در سالهای اخیر، چین خود را به سمت شریک خارجی پیشرو آسیای میانه سوق داده است – در این فرآیند، مبالغ غیرقابل تصوری از پول را در منطقه سرمایهگذاری کرده و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را گسترش داده است.
اما ایران، در حالی که اکنون قادر به رقابت با چین در آسیای میانه تقریباً در همه جبههها نیست، خود را به سمت تقویت تعامل با منطقه تغییر مکان داده است. تهران، با ترکیب قرابت مذهبی و قومی قابل توجه خود با بسیاری از مناطق منطقه و دسترسی به بنادر حیاتی و اولویتهای امنیتی در افغانستان، از سطحی بیش از صمیمانه با کشورهای آسیای میانه برخوردار شده است. برای این منظور، ایران سیاست جدید «نگاه به شرق» را برای تعامل با کشورهای آسیای میانه به صورت انتخابی و دوجانبه اجرا کرده است.
جایگاه ایران در آسیای میانه
ایران کشوری است که با توجه به میراث فرهنگی و زبانی، که امپراتوریهای پیشین در این منطقه به جا گذاشتهاند، دارای پیوندهای تاریخی عمیقی با بخشهای وسیعی از آسیای میانه است.
حتی امروز، شهرهای ازبکستانی مانند سمرقند و بخارا دارای جمعیت زیادی فارسی زبان هستند، همچنین تاجیکستان از نظر قومی و زبانی اکثریت پارسی است. با این حال، اخیراً آسیای میانه به یک اولویت سیاسی برای تهران تبدیل شده است چون ابن منطقه را به عنوان «پل» بالقوه بین ایران و شرق میداند. در دولت ابراهیم رییسی سیاست «نگاه به شرق» جنبه کلیدی از رویکرد ایران به روابط بینالملل را تشکیل میدهد و تعامل با کشورهای منطقه به صورت یکجانبه و دوجانبه به ویژه در قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان آغاز شده است.
با این وجود، بسیاری در قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان در احساسات خود نسبت به ایران تردید دارند. علیرغم میراث بزرگ ایران در بخشهایی از آسیای میانه و تلاشهای اخیر تهران برای ایجاد حضور قویتر در منطقه، ایران به سادگی در کانون توجهات بسیاری از مردم نیست.
قزاقستان کشوری است که از طریق مشارکت مشترک خود در حل و فصل مناقشات بینالمللی با ایران مرتبط است و قزاقستان اغلب به عنوان میزبان مذاکرات هستهای ایران و پرونده سوریه عمل میکند. تجارت بین دو کشور نیز افزایش یافته است، با معرفی کریدور ریلی شرق خزر در سال ۲۰۱۴، مسیری سریعتر و ارزانتر برای جابهجایی کالا در مسیری که ایران و قزاقستان را به هم پیوند میدهد، فراهم کرد.
در این میان، باوجود عدم تمایل قبلی ازبکستان به توسعه روابط با تهران، در سالهای اخیر روابط دوجانبه بین دو کشور شکوفا شده است. با افزایش تجارت ایران و ازبکستان به ویژه در تولیدات کشاورزی، کریدورهای ترانزیتی بالقوه مورد بحث قرار گرفته است. هر دو کشور در جریان روند صلح افغانستان، موضوعی که به ویژه برای ایران در اولویت است، همکاری کردند، چون ایران بر نقش تقویتشده در امنیت منطقه را تاکید کرده بود.
قرقیزستان تنها کشوری در منطقه بود که در سال ۲۰۱۶ قرارداد همکاری ۱۰ ساله با ایران را با موفقیت امضا کرد و اولین کشوری شد که در سال ۲۰۰۷ اسکلهای را در بندر چابهار خلیج عمان ایران در اختیار گرفت. چنین دسترسی به دریا به ویژه برای کشورهای محصور در خشکی مهم است.
کشورهای آسیای میانه که برای دسترسی به مسیرها و امکانات تجاری با هم رقابت میکنند. هند همچنین به امنیت دسترسی ترکمنستان به چابهار کمک کرد و دروازهای را برای تجارت به منطقه از طریق ترکمنستان نیز باز کرد. به نظر میرسد که ایران و هند به طور مستقیم به این نیاز عملی پرداخته و روابط و فرصتهای بیشتر برای همکاری را نیز تقویت میکنند.
جایگاه ایران برای ازبکستان
چهاردهمین اجلاس کمیسیون مشترک ایران و ازبکستان با حضور سید رضا فاطمی امین وزیر صمت ایران و عمر زاق اف، معاون نخست وزیر و وزیر سرمایه گذاری و تجارت خارجی ازبکستان با موفقیت برگزار شد و علاوه بر امضای یادداشت تفاهم کمیسیون مشترک، ۲ سند همکاری متقابل دیگر به امضای طرفین رسید.
معاون نخست وزیر و وزیر سرمایه گذاری و تجارت ازبکستان همچنین بیان کرد: با ظرفیتهایی که میان دو کشور وجود دارد ارتقای حجم مراودات تجاری دو کشور تا دو سال آینده به یک میلیارد دلار قابل تحقق است. گفتنی است، حجم مبادلات تجاری ایران و ازبکستان کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار بوده است و در جلسهای که در حاشیه اجلاس شانگهای رئیسجمهور ایران با همتای ازبکستانی خود داشته است، چشمانداز یک میلیارد دلاری نیز پیشبینی شده است.
تاشکند از زمان استقلال این کشور روی ایجاد کریدورهای حمل و نقل کوتاهتر و ارزانتر برای دسترسی به بنادر دریایی کار میکند. ایران بهترین مسیر ازبکستان به بازارهای جهانی است که دو محصور در خشکی است و دسترسی از طریق این کشور تاشکند را قادر می سازد تا مسیرهای حمل و نقل خود را متنوع کند. برای تاشکند، بنادر ایران ارزان ترین و کوتاه ترین گزینه های حمل و نقل را ارائه می دهند. تاشکند، به ویژه در دو سال گذشته، زمان و تلاش زیادی را برای ایجاد روابط حمل و نقل قوی با ایران صرف کرده است.
ایران در فهرست گزینههای حمل و نقل آینده جایگاه برجستهای دارد. ایران به عنوان آخرین و مهمترین گره در کریدورهای مختلف ترانس افغانستان و کریدور «ازبکستان-ترکمنستان-ایران-عمان» نقطه ورود به بنادر دریایی است. بندرعباس ایران نیز امروزه نقطه قابل توجهی برای واردات و صادرات ازبکستان است. محمولههای بین المللی ازبکستان عمدتاً از طریق تاشکند-بندر-عباس (از طریق ترکمنستان) همراه با مسیرهای ترانزیتی تاشکند-آلماتی و تاشکند-مسکو میگذرد. سالانه حدود ۴۰ هزار کامیون از ازبکستان به مقصد بندرعباس وارد ترکمنستان می شوند و محصولات را به این سو و آن سو حمل می کنند.
لازم به توضیح است که توافقنامه ۲۰۱۱ عشق آباد حمل و نقل بین آسیای مرکزی و خلیج فارس را تسهیل میکند و شامل ازبکستان، عمان، ایران، ترکمنستان، قزاقستان، پاکستان و هند میشود، اهمیت این توافق با تلاشهای تاشکند با تشویق هند به الحاق آن در سال ۲۰۱۸ کاملا مشاهده شد.
محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس ایران در سفر اخیر خود به تاشکند گفته بود جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی برای ازبکستان در مقطع کنونی قائل هستیم چرا که ازبکستان به لحاظ سوابق تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد بوده و همکاری های ایران و ازبکستان می تواند زمینه ساز ایجاد فرصتی بزرگ در حوزه ترانزیت به ویژه برای دسترسی کشور ازبکستان به آب های آزاد یعنی خلیج فارس و دریای عمان باشد.
تردید ازبکها
ازبکستان در حال حاضر وابستگی زیادی به بندر ایرانی بندرعباس دارد که از طریق ترکمنستان قابل دسترسی است. تلاشهای قبلی شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان، بر ادامه استفاده از بندر ایران در کنار بررسی گزینههایی برای دسترسی مستقیمتر به آن، از جمله از طریق راهآهن جدید هرات افغانستان، متمرکز بود. دیگر تلاشهای پیشین ازبکستان ، مانند کریدورهای راهآهن ازبکستان، ترکمنستان، ایران و عمان نیز در این چارچوب قابل توضیح است.
در ۲ فوریه سال ۲۰۲۱، اولین مذاکرات سه جانبه میان مقامات ازبکستان، افغانستان و پاکستان برگزار شد. قلمرو افغانستان که خود یک کشور محصور در خشکی است، همیشه برای تاشکند در مذاکرات دسترسی به بنادر یک کشور ساحلی حیاتی بوده است. براساس نقشه راه، ساخت خط آهن «ترمذ- مزار شریف- کابل- پیشاور» به طول ۶۰۰ کیلومتر باید پنج سال طول بکشد و امکان دسترسی به بنادر گوادر و کراچی پاکستان را فراهم میکند.
این پروژه فرصتهای جدیدی را به همه شرکت کنندگان ارائه میدهد. برای پاکستان و سایر کشورها مانند هند، این جاده فرصتهایی را برای ارتباط با بازارهای کشورهای مشترک المنافع (CIS) از طریق راه آهن باز میکند. در حال حاضر، این روابط تجاری فقط از طریق مسیرهای دریایی پشتیبانی می شود.
گفته میشود این جاده زمان حمل و نقل را از ازبکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی به پاکستان از ۳۰ به ۱۵ روز و هزینهها را ۳۰ تا ۳۵ درصد کاهش میدهد. این پروژه نه تنها به نفع کشورهای آسیای مرکزی است، بلکه هزینههای حمل و نقل بین روسیه و پاکستان را نیز ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش میدهد.
آوردن سه کشور به یک اتاق برای امضای یک سند مشترک، گامی جدی به سوی ساخت راه آهن است. تاشکند از اظهارنظرهای ژئوپلیتیکی خودداری میکند، اما تنشهای ایران و آمریکا در سالهای اخیر و ادامه وضعیت نامطمئن ژئوپلیتیکی ایران میتوانست به تصمیم تاشکند برای انتخاب بنادر پاکستان کمک کند. این انتخاب نشان دهنده یک گام کوچک بود. هرچند ظهور دوباره طالبان در افغانستان و وضعیت مبهم و امنیتی آن باعث شد تا ازبکها دوباره خود را به تهران نزدیک کنند بطوریکه درخواست اولیه برای پیوستن به توافقنامه چابهار را دادهاند.
نتیجه
در مجموع، توانمندیهای اقتصادی دو کشور مکمل یکدیگر هستند، مسیر ایران بهترین راه دسترسی ازبکستان به آبهای آزاد است، بازار ۱۲۰ میلیونی دو کشور و تنوع فرآوردهها و محصولات موجود در ایران و ازبکستان فرصتی ممتاز برای بازرگانان دو کشور است.
همچنین مواضع و دیدگاههای بینالمللی و منطقهای ایران و ازبکستان بسیار نزدیک است، اراده مقامات دو کشور گسترش همه جانبه روابط است. همه این عوامل، تقویت کننده روابط دو کشور هستند و میتوانند دو کشور را به هدف گذاری خود یعنی رسیدن به عدد ۲ میلیارد یورو در حوزه تجارت خارجی یاری کنند.
با نگاه به آینده، ایران باید به تعامل دوجانبه با کشورهای آسیای مرکزی ادامه دهد و سودمندترین راهها را برای نزدیکی معنادار مشخص کند. تهران همچنین باید به دنبال تعیین چشم انداز اقتصادی خود برای منطقه از طریق افزایش همکاری با پروژههای ادغام اقتصادی منطقه باشد.
ایران با عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای به رهبری روسیه و چین (SCO) و نیز از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت ریاست روسیه میتواند زمینه افزایش مراودات تجاری را با این منطقه فراهم کند.