ایرنا- عراق می گوید که امکان تبدیل شدن به منطقه تلاقی شرق و غرب جهان را دارد؛ در حالی که وزارت دفاع آمریکا درباره توسعه روابط بغداد با پکن هشدار داده است و کارشناسان عراقی با حساسیت به رقابت دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان در یک زمین بازی تعیین کننده می نگرند.
برخی ناظران می گویند چین، بزرگترین شریک تجاری عراق است و حجم تبادل تجاری این دو در ۱۰ ماه اول سال جاری میلادی به ۳۳.۷ میلیارد دلار رسیده و می تواند تا چند هفته دیگر یعنی پایان سال به بیش از ۴۰ میلیارد دلار برسد. تبادل تجاری عراق و چین، عمدتا متمرکز بر صادرات نفت عراق و واردات انواع کالاهای چینی است. همچنین چین، سرمایه گذاری هایی را در زمینه های زیربنایی، عمرانی و انرژی در عراق دنبال می کند اما به نظر می رسد همه اینها در برابر مزایای پیوستن عراق به طرح کمربند و جاده، باز هم ناچیز به نظر می رسد.
روز جمعه «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق در نشست توسعه و همکاری عربی-چینی در ریاض عربستان سعودی شرکت کرد.
السودانی با اشاره به روابط رو به توسعه و عمیق عراق و چین تصریح کرد که «عراق مشتاق تقویت شراکت با چین در چارچوب طرح یک کمربند و یک جاده (نسخه به روز شده جاده ابریشم) و نیز خواهان روابط در عرصه های سرمایه گذاری، انرژی و طرح های زیربنایی است.»
نخست وزیر عراق با اشاره به اینکه نشست عربی-چینی بر «فهم عمیق از عرصه بین الملل برای ساخت سیاست خارجی متوازن و شکوفا کننده» استوار است گفت که کشورش قادر است «منطقه تلاقی بین شرق و غرب باشد».
آیا عراق می تواند به سوی تقویت روابط و سرمایه گذاری های مشترک با چین حرکت کند؟ چه عواملی می تواند موانعی بر سر راه روابط بیشتر عراق و چین ایجاد کند و آیا اساسا پیوستن عراق به طرح بزرگ یک کمربند و یک جاده چینی ها با تکیه بر پتانسیل هایی مانند بندر «فاو» و جایگاه راهبردی جغرافیایی عراق، امکانپذیر است؟
دکتر «نبیل المرسومی» استاد اقتصاد دانشگاه بصره عراق و یکی از بارزترین کارشناسان اقتصادی این کشور به ایرنا می گوید که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اخیرا به عراق و برخی کشورهای غرب آسیا درباره ادامه همکاری گسترده با چین به علت تاثیرات منفی این اقدام بر منافع ایالات متحده هشدار داده است.
خوانش المرسومی از انگیزه های چین در عراق
المرسومی می گوید: چین اهتمام زیادی به روابط با عراق دارد و عومل این توجه چین را می توان در انگیزه هایی مانند «فشار بر واشنگتن و استفاده پکن از این اهرم فشار در رقابت با آمریکا به ویژه در سایه حضور نظامی آمریکا در عراق»، «اهمیت راهبردی عراق در موقعیت جغرافیایی و ثروت هنگفت آن برای تکمیل طرح کمربند و جاده چین» و نیز «امکان نقش آفرینی موثر عراق در سیاست های آینده منطقه ای» دید.
او می افزاید: به همین دلایل چین تلاش می کند که عراق را به طرح کمربند و جاده متصل کند و دولت عراق نیز در این راستا در ماه مارس ۲۰۱۹ (دولت عادل عبدالمهدی) از علاقه خود برای تسریع تدابیر پیوستن به بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیا و احیای جاده ابریشم تاریخی گفت.
عامل دیگر در توسعه روابط عراق و چین از نگاه این اقتصاد دان عراقی، نفت و انرژی است.
المرسومی تاکید می کند: پکن برای افزایش سرمایه گذاری در عرصه انرژی عراق، مشتاق است هرچند همین الان هم چین، سرمایه گذاری های زیادی در چاه های نفت و عرصه های انرژی عراق کرده است. چین در ۵ سفره نفتی شامل « الرمیله»، «غرب القرنه- شماره ۱»، «میسان»، «الاحدب» و «حلفایه» سرمایه گذاری های چشمگیری کرده و همچنین قرادادهایی مانند توسعه سفره نفتی «سندباد» در بصره، «نفت خانه» و «حویزه» را منعقد کرده است. قراردادی هم با دو شرکت چینی برای پالایش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت در بندر فاو، امضا و توافق اولیه با چینی ها برای سرمایه گذاری در سفره گازی «المنصوریه» حاصل شده است.
لزوم توازن روابط عراق با همه طرف ها
اقتصاددان عراقی می گوید که چینی ها مترصد خالی شدن برخی جایگاه های سرمایه گذاری غربی در عراق هستند و به عنوان مثال می خواهند سهم شرکت «اکسون موبیل» آمریکا در سفره نفتی غرب القرنه شماره یک و «لوک اویل» روسیه در سفره شماره ۲ غرب القرنه را بخرند اما عراقی ها نپذیرفتند زیرا به گفته این کارشناس، «حضور پررنگ چین، نگرانی را درباره نفوذ شدید پکن در بخش انرژی عربی بر انگیخته است و این می تواند سرمایه گذاری شرکت های غربی را با مانع روبرو کند».
المرسومی توصیه می کند که «دولت عراق در تعامل با کشورهای مختلف، موازنه ایجاد کند اگر چه مساله ثبات امنیتی عراق برای همه شرکت ها از جمله غربی ها مهم است و چینی ها تلاش می کنند از این معضل نیز عبور کنند».
استاد دانشگاه بصره به یک نمونه از این اقدامات چین اشاره می کند و می گوید: چینی ها با استفاده از قراردادهای واسطه ای (پیمانکاران محلی) برخی طرح ها را دنبال می کنند مثلا به چینی ها اجازه داده شد مدرسه سازی در عراق را با قراردادی به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار اجرایی کنند و آنها این پروژه را با قراداد ثانوی پیش بردند و سود زیادی حاصل کردند که برآورد می شود ۷۰۰ میلیون دلار باشد؛ بدون اینکه نقش خاصی در آن داشته باشند زیرا طراحی، نظارت بر طرح و اجرای آن نیز عراقی بود.
این متخصص عراقی در کنار مزایای روابط اقتصادی دو کشور از چنین رویکردهایی از سوی پکن در عراق انتقاد می کند زیرا به گفته وی «حساسیت عراقی ها را بر می انگیزد و به آنها این حس را می دهد که چین، سود زیادی را در کشورشان برداشت می کند اما چیز قابل توجهی ارائه نمی کند.»
بلال الخلیفه از جای عراق در جهان چند قطبی جدید می گوید
دکتر «بلال الخلیفه» دیگر اقتصاددان عراقی از زاویه بازتر و متفاوت تری و از دریچه ظهور جهان چند قطبی به اهمیت روابط پکن با بغداد می پردازد و به ایرنا می گوید: چین اهمیت زیادی برای کشورها در عرصه اقتصاد و سیاست دارد و این رابطه ها به خصوص در سطح راهبردی آن مهم است؛ به ویژه اینکه قطب جدیدی در جهان با محوریت چین و روسیه در حال ظهور است. این قطب به طور خاص با مشخصه ها و گام هایی از سوی چین قابل توجه شده است؛ مثل تاسیس بورس «پترو یوان» (بورس انرژی شانگهای با معاملات نفت خام به یوان چین) در مقابل «پترودلار» (مبادله نفت با دلار) و نیز تاسیس «بانک سرمایه گذاری چین در زیربناها» که قرار است جایگزین بانک جهانی باشد.
به نظر الخلیفه، «حوادث اخیر روسیه (جنگ با اوکراین و تقابل با جبهه غربی) چیزی جز فرآیند تسریع ظهور قطب دوم جهانی نیست و از سوی دیگر، اقتصاد چین، بزرگترین اقتصاد جهان به شمار می رود بنابراین منفعت عراق در این است که در کنار طرف برنده آینده بایستد. این در حالی است که تجربه تعامل عراق با غرب، مصیبت بار و تاریخ این روابط، مملو از اشغالگری، محاصره اقتصادی و تحریم و توطئه ها بوده است اما تجارب رابطه با چین بد نبوده و چینی ها، طرح ها را هم با نصف قیمت تمام شده پیش می برند.»
الخلیفه می گوید حجم تبادل تجاری عراق و چین در سال جاری به نسبت سال گذشته، ۲ درصد افزایش داشته و این، عراق را در صف شرکای تجاری مهم چین قرار می دهد تا بعد از عربستان سعودی و روسیه، سومین فروشنده نفت به پکن باشد.
رشته های پیوند عراق با چین
به باور این اقتصاددان عراقی، چند عامل مشترک بیش از همه باعث تحکیم پیوند چین با عراق و چرخش عقربه قطب نمای بغداد به سوی پکن می شود:
۱-چین، تاریخ استعمارگری ندارد به ویژه در عراق.
۲-چین در امور سیاسی دیگران دخالت نمی کند و رویکرد اقتصادی دارد بنابراین از سوی ملت ها و دولت ها مقبولیت دارد.
۳-چین درباره مسلمانان به خصوص قضیه قدس، تاریخ بدی نداشته است.
۴-چین به عراق در بسیاری از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل کمک کرد از جمله در سال ۲۰۰۳ که به اشغال عراق رای نداد.
۵-هزینه طرح های چین در مقایسه با قیمت های غربی به ویژه آمریکا برای انجام پروژه ها، پایین است.
۶- پروژه های بزرگ چین با توجه به نقدینگی بالای آن می تواند با کمترین ضمانت های دولتی، تامین مالی شوند.
وتوی آمریکایی ها بزرگترین مانع روابط عراق و چین است
تنها مانع بزرگ در مسیر روابط عراق با چین از دید بلال الخلیفه، وتوی آمریکا است.
او می گوید: این وتوی آمریکایی را به چشم خود، زمانی مشاهده کردیم که «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر اسبق عراق برای عقد توافق با چین رفت و جنون غرب به خصوص آمریکا را برانگیخت تا جایی که انقلاب نرمی برای سقوط دولت او با اعتراضات تشرین (اکتبر ۲۰۱۹) به راه انداختند.
الخلیفه به اظهار «مایکل نایتس» متخصص امور امنیتی و نظامی خاورمیانه در موسسه واشنگتن اشاره می کند که گفته است: عراق، میدان نبرد مسدود کننده در مقابل چین، روسیه و ایران است.
الخلیفه ادامه می دهد: نایتس از این منظر، عراق را زمین جنگ غرب با محور شرقی می داند و می گوید که «عراق بخش مهمی از راهبرد امنیت ملی آمریکا است.» دیدیم که چگونه آمریکایی ها بعد از امضای توافق دولت عادل عبدالمهدی با چین، علیه او خروشیدند و این خطری است که با تمایل به چین، هر دولت دیگری را نیز تهدید می کند.
ضرورت توسعه بندر فاو در طرح کمربند و جاده چین
الخلیفه، جایگاه بندر فاو را در پیوستن عراق به طرح کمربند و جاده چین ضروری می داند و می گوید: عراق نیاز به توسعه بندرگاه ها در گذرگاه های دریایی دارد. بندرهای فعلی، قدیمی شده و با حجم تبادل اقتصادی جاری، تناسبی ندارد. همین طور، نیازمند بنای بندرها و اسکله های مدرن مخصوص صادرات نفت است و از اینجا اهمیت بندر فاو، ضروری، فوری و پررنگ می شود.
گام های لازم دولت عراق برای توسعه روابط با چین در جهان چند قطبی
کارشناس عراقی چند راهکار را در راستای تحول روابط عراق با چین پیشنهاد می کند:
۱-قرار بود بندر بزرگ فاو به شرکت چینی واگذار شود زیرا پیشنهاد آن بهتر از شرکت کره جنوبی بود و همچنین بر تامین مالی خود چین استوار بود نه دولت عراق و نه از محل بودجه عمومی فدرال که برای شرکت کره ای تخصیص دادند. (وگذاری بندر به چینی ها)
۲-توسعه عرصه صنعت؛ مانند راه اندازی کارخانجات متوقف شده و ساخت کارخانه های جدید به ویژه اینکه بازار عراق از بسیاری کالاها استقبال می کند.
۳-توسعه زیربنایی مانند ساخت جاده ها، پل ها، آبراهه ها و …
۴-توسعه بخش مسکن با توجه به بحران مسکن در عراق
۵-دستیابی به عضویت بانک آسیایی و سپرده گذاری مازاد مالی در آن بانک به جای خرید اوراق قرضه آمریکا و نیز به جای افزایش پس انداز ارزی دلاری. همچنین، بانک آسیا، تسهیلات و وام های بزرگی چند برابر بانک جهانی در مقابل شروط و بهره آسان تر و پایین تر اعطا می کند.
۶-ارائه درخواست پیوستن عراق به کشورهای گروه بریکس (اقتصادهای نوظهور شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی با داشتن نیمی از جمعیت جهان و ۲۸ درصد قدرت اقتصادی آن)
۷-ارائه درخواست عضویت عراق در سازمان شانگهای حتی به صورت ناظر (این سازمان در سال ۱۹۹۶ توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو، پایهگذاری شد. اکنون ایران، ازبکستان، هند و پاکستان نیز به سازمان شانگهای پیوسته اند.)
ایران، عراق و چین؛ حلقه های مهم شکوفایی منطقه در راه ابریشم از نگاه «کاظم جابر»
کاظم جابر دیگر کارشناس اقتصاد سیاسی و یکی از فعالان در زمینه روابط عراق با چین می گوید: اهمیت عراق در موضوع طرح کمربند و جاده، اساسا مبتنی بر موقعیت جغرافیایی و نیز نفت خیز بودن عراق و همچنین اتصال جغرافیایی آن به جمهوری اسلامی ایران است.
از منظر جابر، «همراهی ایران با طرح توسعه ای کمربند و جاده، عمیق تر و بالغ تر از تجربه سیاستمداران عراقی است زیرا ایران راهبردهای بلند مدتی در این باره مانند بنای بندر جاسک خارج از حوضه خلیج فارس دارد و درخواست ایران از عراق برای ارتباط خطوط آهن و جاده از طریق گذرگاه شلمچه نیز در واقع بیشتر به سود عراق است زیرا حاشیه امنیتی برای ادامه صادرات نفت و گاز عراق و حتی تحرک تجاری عراقی از طریق بندر جاسک خواهد داد.»
به گفته کارشناس عراقی، «این همسایگی ایران و عراق در مسیر کمربند و جاده به خصوص زمانی مهم تر دیده می شود که اختلافات مرزی بین کشورهای عربی، آشکار است مثل اختلاف عراق و کویت بر سر ترسیم مرزها و…همچنین با این درک که صادرات نفت عراق به شرق اعم از چین، هند، پاکستان، ژاپن و سایر کشورهای شرق آسیا نسبتی ۸۰ درصدی از صادرات در مقایسه با بازار غربی را شامل شود.»
کاظم جابر: آمریکا از اقتصاد رانتی در عراق سود می برد
جابر نیز بزرگترین مانع تقویت روابط عراق با چین را سیاست آمریکا می داند و معتقد است که «واشنگتن نمی خواهد عراق از اقتصاد رانتی فاحش خلاص شود زیرا از این وضعیت، سود می برد و ارزهای سخت را به بازارهای خارجی خودش سرازیر می کند.» این در حالی است که عراق، درآمد لازم برای اجرای طرح های زیربنایی با هدف تنوع بخشی به اقتصاد را دارد.
او با اشاره به مزایای متنوع چین در توسعه عراق از گذر جاده ابریشم جدید می افزاید: آمریکا نهایت تلاش خود را می کند تا اجازه ندهد اژدهای چینی به ساحل دریای مدیترانه برسد.
بندر فاو را چه طرف هایی کوچک کردند؟
کاظم جابر باور دارد که «آمریکا، انگلیس و شرکت ایتالیایی طراح بندر فاو، تلاش کردند تا بندر را کوتوله و اسکله های آن را ناقص و ناکارآمد کنند. قرار بود اسکله های آن کمتر از ۵۰۰ مورد نباشد، اما فساد گسترده در وزارت حمل و نقل و برخی از رهبران جناح های سیاسی منجر به این شد که بندر فاو را قربانی بندر جبل علی امارات کنند.»
جابر ادامه می دهد: برنامه این بود که شرکت های دولتی چین، بندر فاو را بر اساس مختصات متناسب با طرح کمربند و جاده بسازند و نه اینکه آن را به شرکت «دایو» آمریکا بدهند. شرکت آمریکایی هم بندر را به شرکت بنادر ابوظبی واگذار کرد. شرکت بنادر ابوظبی هم آن را به بندر پوسان کره جنوبی ارتباط داد که آن هم تحت مدیریت بنادر ابوظبی و پشت پرده آن، انگلیس است.
کارشناس عراقی می گوید «دولت عراق، باید بندر را ملی اعلام کند زیرا به خاطر اقدام شرکت دایو آمریکا مملو از فساد شده و بهتر است به شرکت های چینی واگذار شود.»
این کارشناس تاکید می کند: با وجود تهدید سفیر آمریکا در عراق برای برافروختن اعتراضات و تظاهرات در صورت توافق شراکت راهبردی بغداد با پکن، واقعیت جاری، عکس این خواسته را نشان می دهد و جنبش مردمی در مطالبه از پارلمان و دولت عراق برای امضای توافق با چین، شکل گرفته است.