رسانه تخصصی روابط بین الملل

۳ نشانه از انفجار قریب الوقوعِ بحران‌ها در اراضی اشغالی

Diplomacyplus.ir/?p=7475
«یکی از سناریو‌هایی که در روز‌های اخیر جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای مهم منطقه خاورمیانه، در امر تحلیل رویداد‌های جاری اراضی اشغالی به آن توجه ویژه‌ای نشان داده اند، شانس بالای وقوع یک ترور سیاسی پُر سر و صدا در اراضی اشغالی است. اتفاقی که همچون سال ۱۹۹۵ و ترور اسحاق رابین نخست وزیر سابق اسرائیل می‌تواند فصلی جدید را در چهارچوب مسائل کلان سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی آغاز کند».

پس از برگزاری انتخابات پارلمانی اسرائیل و پیروزی بنیامین نتانیاهو (رهبر حزب لیکود) و احزاب راستگرای افراطی متحد وی در آن، بسیاری از ناظران و تحلیلگران از در پیش بودنِ دوره‌ای مملو از تنش و بحران در معادلات سیاسی، اجتماعی و امنیتی اسرائیل خبر می‌دادند. استدلال‌های آن در این زمینه نیز به طور خاص بر ۳ محور استوار بود: اولا، نتانیاهو و افراطیونِ همراه با وی در شرایطی در انتخابات پیروز شدند که اراضی اشغالی با انباشتی از بحران‌های مختلفِ سال‌های گذشته این رژیم رو به رو بود و به دلیل قاطع نبودن پیروزی آن‌ها در جریان انتخابات، تردیدی نیست که حجم بحران در ادامه مسیر گذشته، بیشتر هم خواهد شد.

به گزارش فرارو، دوما، چه نتانیاهو و چه افراطیون دولت وی خود از ظرفیت‌هایی بالایی جهت بحران زایی‌های بیشتر در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی برخوردار بوده و هستند. موضوعی که در همان نخستین روز‌های تشکیل دولت جدید در اسرائیل با اقدامات تحریک کننده افراطیون حاضر در دولت نتانیاهو که کرسی‌های مهم قدرت را نیز اشغال کرده‌اند (نظیر بزالل اسموتریچ و یا ایتامار بن گویر) خود را نشان داد.

در این راستا، جهان شاهد هتک حرمت‌های مکرر مسجد الاقصی توسط نیرو‌های افراط گرای دولت نتانیاهو و متحدان سیاسی و اجتماعی آن‌ها و همچنین پیگیری جدی دستورکار توسعه شهرک سازی‌های غیرقانونی اسرائیل در اراضی اشغالی و درگیری‌های گسترده با فلسطینی‌ها بوده است. در کنار همه این ها، خودِ نتانیاهو نیز با طرح جنجالی اش که همان ایجاد تغییرات در نظام قضایی رژیم اسرائیل است، تظاهرات گسترده هفتگی شهروندان صهیونیست و اقدامات جریان اپوزیسیون اسرائیل علیه خود را تحریک کرده و عملا اسرائیل را در چهارچوب معادلات داخلی آن به حالت قفل و انفجار رسانده است.

در نهایت باید گفت که نباید از نظر دور داشت که اساسا نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت ثابت کرده که سیاستمداری پوپولیست است و از هر اقدامی جهت جلب توجهات و تحکیم پایگاه اجتماعی قدرت خود، ولو به بهای ایجاد چند دستگی و انشقاق در جامعه رژیم اسرائیل، دریغ نمی‌کند. موضوعی که پیشتر خود را در دوره ۱۲ ساله نخست وزیری نتانیاهو در اراضی اشغالی، به بهترین وجه ممکن نشان داده است.

مجموع این مساله، اکنون ماهیتی عینی به خود گرفته اند و شرایط پیچیده‌ای را در اراضی اشغالی ایجاد کرده‌اند. شرایطی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران سیاسی و البته متخصصان مسائل امنیتی، می‌توانند نوید‌بخش ایجاد بحران‌ها و انفجار‌های به مراتب گسترده تری برای رژیم صهیونیستی و آینده سیاسی و اجتماعی آن باشند.

