طرح یا پلن B گزاره جدیدی در روابطبینالملل نیست و بارها توسط کشورهای مختلف بهویژه قدرتهای بزرگ با اهداف و مقاصد خاص تعریف شده و در رابطه با دیگر کشورها بهکار گرفته شده است. همچنانکه این پلن، در سالهای گذشته بارها توسط آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی علیه ایران مطرح شده است. بهعنوانمثال، در سال 1392 و همزمان با ماههای پایانی دوره اول ریاست جمهوری اوباما، «مرکز امنیت جدید آمریکا»، اعلام کرد در صورتیکه استراتژی مهار ایران با شکست مواجه شود، «پلن B» بهعنوان یک طرح جایگزین برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد.
رژیمصهیونیستی، پیشگام طرح پلن B؟!
اخیرا، پلن B به صورت رسمی توسط بنیگانتز وزیر جنگ رژیمصهیونیستی مطرح شد. او شهریورماه گذشته در گفتوگو با نشریه فارن پالیسی اظهار داشت: «اسرائیل خواستار انجام طرح B است. اسرائیل توانایی رهبری طرح واقعی B را ندارد، ما نمیتوانیم یک رژیم تحریم اقتصادی بینالمللی ایجاد کنیم. این طرح باید توسط ایالات متحده هدایت شود».
رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم در مهرماه سال جاری طی سخنانی در اندیشکده کارنگی اذعان داشت: «ما آمادهایم خود را با واقعیتی وفق دهیم که در آن با تمامی گزینهها برای رسیدگی به برنامه هستهای ایران – درصورتی که این کشور حاضر نباشد به محدودیتهای خود (در برجام) بازگردد – سر و کار داشته باشیم. ما در حال کار بر روی پلن B هستیم».
امکانسنجی عملیاتی شدن پلن B
با توجه به پیشینهای که از پلن B آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران موجود است و همچنین با استناد به اظهارات مقامات آمریکایی و صهیونیستی درخصوص لزوم بهکارگیری پلن B در قبال ایران، طرح مذکور نمیتواند خارج از چهارچوبها و اقدامات زیر باشد:
- طرحی برای دوره پسابرجام
پلن B برای «دوره پسابرجام» و زمانی که مذاکرات وین به نتایج مطلوب نرسیده و تمام طرفها از آن خارج شوند، طراحی شده است. این درحالی است که بهرغم تلاشهای رسانهای، سیاسی و امنیتی گسترده رژیمصهیونیستی برای از بین بردن برجام، هنوز دادههای معتبر و برآورد دقیقی از اینکه برجام از بین خواهد رفت، وجود ندارد؛ بلکه برعکس قرائن موجود حاکی از این است که طرفین بر احیای برجام و اجرایی شدن تعهدات همه طرف ها، تاکید دارند.
- تشدید تحریمها
فشار اقتصادی در قالب «تشدید تحریمها» بخش اصلی پلن B است. در این چهارچوب، دو دستورالعمل با هدف فروپاشی کامل اقتصاد ایران مورد تأکید است: نخست، شناسایی منافذ و راههایی که در تحریمها دور زده میشوند و تلاش برای انسداد آنها. دوم، تحت فشار قرار دادن کشورهایی که در شرایط تحریم با ایران مبادلات نفتی و اقتصادی دارند از جمله کشورهای آسیایی بهویژه چین.
پیشبرد این سیاست در عمل کار آسانی نبوده و تا حدی غیرممکن است. چرا که بیسابقهترین تحریمهای تاریخ روابط بینالملل که علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شده، علیرغم مشکلاتی که برای مردم ایجاد کرده، نتوانسته است اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند.
- فشار دیپلماتیک و انزوای سیاسی
«انزوای سیاسی» از دیگر ابزارهای پلن B است که به دو دلیل در قبال ایران کارآیی چندانی نداشته است؛ نخست آنکه شرایط منطقه و بینالملل هرگونه توان اجماعسازی علیه ایران را از آمریکا گرفته است. و دوم اینکه سیاست خارجی کارآمد جمهوری اسلامی ایران و همچنین برخورداری از ظرفیتهای ملی، منطقهای و جهانی و بهرهمندی از دیپلماتهای کاردان باعث شده که پروژه منزویسازی ایران با موانع مهمی مواجه باشد.
- ارائه پیشنهادات دیپلماتیک
پلن B در بردارنده برخی «پیشنهادات دیپلماتیک» نیز است. در این باره مایکل سینگ مدیر ارشد امور خاورمیانه در شورای امنیت ملی دولت جورج بوش، با انتشار یادداشتی در فارن افرز به دولت بایدن پیشنهاد داده است «در قالب این طرح باید به مقامات تهران یک پیشنهاد دیپلماتیک ارائه شود، مبنی بر اینکه از طریق همراهی با تلاشهای دیپلماتیک در راستای حلوفصل موضوع هستهای، شانس بیشتری برای بقا خواهند داشت».
- خرابکاری صنعتی و حملات سایبری
تلاش برای «خرابکاری صنعتی» در مراکز هستهای و «حملات سایبری» گزاره بعدی در پلن B است. البته از سالها قبل جمهوری اسلامی ایران با این قبیل اقدامات (ترور دانشمندان هستهای، سرقت اسناد هستهای، خرابکاری در مراکز هستهای، حمله سایبری به سامانههای سوخت و غیره) مواجه بوده است، اما تجربه نشان داده انجام اقدامات اینچنینی علیرغم خسارات احتمالی برای ایران، برای عاملان آن نیز هزینهبر بوده و نتایج دلخواه و مورد انتظار آنها را در پی نداشته است.
- تهدید نظامی قاطع
بعضاً گفته میشود «تهدید نظامی قاطع» هم جزو گزارههای مطرح در پلن B است. این اقدام که در دو سطح محدود و فراگیر تعریف شده است، با توجه به عواقب وخیم و پیامدهای هولناکی که دارد، نمیتواند گزینه مطلوبی برای واشنگتن باشد. حتی پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز با برآوردی که از چالشهای عملیاتی، توان رزمی، منابع مالی و اقتصادی، مدیریت تبعات جنگ و حساسیتهای افکار عمومی خود دارند، به این جمعبندی رسیدهاند که حمله به ایران، هزینه گزافی به دنبال خواهد داشت.
سخن پایانی
با توجه به شکست راهبرد فشار حداکثری که حتی مقامات کنونی دولت آمریکا نیز به آن اذعان کردهند، بعید است بتوان با راههای جایگزین، جمهوری اسلامی ایران را بین دو گزینه بقاء و برنامه هستهای قرار داد. استفاده از طرحی که بخش مهم و کلیدی آن را «تشدید تحریمها» تشکیل میدهد در قبال کشوری که دست و پنجه نرم کردن با تحریم را فراگرفته است، فاقد هرگونه اثرگذاری مطلوب است.
طرح مکرر پلن B در فضای رسانهای، سیاسی و امنیتی، بیشتر با هدف ایجاد جنگ روانی و تأثیرگذاری در روند مذاکرات وین است. لذا بهنظر میرسد، این طرح به اندازهای که در فضای روانی و رسانهای دیده میشود، در فضای حقیقی و واقعی وجود خارجی ندارد./ شورای راهبردی آنلاین