تحلیل بازار؛ سعید خرازی سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیشکک با اعلام این خبر که صادیر جباروف رئیس جمهوری قرقیزستان در روزهای آینده به ایران سفر خواهند کرد، گفت: سازمانهای مربوطه دو کشور در حال آماده سازی برای اجرای آن هستند. هم اکنون سفر وزیر امور خارجه و رئیس جمهوری قرقیزستان به ایران در دستور کار قرار دارد و نهادهای مربوطه دو کشور در حال آماده سازی برای اجرای آن در سال جاری هستند. ایران آماده تعامل و همکاری با قرقیزستان در همه زمینههاست و هیچ محدودیتی برای همکاری با قرقیزستان وجود ندارد. در همین راستا، ۱۰ سند برای امضا در این نشست آماده شده است.
در سالهای اخیر با افزایش اهمیت ژئواکونومیکی آسیای مرکزی، چین خود را به سمت شریک خارجی پیشرو در این منطقه سوق داده است. در این فرآیند، مبالغ زیادی را در منطقه سرمایهگذاری کرده و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش داده است. با این حال، ایران که در حال حاضر قادر به رقابت با چین در آسیای مرکزی تقریباً در همه جبههها نیست، خود را به سمت تقویت تعامل با منطقه تغییر داده است. تهران، با ترکیب قرابت مذهبی و قومی قابل توجه خود با بسیاری از مناطق منطقه و دسترسی به بنادر حیاتی و اولویتهای امنیتی در افغانستان، از ظرفیت بالای همکاری با کشورهای آسیای میانه برخوردار شده است. برای این منظور، ایران سیاست جدید «نگاه به شرق» را برای تعامل با کشورهای آسیای مرکزی به صورت انتخابی و دوجانبه اجرا میکند.
ایران کشوری است که با توجه به میراث فرهنگی و زبانی که امپراتوریهای این کشور در این منطقه به جا گذاشتهاند، دارای پیوندهای تاریخی عمیقی با بخشهای وسیعی از آسیای مرکزی است. حتی امروز، شهرهای ازبکستان مانند سمرقند و بخارا دارای جمعیت زیاد فارسی زبان هستند، یا تاجیکستان از نظر قومی و زبانی اکثریت پارسی است. با این حال، اخیراً آسیای مرکزی به یک اولویت سیاسی برای تهران تبدیل شده است که اکنون منطقه را به عنوان یک «پل» بالقوه بین ایران و شرق میبیند.
سیاست «نگاه به شرق» جنبه کلیدی از رویکرد ایران به روابط بینالملل را تشکیل میدهد و تعامل با کشورهای منطقه به صورت فردی و دوجانبه به ویژه در قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان آغاز شده است. اما با کمال تعجب، بسیاری از مردم قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان شناخت زیادی از ایران ندارند، علیرغم میراث بزرگ ایران در بخشهایی از آسیای مرکزی و تلاشهای اخیر تهران برای ایجاد حضور قویتر در منطقه، ایران به سادگی در کانون توجهات بسیاری از مردم نیست.
ایران به عنوان شریک خارجی بالقوه قرقیزها
قزاقستان کشوری است که از طریق مشارکت خود در حل و فصل مناقشات بینالمللی با ایران مرتبط است و اغلب به عنوان میزبان مذاکرات هستهای ایران عمل میکند. تجارت بین دو کشور نیز افزایش یافته است و با ایجاد کریدور ریلی شرق خزر در سال ۲۰۱۴، مسیری سریعتر و ارزانتر برای جابهجایی کالا (و احتمالاً مسافران) در مسیری که ایران و قزاقستان را به هم پیوند میدهد، فراهم کرد.
با وجود عدم تمایل ازبکستان در دوره اسلام کریم اف، رییس جمهور سابق، به توسعه روابط با ایران، روابط دوجانبه بین دو کشور در دوره شوکت میرزایف تقریبا متحول شده است. افزایش تجارت ایران و ازبکستان به ویژه در تولیدات کشاورزی، کریدورهای ترانزیتی بالقوه مورد بحث قرار گرفته است. هر دو کشور در جریان روند صلح افغانستان، موضوعی که به ویژه برای ایران در اولویت است، همکاری دارند چون ایران نقش تقویتشده در امنیت منطقه را هدف قرار داده است.
قرقیزستان تنها کشوری در منطقه بود که در سال ۲۰۱۶ قرارداد همکاری ۱۰ ساله با ایران را با موفقیت امضا کرد و اولین کشوری شد که در سال ۲۰۰۷ فضای اسکله را در بندر چابهار ایران در اختیار گرفت. چنین دسترسی به دریا به ویژه برای کشورهای محصور در خشکی مهم است. در این راستا، کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی به مسیرها و امکانات تجاری با هم رقابت میکنند. هند همچنین به امنیت دسترسی ترکمنستان به چابهار کمک و دروازهای را برای تجارت به منطقه از طریق ترکمنستان نیز باز کرد. به نظر میرسد که ایران و هند به طور مستقیم به این نیاز عملی پرداخته و روابط و فرصتهای بیشتر برای همکاری را نیز تقویت میکنند.
