مزایای عضویت ایران برای سازمان همکاری شانگهای
ایران نه تنها یک قدرت بزرگ غرب آسیا است، بلکه کشوری با پتانسیل بالا برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ جهانی است. ایران به عنوان کشوری که قدرت و نفوذ منطقه ای آن بویژه در سال اخیر افزایش یافته است، نقشی انکار ناپذیر در حل بسیاری از مسائل منطقه ای در خاورمیانه ، آسیای مرکزی و جنوب آسیا ایفا می کند.
بویژه از زمان شروع جنگ اوکراین، ایران همچنین به عنوان یکی از منابع مهم برای حل بحران انرژی اروپا مورد توجه قرار گرفته است.
بنابر این، ملحق شدن کشوری اثرگذار چون ایران به اعضای سازمان همکاری شانگهای، تاثیر و نتایج مثبت برای این سازمان بدنبال خواهد داشت. بر همگان روشن است که یکی از اهداف اساسی سازمان همکاری شانگهای، حفظ امنیت منطقه ای و مقابله با تروریسم است و کاملا روشن است که عضویت ایران در این سازمان می تواند ظرفیت ها و توانمندی های سازمان همکاری شانگهای در ایجاد امنیت منطقه ای و مقابله باتروریسم را تقویت کند.
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای همچنین می تواند جایگاه بازار داخلی و فعالیت های تجاری میان اعضای این سازمان را ارتقا بخشد. ایران همواره در طول تاریخ یک کانال تجاری مهم بین شرق و غرب بوده است. امروز نیز ایران درحال احیای این امتیاز و ظرفیت تاریخی خویش است و این امیدواری وجود دارد که ایران بار دیگر به یکی از اصلی ترین کانال ها و مسیرهای تجاری میان شرق و غرب تبدیل شود و این ظرفیت عظیم ایران ، کاملا در راستای اهداف سازمان همکاری شانگهای است.
بعلاوه، جهان امروز دستخوش تحولات و تغییرات مهمی قرار گرفته و تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه مشتاق رهایی از نظم جهانی تحت سلطه قدرتهای غربی هستند. سازمان همکاری شانگهای نیز که کشورهای عضو آن تحت فشار شدید غرب قرار دارند، سعی دارد نظمی جدید در جهان ایجاد کند و کاملا واضح است که عضویت ایران در این سازمان ، می تواند کمک قابل توجهی برای تحقق هدف سازمان همکاری شانگهای برای ایجاد نظمی جدید در جهان محسوب شود.
مزایای سازمان همکاری شانگهای برای ایران
پس از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای، اهمیت سازمان همکاری شانگهای برای ایران نیز آشکار شد.حمایت سیاسی سازمان همکاری شانگهای همان چیزی است که ایران در حال حاضر به آن نیاز دارد.
تحت فشار تحریم های آمریکا، اکثر متحدان اروپایی و آسیایی-اقیانوسیه آمریکا نیز تحریم هایی را علیه ایران اعمال کرده اند. ایران همانند دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای و بلکه بیشتر از دیگر اعضا، مدتهاست که تحت فشار ایالات متحده و متحدانش بوده است و با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای که از حمایت سیاسی متقابل میان کشورهای عضو برخورداراست و طبیعتاً اهرمی در برابر فشارهای خارجی به دست خواهد آورد.
وظایف سازمان همکاری شانگهای دستخوش تغییراتی شده است و در عین تمرکز بر امنیت منطقه ای و مبارزه با تروریسم، توجه روزافزون به همکاری های اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو نیز معطوف شده است. در حال حاضر ایران به دنبال توسعه اقتصادی و صادرات کالا است و تحولات جدید در سازمان همکاری شانگهای هم پاسخگوی این نیازهای ایران است. سازمان همکاری شانگهای که اهمیت فزاینده ای به همکاری های اقتصادی و تجاری قائل است، شریک خوبی برای ایران به حساب می آید.
سازمان همکاری شانگهای همچنین به ایران کمک می کند تا هدف خود را برای تقویت خود در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت جهانی ، با سرعت بیشتری محقق کند. این خواسته ایرانیان است که کشور خود را دوباره به یک قدرت جهانی تبدیل کنند، در این روند ایران به حمایت و کمک شرکای خود نیاز دارد. با مروری بر تاریخ روابط بین الملل در طی قرن ها به این نتیجه می رسیم که هیچ کشوری بدون همکاری با گروه و کشورهای دیگر تبدیل به یک قدرت جهانی پایدارنشده است. در حال حاضر، به نظر می رسد که سازمان همکاری شانگهای می تواند در این زمینه به ایران کمک کند.
چالش ها
اگرچه ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای به هر دو طرف کمک خواهد کرد، اما دو طرف نباید توقع زیادی از یکدیگر داشته باشند. از یک سو، اگرچه سازمان همکاری شانگهای از زمان تأسیس تاکنون دستاوردهایی داشته است، اما در حال حاضر نمی توان توانایی های آن را دست بالا ارزیابی کرد. به عنوان مثال، دو عضو سازمان همکاری شانگهای، تاجیکستان و قرقیزستان، در جریان اجلاس سمرقند که به تازگی پایان یافته است، وارد جنگ شدند که بدیهی است که چالشی جدی برای سازمان همکاری شانگهای است.
تناقض آشکار بین برخی از کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای خطری پنهان است که نمی توان آن را برای توسعه و رشد سازمان نادیده گرفت.
از سوی دیگر، از طرفی ایران ممکن است یک عضو مفید برای سازمان همکاری شانگهای باشد، ولی مثل هر یک از کشورهای عضو این سازمان شاید در مواقعی شاید چالش هایی نیز برای آن داشته باشد چرا که در دنیای امروز، روند کلی این است که روابط بین سازمانهای بینالمللی و کشورهای عضو آنها سستتر شده است زیرا دنبال کردن و در نظر گرفتن منافع ملی کشورها به طور فزاینده ای نسبت تعهد آنها در قبال منافع جمعی و سازمان های بین المللی پیشی گرفته است.