با این حال، جدا از روند جاری بحران‌ها در اراضی اشغالی، برخی تحلیلگران معتقدند که احتمال وقوع تحولات شوکه کننده که ابعاد گسترده‌ای نیز داشته باشند، در اراضی اشغالی کم نیست. در این زمینه، به طور خاص ۳ سناریوی شوکه کننده که به زعم تحلیلگران، واقعی‌تر و محتمل‌تر از هر زمان دیگری نیز در تاریخ رژیم اسرائیل به نظر می‌رسند، از شانس تحقق برخوردارند.

۱- ترور یک شخصیت بلندپایه رژیم صهیونیستی

یکی از سناریو‌هایی که در روز‌های اخیر جریان‌ها سیاسی و رسانه‌ای مهم منطقه خاورمیانه، در امر تحلیل رویداد‌های جاری اراضی اشغالی به آن توجه ویژه‌ای نشان داده اند، شانس بالای وقوع یک ترور سیاسی پُر سر و صدا در اراضی اشغالی است. اتفاقی که همچون سال ۱۹۹۵ و ترور اسحاق رابین نخست وزیر سابق اسرائیل می‌تواند فصلی جدید را در مسائل کلان سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی آغاز کند.

از این رو، نشریه “میدل ایست مانیتور” به تازگی در گزارشی به نقل از منابع آگاه اعلام کرده است که سرویس‌های امنیتی اسرائیل با توجه به تشدید روند تنش‌ها و خصومت‌ها در اراضی اشغالی، بر دامنه اقدامات حفاظتی خود از نخست وزیر اسرائیل (بنیامین نتانیاهو) و آریف لوین (وزیر دادگستری اسرائیل) افزوده اند. اقدامی که تا حد زیادی با استناد به این منطق صورت گرفته که اغلب افکار عمومی حاضر در اراضی اشغالی، نتانیاهو و طرح جنجالی وی مبنی بر اجرای تغییرات در نظام قضایی اسرائیل به نفع دولت و شخص نخست وزیر را، عامل اصلی اوج گیری بحران‌ها در اراضی اشغالی ارزیابی می‌کنند و از این رو، وی هدفِ اصلی هرگونه حادثه ترور خواهد بود.

در این فضا، جالب است که بسیاری از شهروندان عادی اسرائیلی و حتی برخی افراد شناخته‌شده در اراضی اشغالی، با توصیف طرح نتانیاهو به عنوان مقدمه‌ای از سوی او و همفکرانش جهت برقراری دیکتاتوری در اراضی اشغالی، به طور خاص از آمادگی خود جهت جنگ با آن‌ها و حتی کشتنشان خبر داده اند. این مساله مخصوصا در شرایطی که جریان مقاومت فلسطین نیز در مدت اخیر در پاسخ به تجاوز گری‌های اسرائیل و تندرو‌های وابسته به آن علیه فلسطینی‌ها توانسته چند عملیات شهادت طلبانه موفقیت آمیز را در عمق اراضی اشغالی و به طور خاص شهر قدس انجام دهد، از ابعاد جدی‌تر و خطرناک تری نیز برای رژیم صهیونیستی برخودار می‌شود.

در این فضا، بی توجهی‌های گسترده نتانیاهو و طیف سیاسی افراط گرای همراه با وی به اعتراضات عمومی در اسرائیل و در عین حال گسترده‌تر شدن دامنه خشم و نفرت شهروندان صهیونیست علیه دولت جدید اسرائیل، زمینه‌های مناسبی را برای یک ترور سیاسی پر سر و سدا در اراضی اشغالی فراهم ساخته است. مساله‌ای که عملا زنگ خطر‌ها را برای سرویس‌های امنیتی رژیم صهیونیستی نیز به صدا درآورده است.

در این میان نباید فراموش کرد که پیشتر در زمان نخست وزیری نفتالی بنت نیز در جریان یک تجمع سیاسی، فردی پاکتی را به دست همسرش داد که در آن یک گلوله و متنی قرار داشت که بر اساس آن تاکید می‌شد اگر بنت از سمت خود کناره گیری و استعفا نکند، بدون تردید شلیک یک گلوله، به دوره مسوولیت او خاتمه می‌دهد. مساله‌ای که البته در زمان خود مخفی ماند و بعد‌ها افشاگری‌های گسترده‌ای در مورد آن انجام شد.

در وهله اول “نتانیاهو” و پس از وی، “آریف لوین” وزیر دادگستری اسرائیل از جمله مهمترین چهره‌هایی هستند که امکان دارد هدفِ یک حمله ترور قرار گیرند و در نتیجه یکچنین حمله ای، شوکی قابل توجه به اسرائیل وارد خواهد شد.

۳- آغاز جنگ داخلی در اراضی اشغالی

یکی دیگر از سناریو‌هایی که ناظران و تحلیلگران و البته جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای که روند تحولات در اراضی اشغالی را دنبال می‌کنند به آن اشاره داشته اند، احتمال بالای وقوع جنگ داخلی در اسرائیل است. در واقع، به زعم حامیان این ایده، به قدری منازعات و اختلافات و تنش‌ها در اراضی اشغالی میان طیف‌های مختلف سیاسی و اجتماعی افزایش یافته و گسترده شده که وقوع پدیده جنگ داخلی، یک بروندادِ کاملا طبیعی برای یکچنین وضعیتی قلمداد می‌شود.

در این راستا، “اسحاق هرتزوگ” رئیس جمهور رژیم اسرائیل و “بنی گانتس” وزیر جنگ سابق این رژیم نیز پیشتر در موضع گیری‌هایی نسبت به شانس بالای تحقق یکچنین سناریویی که آن‌ها از آن به مثابه “برادرکشی یهودیان” یاد کرده اند، هشدار داده اند. باید توجه داشت که شمار قابل توجهی از به ویژه شهرک‌نشینان صهیونیست مسلح هستند و البته جو امنیتی سال‌های اخیر در اراضی اشغالی سبب شده تا بسیاری از شهروندان اسرائیل به جای حساب کردن روی امنیت اسرائیل، برخی امکانات نظامی را جهت استفاده در مواقع ضروری برای خودشان مهیا سازند.

حال در شرایط کنونی با تشدید فضای التهاب سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی و البته روی کار بودن افراطیون و سیاستمدارِ پوپولیستی همچون نتانیاهو، تمام زمینه‌های لازم جهت انفجار یک جنگ داخلی در اراضی اشغالی فراهم است و کوچکترین حرکت در این زمینه می‌تواند تحولات غیرقابل کنترلی را برای رژیم اسرائیل به بار آورد.

در این میان، تحلیلگران سیاسی به طور خاص به این مساله تاکید کردند که اگر نخبگان سیاسی و اجتماعی و همچنین افکار عمومی در اراضی اشغالی نتوانند پلتفرم و راهکاری را برای مخاطب قرار دادن اختلافات و تضادهایشان بیابند، اینکه یک بحران قابل توجه در اراضی اشغالی نظیر جنگ داخلی روی دهد، به هیچ عنوان پدیده‌ای غیرعادی نیست. حداقل تا به اینجای کار که نشانه‌ای از وجود اراده جدی مبنی بر تغییر شرایط در اراضی اشغالی به چشم نمی‌خورد.

۳- انجام یک ماجراجویی نظامی خارجی از سوی رژیم صهیونیستی

در نهایت باید گفت که سناریوی شوکه کننده دیگری که امکان دارد رژیم صهیونیستی با آن رو به رو شود، کلید زدن پروژه انجام یک ماجراجویی نظامی گسترده در خارج از مرز‌های این رژیم است. این سناریو تا حد زیادی دنباله‌رویِ این سناریوی قدیمی در عالم سیاست است که تاکید دارد گاه برای حل بحران‌های داخلی، باید به ایجاد عامدانه بحران‌های خارجی روی آورد و به نوعی، انسجام داخلی را از این طریق ایجاد کرد.

به بیان دیگر به جای مواجهه با بحران داخلی، باید آن را به خارج صادر کرد. در چهارچوب این سناریو، شاید محتمل‌ترین گزینه برای صهیونیست‌ها جهت انجام ماجراجویی خارجی که البته در مدت اخیر نیز چه نتانیاهو چه طیف سیاسی متحد وی بار‌ها از آن صحبت کرده اند، ایران و هدف قرار دادن تاسیسات اتمی این کشور است.

در این رابطه نباید فراموش کرد که نتانیاهو در سال‌های حضور خود در قدرت در اراضی اشغالی تلاش‌های زیادی را انجام داده تا این گونه وانمود کند که وی ناجی امنیت اسرائیلی‌ها است و تنها این خودِ اوست که می‌تواند فضایی امن را برای شهروندان صهیونیست فراهم سازد. درست به همین دلیل هم است که متحدان نتانیاهو به وی لقب “آقای امنیت” را داده اند و خودِ نتانیاهو بار‌ها از بلیطِ این لقب خود جهت پیروزی در انتخابات پارلمانی اراضی اشغالی استفاده کرده است.

در این فضا، با توجه به بن بست خوردن مذاکرات احیای برجام و پیشرفت‌های قابل توجه کشورمان در زمینه انرژی هسته‌ای، اسرائیل فضای مساعدی را جهت طرح ادعا‌های مختلف مبنی بر قریب الوقوع بودن دستیابی ایران به تسلیحات اتمی یافته است و درست به همین دلیل است که شاهد بوده ایم میزان موضع گیری‌های نتانیاهو و اعضای تیم امنیتی و نظامی دولت وی در این رابطه در مدت اخیر افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. ماجراجویی نظامی علیه ایران هم می‌تواند در دشمنی این رژیم با ایران و مخالفت آن با پیشرفت‌های اتمی ایران معنا داشته باشد و هم جو داخلی در اراضی اشغالی را تا حد به نفع نتانیاهو ساکت و البته منسجم کند.

با این حال، تحقق این سناریو نیز با چالش‌های جدی مواجه است، زیرا اولا، ایران کشور دست بسته‌ای در برابر اقدامات نظامی احتمالی اسرائیل نیست. دوما، پراکندگی تاسیسات اتمی ایران و سطح بالای حفاظتی آن ها، شانس موفقیت صد در صدی هرگونه حمله نظامی به تاسیسات اتمی کشورمان را تا حد زیادی کاهش می‌دهد و در نهایت باید گفت که اساسا رژیم صهیونیستی به صورت انفرادی قادر به انجام ماجراجویی نظامی گسترده علیه ایران نیست.

دلیل اصلی این موضوع نیز این است که این رژیم تجهیزات هوایی لازم جهت انجام یکچنین عملیاتی به ویژه از حیث دارا بودن هواپیما‌های سوخت رسان را در اختیار ندارد و البته که از حیث سیاسی و نظامی نیز وجود متحدی همچون آمریکا را برای خود کاملا الزامی و راهبردی ارزیابی می‌کند.

با این همه، رسیدن اسرائیل به نقطه بحرانی می‌تواند تا حد زیادی محاسبات هزینه و فایده آن را دچار تغییرات بنیادین کند و با توجه به شرایط حساس کشورمان در عرصه منطقه‌ای و بین المللی نیز، تحریک‌کننده رخدادِ تحولاتی تازه باشد. تحولاتی که می‌توانند خود را در قالب سناریو‌های شوکه کننده از سوی رژیم صهیونیستی بروز داده و نشان دهند.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط