رسانه تخصصی روابط بین الملل

چشم‌انداز نقش و جایگاه ترکیه در ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی

Diplomacyplus.ir/?p=7969
ترکیه در طول سال‌های اخیر نگاه ویژه‌ای به نقش‌آفرینی راهبردی در عرصه‌های ژئواکونومیک آسیای مرکزی داشته است. در طول یک سال گذشته این تلاش‌ها عمل گرایانه‌تر از هر زمان دیگری بوده و به نتایج مطلوب‌تری رسیده است. ترکیه به بهترین نحو ممکن برای پیشبرد پروژه‌های ژئواکونومیکی حوزه انرژی از بحران اوکراین استفاده کرده است.

کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق

مقدمه
ترکیه در طول سال‌های اخیر بعد از روسیه و چین خود را به یکی از بازیگران ذی‌نفوذ در آسیای مرکزی تبدیل کرده است. توسعه مناسبات سیاسی-امنیتی در کنار تقویت مبادلات تجاری، این کشور را به یکی از شرکای اصلی جمهوری‌های آسیای مرکزی تبدیل کرده است. مبادلات تجاری ترکیه و پنج جمهوری آسیای مرکزی در 11 ماه نخست سال 2022 بالغ بر 11 میلیارد دلار بوده که نشان‌گر سطح بالای این مناسبات است. این موضوع در کنار موفقیت‌های نسبی ترکیه در قفقاز منجر شده تا رویکرد این کشور در قبال آسیای مرکزی ارتقاء یافته و به عرصه ژئوپلیتیک تسری یابد. با این حال به نظر می‌رسد این کشور همچنان فاقد منابع لازم برای مقابله با هژمونی روسیه و یا نفوذ چین در منطقه است و از این حیث با توجه به موقعیت خود در روابط با غرب، به نظر می‌رسد بر حوزه ژئواکونومی متمرکز شده است. دو عرصه ترانزیت و انرژی اصلی‌ترین محورهای تمرکز برنامه راهبردی ترکیه برای آسیای مرکزی بوده است. در حوزه ترانزیت رشد 300 درصدی کریدور میانی پس از جنگ اوکراین و تمرکز ویژه ترکیه برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های لجستیک برای ارتباط آسیای مرکزی و قفقاز به وضوح قابل مشاهده است. با این حال در عرصه انرژی به نظر می‌رسد ترکیه همچنان در گام‌های نخست قرار دارد و از شانس کمتری برای رقابت با روسیه، چین و ایران برخوردار است. در این گزارش تلاش می‌شود تا محورهای کلیدی تحرکات راهبردی ترکیه در حوزه انرژی مورد بررسی قرار گرفته و چشم‌انداز نقش و جایگاه این کشور در ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی مورد بررسی قرار بگیرد.

