بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشت تازه خود بهقلم «اریک بروئر» و «نیکولاس میلر» نوشت: گسترش برنامه هستهای ایران و عقبنشینی در میز مذاکره، برنامههای آمریکا برای احیای برجام را به خطر انداخته است و واشنگتن را وادار میکند که جایگزینهایی برای دیپلماسی در نظر بگیرد.
برنامه هستهای ایران امروز در نتیجه خروج دولت ترامپ از برجام بسیار پیشرفتهتر شده است. ایران در حال حاضر کاملاً به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. به گفته بازرسان بینالمللی، ایران در حال غنیسازی اورانیوم 60 درصدی با استفاده از تعداد بیشتری سانتریفیوژهای پیشرفته است که سریعتر غنیسازی میکنند و آزمایشهایی با فلز اورانیوم انجام میدهد که به سلاحسازی کمک میکند. اگرچه ایران احتمالاً هنوز به یک یا دو سال برای تولید سلاح قابل حمل موشکی نیاز دارد، اما شناسایی و توقف این فعالیتها بسیار سختتر خواهد بود، زیرا توسط بازرسان ردیابی نمیشوند.
هدف آمریکا باید این باشد که ایران را از پیشبرد برنامه هستهای خود تا رسیدن به نقطه گریز هستهای بازدارد و از سناریویی که در آن جلوگیری از ایران هستهای برای آمریکا عملاً غیرممکن میشود، اجتناب شود.
تنظیم خطوط قرمز هستهای چالشبرانگیز است. در واقع، بسیاری از سیاستگذاران احساس بیزاری شدیدی نسبت به مفهوم خط قرمز دارند.
ایران از نظر فنی میتواند از اورانیوم غنیشده کمتر از 90 درصد برای یک سلاح استفاده کند، اما غنیسازی 90 درصد قابل استفادهتر بوده و از این مزیت برخوردار است که به طور گسترده به عنوان نقطه گریز هستهای شناخته میشود و به این خط قرمز مشروعیت میبخشد.
این خط قرمز دو مشکل دارد. اول، ایران میتواند با ممانعت از دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات و اخراج بازرسان، سعی در دور زدن آن داشته باشد. بنابراین، آمریکا باید روشن کند که اجازه نخواهد داد بازرسان از دسترسی به تأسیسات غنیسازی ایران محروم شوند یا از مأموریت نظارتیشان جلوگیری شود. اگر اینطور باشد، آمریکا باید بدترین حالت را بپذیرد.
دوم، این خطر وجود دارد که برنامه هستهای ایران به حدی پیش برود که آمریکا زمان کافی برای شناسایی تولید اورانیوم برای ساخت سلاح هستهای و پاسخ نظامی به آن را نداشته باشد.
آمریکا باید راهی برای جلوگیری از پیشرفتهای هستهای ایران بیابد. به همین دلیل است که تعیین خط قرمز مناسب بسیار مهم است.