رسانه تخصصی روابط بین الملل

شتاب گرفتن روابط باکو- تل‌آویو؛ ایران کجای ماجرا قرار دارد؟

Diplomacyplus.ir/?p=8017
به طور حتم مقامات صهیونیستی تلاش‌ می‌کنند تا با این سفر از بوجود آمدن فضای تنش زدایی میان تهران و باکو بویژه پس از گفتگوی اخیر وزرای خارجه دو کشور در مورد کاستن از تنش‌ها جلوگیری کنند. این هدف اساساً با رویکرد استراتژیک اسرائیل در سیاست منطقه ای موسوم به “کشش لبه ها” که از زمان تأسیس آن در سال 1948 طراحی شده ، سازگار است

الوقت- پس از افتتاح رسمی سفارتخانه جمهوری آذربایجان در تل آویو در 29 ماه مارس میلادی روابط دو طرف به سرعت در حال گسترش است و علی رغم تحولات بحرانی ماه‌های اخیر در سرزمین‌های اشغالی و همچنین نگرانی‌های جمهوری اسلامی به عنوان همسایه بزرگ جنوبی باکو اما عزم مقامات جمهوری آذربایجان برای نزدیکی هرچه بیشتر به صهیونیست‌ها و تقویت شراکت‌ها در زمین‌های مختلف خلل ناپذیر می‌نماید.

اگرچه روابط روابط دیپلماتیک میان جمهوری آذربایجان با صهیونیست‌ها از سال 1992، با تأسیس سفارت اسرائیل در باکو آغاز شد اما عدم انجام اقدام متقابل موجب شد تا همیشه روابط اسرائیل و جمهوری آذربایجان مانند یک کوه یخ باشد که بیشتر بخش‌های آن ناپیدا باشد و فقط لبه آن قابل مشاهده بوده است. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، در سال 2009 روابط بین آذربایجان و رژیم صهیونیستی را “محتاطانه اما نزدیک” توصیف کرد.

اما این احتیاط دیگر در رفتار آذربایجانی‌ها کنار گذاشته شده و مقامات باکو بی‌مهابا برای شتاب بخشیدن به همکاری با صهیونیست‌ها می‌کوشند. در راستای همین هدف از روز گذشته وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در صدر یک هیئت پرتعداد راهی باکو شده است تا با توافقات احتمالی در حوزه‌های مختلف راه‌های تقویت همکاری‌های دو طرفه را هموار کند. رسانه های اسرائیلی همچنین از سفر برنامه‌ریزی شده آیزاک هرتزوگ رئیس این رژیم به آذربایجان در ماه می خبر می دهند.

به گفته رسانه‌های اسرائیلی یک هیئت تجاری شامل 20 شرکت اسرائیلی از حوزه‌های امنیت سایبری، امنیت داخلی، مدیریت آب و کشاورزی، الی کوهن وزیر خارجه رژیم را در این سفر همراهی می‌کنند و قرار است در جریان برنامه‌های دو روزه کوهن نشست کمیته مشترک و چندین نشست بین هیئت تجاری اسرائیل با شرکت ها و سازمان‌های دولتی جمهوری آذربایجان برگزار شود.

نفت، موقعیت ژئواستراتژیک، منافع اقتصادی و نفوذ منطقه ای مهمترین انگیزه‌های صهیونیست‌ها در تلاش برای نزدیکی بیشتر به باکو را تشکیل می‌دهند. در کنار اصل «بازدارندگی ایران» با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی اخیر در غرب آسیا، اسرائیل بیش از نیمی از نفت خود را از آذربایجان و قزاقستان خریداری می کند. در این میان آذربایجان به عنوان یک تولید کننده بزرگ نفت، آماده است تا بخش بزرگی – 5 درصد – از تولید ناخالص داخلی خود را در زمینه دفاعی سرمایه گذاری کند که به معنای بازار فروشی قابل توجه برای تسلیحات نظامی صهیونیست‌ها است. در سال 2016، آذربایجان از طریق قراردادهای بلندمدت نظامی، تسلیحات و تجهیزات امنیتی به ارزش 4.85 میلیارد دلار از اسرائیل تهیه کرده است. پیش از افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو، بنی گانتز وزیر دفاع صهیونیست‌ها از باکو دیدن کرد. این سفر چندین هدف داشت که که احتمالاً شامل دریافت حمایت‌های فناوری از تل آویو در ازای فروش نفت بیشتر از سوی باکو بود. مسائل نظامی و امنیتی احتمالاً بر بحث ها غالب بوده است زیرا ارتش آذربایجان از پهپادهای تهاجمی ساخت صهیونیست‌ها استفاده می کند و یک کارخانه بزرگ تولید پهپاد توسط یک شرکت اسرائیلی در خاک این کشور ساخته شده است؛ و اکنون نیز به نظر می‎رسد که بخشی از اهداف توسعه روابط دو طرفه شامل تداوم همکاری‌های نظامی باشد.

همچنین باکو بخشی جدایی ناپذیر از کریدور حمل و نقل بین المللی شمال جنوب (INSTC) است که نقش روسیه و ایران را در منطقه تقویت می کند. این موقعیت استراتژیک جمهوری آذربایجان را در کانون یکی از مهمترین مناطق بحران خیز و مملو از رقابت های منطقه ای قرار داده است. قفقاز جنوبی که شامل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان می شود به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و نزدیکی به ایران برای اسرائیل دارای ارزش استراتژیک است و حتی به اعتراف صهیونیست‌ها باکو به پایگاهی برای سازمان جاسوسی موساد تبدیل شده است.

سیاست یک بام و دو هوای باکو

برای ارزیابی ماهیت روابط اسرائیل و آذربایجان، نقش ایران مهم است. ایران همچنان یکی از بازیگران اصلی منطقه است که از سوی روابط نزدیک آذربایجان و اسرائیل در معرض تهدید قرار گرفته است. اگرچه مقامات جمهوری آذربایجان همواره تأکید دارند که ماهیت روابط با صهیونیست‌ها تهدیدی علیه تهران ایجاد نخواهد کرد اما منافع و اهداف صهیونیست‌ها و همچنین اخبار منتشر شده از توافقات همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی و امنیتی دو طرفه مواضع اعلامی مقامات باکو را نقض می‌کند.

در حالی که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در زمان افتتاح سفارت باکو در سرزمین‌های اشغالی از ائتلاف‌سازی با آذربایجان علیه ایران سخن گفته بود، وی بار دیگر این موضع خود را پیش از سفر اخیر نیز تکرار کرد و گفت: «من برای ادامه ساختن یک جبهه متحد در مواجهه با چالش های مشترک، عازم یک سفر مهم سیاسی هستم».

این مواضع تهدیدآمیز در حالی است که وبسایت میدل ایست مانیتور در گزارش سال گذشته خود از نوع روابط دو طرف گفته بود که آذربایجان اجازه دسترسی به پایگاه های نظامی خود را به اسرائیل داده است.

به طور حتم مقامات صهیونیستی تلاش‌ می‌کنند تا با این سفر از بوجود آمدن فضای تنش زدایی میان تهران و باکو بویژه پس از گفتگوی اخیر وزرای خارجه دو کشور در مورد کاستن از تنش‌ها جلوگیری کنند. این هدف اساساً با رویکرد استراتژیک اسرائیل در سیاست منطقه ای موسوم به “کشش لبه ها” که از زمان تأسیس آن در سال 1948 طراحی شده ، سازگار استاین استراتژی به دنبال برافروختن نزاع و ایجاد بحران در میان اعراب، بهره‌گیری از تنوع قومی، نژادی و فرقه‌ای برای برانگیختن مردم علیه دولت‌های خود با هدف فلج کردن توانایی‌ها در کشورهای پیرامونی و مسلمان است.

سیاست «کشیدن لبه‌ها» در رابطه با جمهوری آذربایجان بر اساس عناصر قومی، نظامی و سیاسی از جمله دامن زدن به اختلافات قومی، نژادی و فرقه‌ای آن با کشورهای همسایه به‌ویژه ایران در خلال تلاش برای ایجاد اتحاد با این کشور صورت می‌گیرد.

در این شرایط ایران نسبت به تأثیرات منفی چنین دیدارها و همکاری‌هایی بر روابط همسایگی با باکو هشدار داده است. در همین ارتباط روز گذشته ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی اسرائیل عاملی مشکل ساز در روابط ایران و آذربایجان دانست و تصریح کرد: رژیم صهیونیستی یکی از دشمنان شناخته شده روابط دوجانبه است.

 کنعانی بر اهمیت برقراری روابط حسن همجواری و دوستانه بین ایران و آذربایجان بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک تاکید کرد. وی در ادامه تأکید نمود: ایران با توجه به اینکه ممکن است برخی نیروها از ایجاد اختلاف بین دو کشور منتفع شوند، تلاش های دیپلماتیک برای غلبه بر تنش های اخیر انجام داده است.

در مجموع به نظر می‌رسد علی رغم هشدارهای ایران، برآورد مقامات باکو آن است که به در برهه کنونی که روسیه در اوکراین درگیر است و علاقه ای به قفقاز ندارد و از طرف دیگر ترکیه نیز به مسائل داخلی انتخابات و مشکلات زلزله و بحران اقتصادی مشغول است می‌تواند روی همکاری با صهیونیست‌ها در پیشبرد اهداف خود در قره باغ بویژه به دست آوردن کریدور زنگه زور حساب باز کند. اما در واقعیت میدانی تنش‌افروزی‌ها در منطقه که با سناریوسازی‌های صهیونیستی دنبال می‌شود همواره قابل کنترل نیست و به طور حتم دود بحران بیش از همه به چشم صلح و ثبات منطقه و روابط تاریخی همسایگی تهران- باکو خواهد رفت.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط