رسانه تخصصی روابط بین الملل

آیا «توافق ابراهیم» می تواند روابط امریکا و عربستان را نجات دهد؟

Diplomacyplus.ir/?p=6127
عادی سازی روابط با اسرائیل می تواند محمد بن سلمان را در میان فلسطینی ها و عموم مردم عربستان به یک «خائن» تبدیل کند.

نویسندگان: ایان مک گیلیوری و عدنان ناصر

میدل ایست نیوز: سیر نزولی روابط ایالات متحده با متحده دیرینه و حیاتی آن در جهان عرب، عربستان سعودی، جای تعجب دارد اما از کسی پوشیده نیست. همه آنهایی که از نزدیک این روابط 100 ساله را زیر نظر داشته اند، نظری درباره چرایی و مقصر وخامت روابط دارند؛ اما تقریبا هیچ یک نمی توانند راه حل بالقوه ای برای برطرف کردن مشکل ارائه کنند. با این حال، به نظر می رسد پیوستن به توافقنامه ابراهیم و صلح با اسرائیل می تواند عربستان را مجددا به کشوری محبوب برای آمریکا تبدیل کند.

مذاکرات برای حصول توافق ابراهیم میان برخی کشورهای عربی و اسرائیل با میانجیگری ایالات متحده در دولت دونالد ترامپ انجام شد و جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، حمایت خود را از ادامه روند عادی سازی بین اسرائیل و همسایگان عرب آن اعلام کرد. صرف نظر از اینکه دولت در آمریکا دست چه کسی باشد، یکی از منافع اساسی این کشور پیشبرد ادغام منطقه ای اسرائیل و پذیرش گسترده تر آن در خاورمیانه است. اظهارات بایدن در اسرائیل نیز از همین امر حکایت داشتند: «ما نیز به ایجاد توافق های ابراهیم ادامه خواهیم داد و من قویا از آن حمایت می کنم، زیرا این توافق ها ادغام اسرائیل در منطقه را عمیق تر می کنند و روابط پایدار برای تجارت، همکاری و گردشگری ایجاد می کنند.»

روابط ایالات متحده و عربستان که محدود به نفت و مسائل امنیتی است، در نتیجه تغییر منافع و اهداف آمریکا در خاورمیانه که لزوما با انتظارات عربستان همسو نیست، به چالش کشیده شده. به علاوه، محمد بن سلمان، ولیعهد و اکنون نخست وزیر سعودی، اقداماتی را در داخل و خارج انجام داده که به روابط آمریکا و عربستان آسیب رسانده است. از جمله مهم‌ترین این اقدامات، قتل مافیایی جمال خاشقجی، روزنامه نگار مخالف سعودی مقیم آمریکا در کنسولگری عربستان در استانبول بود که وجهه محمد بن سلمان را به عنوان یک دولتمرد در سراسر منطقه و جامعه بین المللی مخدوش کرد. احتمال اینکه ولیعهد سعودی دستور این قتل را داده باشد، یکی از دلایل متعدد توجه آمریکا به مساله حقوق بشر در روابط با عربستان است که همواره آن را نادیده می گرفته. با این حال، شرایط تغییر کرده و ظاهرا امیدی به بازگرداندن روابط به دوران هماهنگ تر و منفعت متقابل وجود ندارد. هیچ نشانه ای از تلاش برای پیشبرد امور مطابق اتحاد با آمریکا در شیوه مدیریت امور داخلی و بین المللی توسط عربستان دیده نمی شود.

برخی محققان باور دارند احتمال دست دادن سفرای اسرائیل و عربستان با یکدیگر دست کم در آینده نزدیک وجود ندارد، اما منافع مشترک دو طرف را به سوی تقویت روابط احتمالا غیررسمی و پنهانی سوق می دهد. اگرچه احتمال تغییر این سیاست پس از صعود محمد بن سلمان به تاج و تخت وجود دارد.

به رغم تنش ها بین عربستان و آمریکا، اگر محمد بن سلمان تصمیم بگیرد که نمایشی دراماتیک از پیوستن به توافق ابراهیم به اجرا بگذارد، وضعیت برای آمریکا برد-برد خواهد بود. سه دلیل کلیدی وجود دارد که چنین سیاستی از سوی ولیعهد سعودی می تواند از سوی آمریکا مورد توجه و استقبال قرار بگیرد.

نخست، منطقه پس از بهار عربی به طرز چشمگیری تغییر کرد. پویایی قدرت تغییر کرده و خروج آهسته آمریکا از خاورمیانه این امکان را برای روسیه، ایران و چین فراهم آورده تا خلاء اقتصادی و امنیتی در سراسر منطقه را پر کنند. این پویایی ها نفوذ آمریکا را در منطقه ای که در پنجاه سال گذشته نقش مهمی در شکل دهی آن داشته، محدود کرده است. اما پیوستن عربستان به توافقنامه ابراهیم یک برد دیپلماتیک برای ایالات متحده است و نشان می دهد که هنوز می تواند در سیاست خاورمیانه تاثیرگذار باشد.

دوم، ظهور محور جهانی از کشورهای اقتدارگرا به عربستان انعطاف بیشتری برای اقدام در راستای منافع خود و نادیده گرفتن نگرانی ها درباره سوابق حقوق بشری داده است. استراتژی امنیت ملی 2022 ایالات متحده مبتنی بر چشم پوشی از ترویج دموکراسی و همکاری با کشورهای غیردموکراتیک برای مهار ایران، چین یا روسیه است. ترس مشترک تل آویو و ریاض ترس از قدرت فزاینده تهران در خاورمیانه می تواند آنها را به سمت توافقنامه ابراهیم سوق دهد که هم امنیت اسرائیل را تقویت می کند، با فرصت های جدید اقتصادی همراه خواهد بود و امکان حفظ موقعیت نقش آفرینی در خاورمیانه را برای ایالات متحده فراهم می آورد.

سوم، اگر عربستان به توافقنامه ابراهیم بپیوندد، از نگرانی های آمریکا در منطقه کاسته می شود و فرصتی برای بازنگری استراتژیک برای آن فراهم می آید. ایالات متحده در چند دهه گذشته در نقاط مختلف جهان درگیر شده و این مساله با هزینه های داخلی و سیاسی فزاینده همراه بوده است. تقویت امنیت اسرائیل در منطقه می تواند فضای تنفسی را از نظر مالی و نظامی برای ایالات متحده فراهم کند تا بر سایر موضوعات حیاتی از جمله اقتدارگرایی ترکیه که شریک ناتوست، افزایش نفوذ چین در خاورمیانه و چالش های هند تمرکز کند.

بنیامین نتانیاهو، که مجددا نخست وزیر اسرائیل شده، احتمالا درصدد ادامه روند عادی سازی برخواهد آمد و به طور همزمان، این احتمال وجود دارد که ولیعهد سعودی، به اسرائیل به چشم «یک هم پیمان بالقوه» و نه «یک دشمن» بنگرد.

با این حال، تصمیم به عادی سازی روابط با اسرائیل برای محمد بن سلمان با مخاطرات داخلی همراه است که بزرگ ترین آنها، مساله فلسطین است. عربستان اعلام کرده بدون پیشرفت در توافق صلح بین اسرائیل و فلسطین به توافق ابراهیم نخواهد پیوست و این صلح هنوز وجود ندارد. در مقابل، اسرائیل با ادامه اشغال سرزمین های فلسطین و گسترش شهرک سازی از راه حل دو کشوری فاصله گرفته است. به علاوه، دیگر کشورهای عربی امضاکننده توافق ابراهیم هنوز هیچ پیشرفتی در تحقق طرح صلح عربی از طریق صلح با اسرائیل نداشتند. از این رو، عادی سازی روابط با اسرائیل می تواند محمد بن سلمان را در میان فلسطینی ها و عموم مردم عربستان به یک «خائن» تبدیل کند.

نه عربستان یک کشور عادی است و نه حکومت محمد بن سلمان امن. در نتیجه، ولیعهد باید بسنجد که آیا می تواند مشروعیت داخلی خود را با امضای توافقنامه و نادیده گرفتن مساله فلسطین قربانی کند؟ محمد بن سلمان برای جدا کردن اقتصاد عربستان از وابستگی به نفت و پیشبرد پروژه های جاه طلبانه نه به مشروعیت بین المللی، که به حمایت داخلی نیاز دارد. توپ در زمین محمد بن سلمان است. باید دید که کدام گزینه را انتخاب می کند: ائتلافی که اسرائیل را به رسمیت می شناسد بدون اینکه وطنی برای مردم فلسطین وجود داشته باشد، یا سیاست قدیمی عدم روابط رسمی با اسرائیل را؟

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط