در حال حاضر، ترکیب سنا و مجلس نمایندگان به نفع دموکراتهاست. با این وجود، همین حالا هم بایدن برای پیشبرد طرحهای خود با مشکلاتی در کنگره مواجه است. در نتیجه اگر اکثریت کنگره در اختیار جمهوری خواهان باشد، بایدن برای اجرای سیاستهای خود با مشکلات جدیتری روبرو میشود. بهویژه اگر کمیتههای مهم دفاعی و روابط خارجی در مجالس آمریکا ترکیب متفاوتی پیدا کنند.
بایدن مقصر شکست احتمالی دموکراتها
احتمال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای، تا حد زیادی به عملکرد خود بایدن باز میگردد. نارضایتی از بایدن به معنی کاهش محبوبیت حزب دموکرات و افزایش احتمال شکست این حزب در انتخابات پیشرو است. در سال ۲۰۱۴ نیز جمهوریخواهان با تمرکز با ناکارایی اوباما در بعضی از امور توانستند در انتخابات سنا پیروز شوند.
رشد شدید نرخ تورم که عددی بیسابقه را در سه دهه اخیر نشان میدهد، میزان نارضایتی از دولت بایدن را افزایش داده است. پیشتر نظرسنجی روزنامه یواسآ تودی (USA Today) نشان میداد ۵۶ درصد مردم آمریکا از عملکرد دولت بایدن ناراضی هستند. اهمیت موضوعهای اقتصادی در آمریکا به اندازهای است که همواره تصمیمگیریهای سیاسی در آمریکا را تحت شعاع خود قرار میدهد.
هرچند سیاست خارجی معمولا از چهار مساله اصلی رأیدهندگان در انتخابات نیست اما اینبار مسائل مربوط به سیاست خارجی هم میتواند شرایط را برای دموکراتها سختتر کند. وضعیت اقتصادی در کنار شکستهای پیاپی بایدن در همه چیزهایی که رأیدهندگان را به آن وعده داده بود میتواند به نقطه ضعف دموکراتها در انتخابات تبدیل شود.
خروج عجولانه از افغانستان، ناتوانی در کنترل بحران اوکراین، شعلهور شدن اختلافها بر سر تایوان، ناتوانی در کنترل برنامه اتمی ایران و شکست در جذب همراهی جهانی برای طرحهای مربوط به تغییرات آبوهوایی، جمهوریخواهان را در موقعیت برتری نسبی قرار داده است. البته، اگر بناست انتخابات تحت تاثیر سیاست خارجی قرار بگیرد، سیاست خارجی نیز از انتخابات آینده تاثیر میپذیرد.
اهمیت انتخابات برای سیاست خارجی
هرچند تغییر احزاب در سیاست خارجی آمریکا بیتاثیر نیست اما به دلیل اشتراک نظر دو حزب اصلی در اولویتهای بنیادی، آنچه رسانهها در مورد تغییرات اساسی آمریکا با تغییر احزاب گفته میشود تا حدی اغراق است. هر دو حزب که چین را تهدیدی برای آمریکا میدانند، معتقد به حفظ ناتو هستند و تلاش میکنند ایران را کنترل کنند.
با این وجود، برخی تفاوتها در رویههای اجرایی آمریکا قابل پیشبینی است. برای مثال در مسائلی همچون اولویت قائل شدن محیط زیست و تغییرات آبوهوایی، طریقه مواجهه با مساله مهاجرت، سطح اهمیت سازمانهای بینالمللی و شیوه کنترل خاورمیانه، اختلافنظرهایی میان دموکراتها و جمهوریخواهان وجود دارد.
البته، اختلاف در مورد رویکرد سیاست خارجی آمریکا منحصر به تفاوتنظر میان دموکراتها و جمهوریخواهان نیست. رأی منفی ۱۱ سناتور و ۵۷ نماینده جمهوریخواه به کمکهای بیشتر آمریکا به اوکراین، شکاف میان دو طیف جمهوریخواهان را مشخصتر کرد. اینکه بینالملل گرایانی همچون «مککارتی» بر تصمیمسازی برای سیاستخارجه ایالاتمتحده تسلط پیدا کنند و یا انزوا گرایانی مانند «مککانل» تفاوتهایی در طیف کنشهای روابط خارجی ایالات متحده از جمله در مساله ایران ایجاد میکند.
البته سیاست خارجی بیشتر تابع تصمیمهای دولتی است. به دلیل اختیارات زیاد دولت در در حوزه امنیت ملی و روابط خارجی، معمولا حزب مخالف در کنگره توانایی این را ندارد که سیاستهایی کاملا غیر همسو با نظرات رئیسجمهور ایجاد کنند. به همین علت بود که جرج بوش با وجود مخالفت شدید کنگره، توانست رویکرد خود را در عراق و افغانستان دنبال کند. با این وجود، وقتی دولت در ضعف قرار گرفته و مقبولیت رئیسجمهور به پایینترین حد ممکن رسیده، ممکن است وضعیت متفاوت باشد.
گزارشهای زیادی، بایدن را در ردیف نامحبوبترین رئیسجمهورهای تاریخ آمریکا قرار میدهد. در نتیجه، اختلافنظر جمهوریخواهان با طرحهای بایدن، به جلوگیری از پیشبرد ایدههای وی منجر خواهد شد.
غیر همسویی مجلس نمایندگان و سنا با بایدن، تا حد زیادی توان حکمرانی وی را محدود خواهد کرد؛ ناتوانی در تصویب طرحهای بایدن در کنگره، وی را مجبور میکند سیاستهای خود را در قالب دستورات اجرایی و بدون توجه به کنگره پیش ببرد، که در بلندمدت سبب ناپایداری این سیاستها میشود.
تاثیر انتخابات بر مذاکرات هستهای
از جمله مهمترین طرحهایی که بایدن تلاش میکند آن را عملی سازد، احیای توافق برجام است. تا همین حالا هم عامل اصلی عدم حصول توافق، ناتوانی او در تصمیمگیری به دلیل ضعف او در برابر فشارهای سیاسی داخلی است. با وجود اینکه بیشتر کرسیهای کنگره در اختیار دموکراتهاست مرکز امنیت جدید آمریکا (CNAS)، اندیشکده نزدیک به حزب دموکرات در گزارشی نوشته بود بزرگترین مانع بازگشت آمریکا به برجام، کنگره ایالات متحده است. بنابراین نمیتوان نقش کنگرهای را که با اکثریت جمهوریخواه اداره شود، نادیده گرفت.
دستیابی جمهوریخواهان به اکثریت کرسیهای کنگره به معنی مقاومت بیشتر در برابر احیای برجام است زیرا چندی پیش ۴۹ سناتور جمهوریخواه اعلام کردند جلوی توافق احتمالی را در صورتی که با محدودیت برنامه موشکی ایران همراه نباشند میگیرند. این شرایط، پیشنمایشی از وضعیت کنگره، در حالتی است که اکثریت آن را جمهوریخواهان تشکیل دهند.
اختیارات کنگره برای جلوگیری از احیای برجام
ناهماهنگی با کنگره از سوی دولت آمریکا به توافقی ناپایدار منجر خواهد شد که ممکن است خیلی زود به سرنوشت برجام دچار شود. در اوایل سال ۲۰۱۵ بود که ۴۷ سناتور جمهوریخواه در نامهای خطاب به ایران و البته برای هشدار به اوباما اعلام کردند: «هر توافقی که توسط کنگره تائید نشود توسط دولت بعدی آمریکا زیرسوال خواهد رفت.»
این اتفاق سه سال بعد با خروج ترامپ رخ داد که ثابت میکرد، هر توافقی در آینده نیز با کنار گذاشته شدن کنگره محکوم به شکست و به تعبیر نماینده جمهوریخواه آمریکایی، به چرخاندن قلم رئیس جمهوری بعدی وابسته است. البته، مساله فقط به رئیسجمهوری بعد مربوط نمیشود؛ کنگره میتواند در دوران بایدن هم روند رفع تحریمها را در صورت توافق احتمالی، با طرحهای تحریمی جدید مختل کند. این مساله تا حد زیادی آزادی عمل احتمالی ایران از توافق برجام را محدود خواهد کرد.
چیزی که به اهمیت نقش کنگره میافزاید، قانونی است موسوم به «اینارا» که در سال ۲۰۱۵ با رأی ۹۸ سناتور آمریکایی (از صد نفر) تصویب شد. اینارا، دولت را ملزم میکند هرگونه توافق جدید اتمی را برای بررسی به کنگره ارسال کند. کنگره هم میتواند در یک قطعنامه مشترکِ عدم تائید، مانع از اجرای این توافق شود؛ اگر ترکیب کنگره به نفع مخالفان برجام باشد، تردیدی نیست که هرگونه توافق احتمالی با مشکل مواجه میشود.
به احتمال زیاد، دولت آمریکا در تلاش است تا حصول نتیجه نهایی، مذاکرات هستهای را به بعد از انتخابات نوامبر موکول کندچرا کار برجام پیش از انتخابات تمام نمیشود؟
در صورتی که برجام تا پیش از انتخابات از طرف دولت تائید شود، مقاومت کنگره اجازه اجرایی شدن آنرا نمیدهد. بنابراین امتیازدهی بایدن به ایران برای احیای برجام به منظور کسب دستاورد برای دموکراتها در انتخابات، باعث مخالفت بیشتر جمهوریخواهان خواهد شد. از این گذشته، بسیاری از دموکراتها هم مایل نیستند انرژی پویش تبلیغاتی خود را صرف بحثهای مربوط به برجام کنند.
در نتیجه هر تلاشی برای احیای برجام با فشار سیاسی مضاعف از سوی کنگره منجر میشود؛ زمانیکه بایدن برای تصمیمگیری در موضوعهای اولویتدارتر هم با مقاومت سیاسی مواجه است، بعید است که بخواهد سرمایه سیاسی خود را خرج احیای برجام کند؛ آنهم در حالی که اعطای امتیاز به ایران برای احیای برجام، همحزبیهایش را وارد یک دعوای سنگین تبلیغاتی _ انتخاباتی با جمهوریخواهان میکند.
دلیل وقتکشی و سنگاندازی دولت آمریکا برای احیای برجام هم به همین موضوع برمیگردد. به احتمال زیاد، دولت آمریکا در تلاش است تا حصول نتیجه نهایی، مذاکرات را به بعد از انتخابات نوامبر موکول کند.