پتانسیل همکاری اقتصادی ایران با قراقیزستان در حوزه مواد معدنی و منابع انرژی میتواند افزایش یابد. البته با رقیب بزرگی در اندازه چین روبه رو است، بطوریکه در سال ۲۰۰۲، چین و قرقیزستان توافقنامه همکاری در توسعه میادین نفت و گاز را امضا کردند که بیشتر آنها در جنوب این کشور متمرکز هستند. در سال ۲۰۱۴، پکن حق مشارکت در توسعه بزرگترین میدان نفتی کشور Mailuu-Suu-۴، Izbaskent شرقی و میدان های نفتی و گازی Changyrtash و همچنین میدان گازی Chyyrchyk را به دست آورد. این نشان میدهد که همکاری بین دو کشور در سالهای اخیر پیشرفت داشته است.
جمهوری چین به استخراج معادن در قرقیزستان علاقهمند است، زیرا منطقه خودمختار سین کیانگ چین، هم مرز با این کشور آسیای مرکزی، دائماً با کمبود انرژی مواجه است. توسعه شرکتهای استخراج منابع در قرقیزستان به آن کمک میکند تا زیرساختهای این منطقه را بهبود بخشد. بنابراین، چین نقش بسیار مهمی در اقتصاد قرقیزستان دارد. در سال ۲۰۱۹ حجم مبادلات تجاری بین دو کشور حدود ۱.۸ میلیارد دلار بوده است که به دلیل بحران اقتصادی جهانی ناشی از اپیدمی کرونا که در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، تجارت بین دو کشور حدود ۵۵ درصد کاهش یافت و به حدود ۸۱۰ میلیون دلار رسید. این شرایط به شدت بر اقتصاد قرقیزستان ضربه زد، اما در چند سال اخیر حجم تجارت به شاخصهای قبلی خود بازگشته است.
بنابراین ایران برای رقابت در بازار قرقیزستان با رقبای بزرگی مانند چین، روسیه و ترکیه مواجه است. یکی از موارد مهم برای ارتقای همکاری در بخش کریدورهاست، بطوریکه دو کشور متعهد شدند در برنامههای کمیتههای شورای هماهنگی و حمل و نقل سازمان همکاری های اقتصادی (اکو) به منظور ایجاد دالانهای جایگزین حمل و نقل، حمل و نقل چند وجهی و توسعه ظرفیت حمل و نقل بین المللی، فعالانه شرکت خواهند کرد.
برای نمونه، در نیمه دوم سال گذشته مقامات چینی از راه اندازی کریدور جدیدی خبر دادند که راه آهن چین، قرقیزستان و ازبکستان که عموماً به عنوان CKU نامیده میشود، خبر دادند و انتظار میرود پس از تکمیل مطالعات امکان سنجی در سال جاری، در سال ۲۰۲۳ افتتاح شود.
مسیر CKU به بخش جنوبی قطار باری چین-اروپا تبدیل میشود و چین، قرقیزستان و ازبکستان را از طریق ایران و ترکیه به اروپای مرکزی و شرقی متصل میکند. همچنین از ازبکستان، راه آهن CKU میتواند با راه آهن ازبکستان-ترکمنستان به بندر ترکمن باشی در دریای خزر متصل شود. در بندر ترکمن میتواند با بندر باکو در آذربایجان و به بازارهای گرجستان، ترکیه و کشورهای اتحادیه اروپا در دریای سیاه بلغارستان و رومانی تقسیم شود، یا میتواند به سمت جنوب به بنادر ایران در دریای خزر مانند انزلی یا بندر ایران در چابهار حرکت کند. از آنجا، دسترسی دریایی به خاورمیانه، شرق آفریقا و جنوب آسیا منتهی میشود.
البته پتانسیل برای CKU بیشتر افزایش مییابد، اگر با خط حمل و نقل ریلی پاکستان-ایران-ترکیه که اخیرا بازگشایی شد، وصل شود. اتصال ریلی از پاکستان به چین قبلاً به عنوان بخشی از کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) برنامه ریزی شده است. بنابراین این کریدور میتواند بستر همکاری تهران-بیشکک در زمینه ترانزیت باشد که در راستای منافع دو کشور است.
نتیجه
آیا تغییر موقعیت ایران به سمت آسیای مرکزی به تهران اجازه می دهد تا در محیط چند قطبی جدید برای به چالش کشیدن هژمونی اقتصادی چین در منطقه مشارکت کند؟ در حالی که بعید است ایران در کوتاه مدت به رقیب مستقیم چین تبدیل شود، سیاست «نگاه به شرق» تهران میتواند مجموعه جدیدی از فرصتها را برای آسیای مرکزی فراهم کند. با نگاه به آینده، ایران باید به تعامل دوجانبه با کشورهای آسیای مرکزی ادامه دهد و سودمندترین راهها را برای نزدیکی معنادار مشخص کند. تهران همچنین باید به دنبال ارائه چشم انداز اقتصادی خود برای منطقه از طریق افزایش همکاری با پروژههای ادغام اقتصادی منطقه باشد.
ایران مجوز اولیه برای عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای به رهبری روسیه و چین (SCO) را دریافت و با اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت ریاست روسیه، توافقنامه تجاری ترجیحی بزرگ امضاء کرده است. با ادامه این مسیر، روند ارتقای جایگاه ایران به فراتر از یک بازیگر ناشناخته و بیگانه در چشم شهروندان عادی آسیای مرکزی، هم ایران و هم آسیای مرکزی را با موقعیتی منحصربهفرد مواجه میکند.