تبدیل شدن به هاب (قطب)گازی
کشورهای آسیای مرکزی از جمله کشورهای برخوردار از منابع غنی گازی هستند. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در گزارش سالیانه بریتیش پترولیوم، مجموع استخراج گاز طبیعی در ترکمنستان 79.3 میلیارد مترمکعب، ازبکستان 50.9 میلیارد مترمکعب و قزاقستان 32 میلیارد مترمکعب بوده است. این موضوع نشان می‌دهد که سه جمهوری آسیای مرکزی جمعاً 162 میلیارد مترمکعب گاز استخراج کرده‌اند که تولیدی نزدیک به حجم گاز تولیدی قطر (177 میلیارد مترمکعب) است. ازاین‌رو تجمیع این منابع می‌تواند نقش قابل توجهی در بازار گاز جهانی ایفا کند. همچنین این رقم در مقایسه با صادرات 100 میلیارد مترمکعبی گاز روسیه به اروپا نشان‌گر سطحی قابل توجه است. در کنار این موضوع می‌بایست به حجم منحصر به فرد ذخایر اثبات شده این کشورها نیز توجه داشت که در صورت سرمایه‌گذاری قابلیت تولید بیشتر را برای این کشورها فراهم می‌آورد. با این حال به دلیل دشواری در انتقال گاز و عدم مصرف در داخل در واحدهای تولیدی پتروشیمی این ظرفیت توسعه نیافته است. اولویت کلیدی این کشورها برای سرمایه‌گذاری در حوزه گاز طبیعی صنایع تبدیلی بوده است.
بحران گازی اروپا بعد از جنگ اوکراین و در عین حال خروج آمریکا از افغانستان و ابهام در آینده تاپی به نظر می‌رسد برنامه‌های استراتژیک آسیای مرکزی را دستخوش تغییر کرده است. این کشورها در حال حاضر از بیشترین شانس برای احداث زیرساخت‌های مرتبط با انتقال گاز به مناطق غربی و صادرات گاز به اروپا برخوردارند. این دقیقاً نقطه‌ای است که ترکیه بر روی آن متمرکز شده است. در حال حاضر زیرساخت‌های لازم برای انتقال گاز از جمهوری آذربایجان به اروپا وجود دارد. گاز تولید شده در آذربایجان در حال حاضر از طریق خط لوله قفقاز جنوبی به ترکیه رسیده و از آنجا از طریق خط لوله ترانس آناتولی به خط لوله ترانس آدریاتیک در مرزهای اروپا تزریق می‌شود. ظرفیت کنونی خط لوله قفقاز جنوبی حدود 25 میلیارد مترمکعب در سال است و در حال حاضر جمهوری آذربایجان توان تأمین کامل ظرفیت این خط لوله را ندارد. مجموع تولید گاز آذربایجان در سال 2021 تنها 31 میلیارد مترمکعب بوده که از این میزان 12.7 میلیارد مترمکعب در داخل مصرف شده و حدود 18 میلیارد مترمکعب گاز برای صادرات ظرفیت بوده است. در سال 2021 از این میزان کمتر از 9 میلیارد مترمکعب قابلیت صادرات به اروپا داشته و بخش مهمی از صادرات این کشور متمرکز بر بازارهای گرجستان و ترکیه بوده است. در تفاهم‌نامه همکاری استراتژیک اروپا و آذربایجان در سال گذشته پیش‌بینی شده این رقم به 12 میلیارد مترمکعب در سال 2022 برسد و چشم‌انداز سال 2027 حدود 20 میلیارد مترمکعب است که با توجه به ذخایر گاز فعلی آذربایجان عملاً امکان‌پذیر نیست.
تنها راهکار کوتاه‌مدت برای تحقق این اهداف استفاده از منابع گازی آسیای مرکزی است. دو جمهوری ازبکستان و قزاقستان با توجه به روند فزاینده مصرف  داخلی و بویژه کمبود گاز در فصل زمستان به اتحاد گازی غیررسمی با روسیه پیوسته و به دلیل موقعیت جغرافیایی عملاً امکان صادرات گاز به اروپا را ندارند. با این حال ترکمنستان کشوری است که ظرفیتی قابل توجه برای این امر دارد. ترکیه بازیگری است که در تلاش است تا این هدف را محقق سازد. در وهله نخست به نظر می‌رسد ترکیه بر روی راهکارهای زودبازده و درآمدساز برای تأمین سرمایه‌گذاری لازم جهت توسعه پروژه‌های مشترک متمرکز است. رجب طیب اردوغان در نشست سه‌جانبه آوازه با حضور روسای جمهور ترکمنستان و آذربایجان تصریح کرد که روش‌های مختلفی برای انتقال گاز ترکمنستان به آذربایجان مد نظر است. اگرچه به صورت رسمی همچنان، موضوعی اعلام نشده است، ولی به نظر می‌رسد کشتی‌های انتقال گاز فشرده، یکی از راه‌کارهای کوتاه‌مدت ترکیه برای این نقش‌آفرینی است. پیش‌بینی می‌شود در صورت استقرار چند کشتی در مقیاس کوچک، حجمی حدود 3 میلیارد مترمکعب گاز، قابلیت انتقال از باکو به اروپا را به صورت سالانه داشته باشد.
برنامه میان‌مدت ترکیه توسعه میدان دوستلیق با استفاده از سرمایه‌گذاری جمهوری آذربایجان و شرکای اروپایی است. این میدان در توافق تاریخی آذربایجان و ترکمنستان به این نام خوانده شد و به نظر می‌رسد اختلافها پیرامون آن برطرف شده است. ترکمنستان نیز در صورت سرمایه‌گذاری آذربایجان، ترکیه و اروپا در توسعه آن و برخورداری از منابع درآمدی حاصل از صادرات نفت و گاز آن احتمالاً مخالفتی با آن نداشته باشد. برآوردهای اولیه حاکی از آن است که این میدان حجمی حدود 100 میلیارد مترمکعب گاز در خود داشته باشد که در صورت توسعه زیرساخت‌های استخراج، قابلیت تزریق حدوداً 5 میلیارد مترمکعب گاز به صورت سالانه به خط لوله قفقاز جنوبی را خواهد داشت. این میدان همچنین با استقرار در میانه دریای خزر به سواحل باکو نزدیک‌تر بوده و احداث خط لوله در آن کم‌هزینه‌تر بوده و با چالش‌های کمتری در مقایسه با خط لوله ترانس‌خزر مواجه است. در عین حال درآمدهای صادراتی ناشی از توسعه این میدان چه در حوزه گاز و چه در حوزه نفت (با برآورد تقریبی 60 میلیون تن نفت) قابلیت‌های زیادی را برای توسعه خط لوله ترانس‌خزر از ترکمن‌باشی تا میدان دوستلیق را ایجاد می‌کند. از این منظر ترکیه در یک برنامه چند مرحله‌ای و به صورت تدریجی خط لوله ترانس‌خزر را با ظرفیت عملیاتی انتقال سالیانه 10 میلیارد مترمکعب توسعه خواهد داد. البته طرح ترکیه برای توسعه این خط لوله انتقال 30 میلیارد مترمکعب گاز در سال است که در حال حاضر دور از واقعیت به نظر می‌رسد.

ورود به عرصه صادرات نفت
صادرات نفت آسیای مرکزی به اروپا حوزه جدیدی است که پس از جنگ اوکراین مورد توجه ترکیه قرار گرفته است. در میان کشورهای آسیای مرکزی بیشترین تولید نفت متعلق به قزاقستان است. بر اساس گزارش سال 2022 بریتیش پترولیوم که بر اساس داده‌های سال 2021 تهیه شده است، در این سال مجموع استخراج نفت قزاقستان روزانه 1.811 میلیون بشکه بوده است. این در حالی است که تولید نفت ترکمنستان و ازبکستان به ترتیب 252 و 60 هزار بشکه بوده است که در مقایسه با تولیدات قزاقستان رقم بسیار محدودی است. با این حال در همین ارقام محدود نیز تجربیات پیشین ترکیه و غرب برای صادرات نفت آسیای مرکزی نسبتاً موفق بوده است. تا پیش از این نفت استخراج شده در ترکمنستان، از طریق سوآپ با ایران و برخی روش‌های دیگر صادر می‌شد، اما با توسعه نقش و نفوذ شرکت دراگون اویل امارات در زیرساخت‌های نفتی ترکمنستان و اعمال تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران، این نفت از طریق نفتکش به باکو منتقل شد و سپس از طریق خط لوله باکو- تفلیس- جیحان به مقاصد دیگر صادر شد. اکنون با تحریم روسیه و به وجود آمدن مشکلات مشابه برای قزاقستان، به نظر می‌رسد ترکیه در صدد نقش‌آفرینی مشابه است. البته نگرش راهبردی قزاقستان نیز پس از وقفه‌های ایجاد شده توسط روسیه در صادرات نفت به سمت مسیرهای جایگزین و تنوع‌بخشی به کریدورهای صادرات انرژی بوده است.
با این حال در خصوص نفت قزاقستان زیرساخت‌های موجود در خط لوله باکو-تفلیس- جیحان همچنان بسیار محدود است. چشم‌انداز ترسیم شده توسط دولت قزاقستان برای انتقال نفت از طریق دریای خزر و خط لوله باکو- تفلیس- جیحان 1.5 میلیون تن است. این رقم در مقایسه با تولید نفت 86 میلیون تنی این کشور بسیار ناچیز بوده و سهم حدوداً 1.74 درصدی را تشکیل می‌دهد. با این حال برآوردهای اولیه حاکی از آن است که این چشم‌انداز نیز برای سال 2023 قابل تحقق نباشد. وقوع برخی توقف‌ها در انتقال نفت از بندر آکتائو به باکو و محدودیت‌های بارگیری و تخلیه نفت در کنار کشتی‌رانی نفتکشی محدود خزر، برآوردهای اولیه را به رقم 1.15 میلیون تن برای سال 2023 رسانده است که ظرفیتی معادل 1.33 درصد نفت قزاقستان را شامل می‌شود. اگرچه این رقم همچنان در مقیاس صادرات نفت قزاقستان بسیار محدود و کوچک است، اما نباید نادیده گرفت که برای ترکیه یک موفقیت نسبی محسوب می‌شود.
در عین حال سه ترند دیگر در این سال در حال وقوع بوده است که می‌تواند ظرفیت‌های ترکیه را محدود سازد. نخست، ظرفیت صادرات نفت قزاقستان از آکتائو به بندر ماخاچ قلعه روسیه نیز از طریق دریای خزر افزایش یافته و انتشار رقم صادرات  2.3 میلیون تن به این بندر در مقایسه با رقم 109 هزار تن به باکو به خوبی نشان‌گر تمایز این دو مسیر است. دوم، با چراغ سبز روسیه قزاقستان توانست به توافقی با آلمان برای صادرات 1.5 میلیون تن نفت دست یابد که می‌تواند نوعی نگاه به بازگشت به مسیر روسیه را در آستانه به وجود آورد. سومین عامل نیز مسیرهای جایگزین زمینی برای صادرات نفت است. بر اساس گزارش‌های منتشر شده از مجموع 1.8 میلیون تن نفت صادر شده قزاقستان با دور زدن روسیه، 1.26 میلیون تن به تنهایی به چین صادر شده و مسیرهایی همچون ازبکستان نیز برای قزاقستان جذاب بوده‌اند.

جمع‌بندی: چشم‌انداز پیشرو
ترکیه در طول سال‌های اخیر نگاه ویژه‌ای به نقش‌آفرینی راهبردی در عرصه‌های ژئواکونومیک آسیای مرکزی داشته است. در طول یک سال گذشته این تلاش‌ها عمل گرایانه‌تر از هر زمان دیگری بوده و به نتایج مطلوب‌تری رسیده است. ترکیه به بهترین نحو ممکن برای پیشبرد پروژه‌های ژئواکونومیکی حوزه انرژی از بحران اوکراین استفاده کرده است. در حوزه گاز به نظر می‌رسد که این کشور در نهایت بتواند سهمی محدود از گاز ترکمنستان برای تکمیل ظرفیت خط لوله انتقال گاز قفقاز جنوبی را به دست آورد. با این حال در بلندمدت افزایش این سهم و نقش‌آفرینی مستلزم سرمایه‌گذاری در قفقاز و وارد شدن به مقولات پیچیده‌تر دریای خزر است. تغییر بیشتر توازن ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی محرکه‌ای است که می‌تواند این موضوع را تسریع و تسهیل کند. با این حال نگاه راهبردی روسیه به مسیرهای جنوبی صادرات گاز و تشکیل اتحادیه گازی آسیای مرکزی راهبرد موازی است که می‌تواند این برنامه‌های ترکیه را بسیار محدود سازد. روسیه به طور جدی بررسی مشارکت در تاپی را در دستور کار قرار داده و در صورت هدایت منابع گازی خود به مسیرهای جنوبی برای بازارهای پاکستان و هند، طبیعتاً اولویت‌های ترکمنستان تغییر خواهد کرد. نوع بازیگری عملگرایانه ایران بویژه در پروژه‌های سوآپ انرژی نیز فاکتور تعیین‌کننده‌ای در این زمینه خواهد بود. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بتواند از طریق سوآپ سهم بیشتری از گاز ترکمنستان را (در فاز نخست تا 5 میلیارد مترمکعب و سپس هدف‌گذاری 10 میلیارد مترمکعب) به آذربایجان منتقل کند، می‌توان نقش مؤثری در محدودسازی ایده‌های ترکیه داشته باشد. با این حال موفقیت نسبی ترکیه در میدان دوستلیق در صورت تداوم روندهای سیاسی فعلی بین آذربایجان و ترکمنستان و در صورت عدم مداخله امنیتی ایران و روسیه احتمالاً اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.
در حوزه نفت به نظر می‌رسد کار ترکیه دشوارتر است. این کشور به سختی بتواند حدود یک درصد از نفت قزاقستان را منتقل کند. بخش مهمی از نفت ارسالی قزاقستان به باکو-تفلیس- جیحان به بندر باتومی در گرجستان منتقل شده و تنها سهم محدودی به ترکیه می‌رسد. در عین حال زیرساخت‌های بارگیری نفت در دریای خزر و انتقال آن به باکو در کنار ظرفیت محدود باکو-تفلیس-جیحان اجازه نقش‌آفرینی مؤثرتر را به ترکیه نمی‌دهد. با این حال نفت عرصه‌ای است که برخلاف گاز برای انتقال نیازمند سرمایه‌گذاری کمتری است و بازگشت سرمایه آن نیز به دلیل قیمت بالاتر و حجم بیشتر ظرفیت‌های موجود سریع‌تر است. در صورت تمرکز ترکیه به نظر می‌رسد مانعی جدی برای توسعه کنونی وجود نداشته باشد. بویژه آن که مشتریان اروپایی نفت قزاقستان برای ثبات در بازار جهانی نفت نیازمند خرید بیشتر نفت این کشور به جای روسیه خواهند بود. در عین حال در این حوزه نیز جمهوری اسلامی ایران رقیبی بالقوه برای ترکیه و آلترناتیوی مهم برای مسیر باکو محسوب می‌شود. در حال حاضر زیرساخت‌های بارگیری نفت در نکا وجود دارد و پیش از این توافق و تجربه سوآپ نفت بین ایران و قزاقستان وجود داشته است. این ظرفیت نیز در صورت عملگرایی بیشتر جمهوری اسلامی ایران قابل توسعه است و طبیعتاً می‌تواند نقش و جایگاه ترکیه را در عرصه ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی محدودتر سازد. در عین حال تنوع‌بخشی به مسیرهای صادراتی و توسعه ظرفیت صادرات نفت از طریق دریای خزر از جمله اهداف استراتژیک قزاقستان نیز محسوب می‌شود.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط