واقع، آذربایجان برای افزایش سهم صادرات به اروپا همکاری بیشتری با آنکارا خواهد داشت و اخیراً توافقنامهای را برای افزایش عرضه گاز از آذربایجان به رومانی، در جنوب شرقی اروپا امضا کرده است. بر اساس این توافق، بخارست در سال جاری (۲۰۲۳) و سال آینده (۲۰۲۴) در چارچوب کاهش وابستگی به جریان روسیه، حدود یک میلیارد متر مکعب از آذربایجان دریافت خواهد کرد.
نتیجه
انرژی با اهمیت بینالمللی که طی سالیان گذشته به دست آورده، به مهمترین عامل جهت تداوم حیات اقتصادی و اجتماعی کشورها تبدیل شده است. با افزایش نیاز کشورها به انرژی، حل مشکلات امنیتی که احتمالا در تامین انرژی به وجود بیاید ضروری شده و موضوع انرژی به عامل تعیین کننده در شکلگیری استراتژیها و سیاستهای مختلف در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
در این میان، ترکیه در مسیر اصلی انتقال انرژی تولید شده توسط کشورهای خاورمیانه و روسیه به اروپا بوده و دارای خطوط لولهای است که میتواند این منابع انرژی را انتقال دهد. این کشور برای دستیابی به هدف دیرین خود یعنی هاب گاز منطقه تلاش وافری برای انتقال منابع سایر کشورها دارد که در این میان کشورهای آسیای میانه و جمهوری آذربایجان به دلیل اشتراکات قومی و زبانی از جایگاه محوری برخوردار هستند.
از همین رو، آنکارا با رویکرد ویژه به این مناطق در چارچوب ایجاد و تقویت کریدورهای مانند زنگزوز و کریدور میانی به دنبال تحقق این اهداف است. ترکیه همچنین به دنبال تقویت تجارت در کریدور میانی است که از چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده جهان آغاز میشود و از قزاقستان و ترکمنستان در آسیای مرکزی میگذرد و از دریای خزر به آذربایجان رسیده و سپس به گرجستان و ترکیه و در نهایت به اروپا متصل میشود.
به نظر می رسد در تمام این پروژه ها نقش کشورهای ترکزبان به ویژه جمهوری آذربایجان به عنوان محل تلاقی اسیای مرکزی و ترکیه و نیز با منابع بالای نفت و گاز دریای خزر از اهمیت دوچندانی برخوردار است. حتی حمایت ترکیه از این کشور برای ایجاد کریدور زنگزور را میتوان در چارچوب تامین امنیت انرژی ترکیه و هاب گازی منطقه تفسیر کرد.