اکونومیست نوشت: سوال کنونی آمریکا و غرب اینکه آیا مردی که سعی کرد نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ را باطل کند، قدرتمندترین اتحاد نظامی جهان را تهدید به انحلال کرد و با ولادیمیر پوتین همقدم شد، تصمیم دارد دوباره نامزد شود؟ و آیا می توان او را متوقف کرد؟ شاید هنوز برای این سوال زود باشد اما از نظر زمانی اکنون به انتخابات مقدماتی ۲۰۲۴ بیشتر از انتخابات قبلی ریاست جمهوری نزدیک شدهایم. علیرغم سوابق ضعیف ترامپ در مقام ریاست جمهوری و رفتار غیراخلاقی بعد از کنار گذاشته شدن توسط رای دهندگان آمریکایی، اما تسلط دونالد ترامپ بر حزب جمهوری خواه تقویت شده است.
شکست بزرگ لیز چنی در انتخابات مقدماتی وایومینگ در این هفته اهمیت دارد، زیرا کنگره را از یک محافظهکار شجاع و اصولگرا محروم کرد و اینکه یک الگوی کلی تکرار شد: هرچند نه همه نامزدهای مورد تایید ترامپ، اما اکثر این نامزدها در انتخابات مقدماتی پیروز شدهاند. شاید یکی از نشانه های بزرگتر نفوذ او، تلاش بسیاری از نامزدهای بازنده برای جلب تأیید او باشد. رقابت نه بر سر جنبههای مختلف محافظه کاری، بلکه بر سر میزان تایید از سوی ترامپ است. از ده جمهوریخواه مجلس نمایندگان که به استیضاح رئیسجمهور به خاطر عملکردش در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ رای دادند، هشت نفر یا خودشان بازنشسته شده یا توسط رایدهندگان در انتخابات درون حزبی بازنشسته شدهاند. همزمان نامزدهای این حزب برای انتخابات پستهای کلیدی دولتی ایالتها هم فرادی هستند که از ادعای خطرناک آقای ترامپ مبنی بر تقلب در انتخابات سال ۲۰۲۰ حمایت می کنند.
نظرسنجی اولیه در مورد اینکه رای دهندگان جمهوری خواه چه کسی را به عنوان قهرمان خود در سال ۲۰۲۴ می خواهند نشان می دهد که حدود ۵۰ درصد از آنها طرفدار ترامپ هستند. در سیستمی که یک نامزد با داشتن حمایت ۳۰ درصدی، میتواند اکثر رقبا را در انتخابات درون حزبی حذف کند، این موقعیت برای شروع بسیار عالی است. چند ماه پیش، رای دهندگان جمهوری خواه، که از آقای ترامپ خسته شده بودند، به نظر می رسید شاید به فرماندار فلوریدا، ران دوسانتس، یا هرکس دیگری رای دهند که همان رویکرد را بدون هیاهو داشته باشد. اما حالا احتمالا دوسانتس به این نتیجه برسد که بهترین شانس او برای ورود به کاخ سفید، حضور به عنوان معاون اول ترامپ در انتخابات است.
از حالا تا اولین انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان، خیلی مسایل ممکن است تغییر کند، اما اگر آقای ترامپ تصمیم بگیرد نامزد شود، ظاهرا نامزدی جمهوریخواهان را خواهد برد. این منجر به سوال دوم می شود: آیا می توان او را متوقف کرد؟
یکی از موانع قانون است. جدیدترین تحقیقات از انواع تحقیقاتی که ترامپ با آن روبهروست، زمانی فاش شد که افبیآی در اوایل این ماه به مارآلاگو رفت. تحقیقات زیادی هم مخفی باقی مانده است. وزارت دادگستری به دنبال اسناد محرمانه ای است که ترامپ از کاخ سفید برداشته است. هنگامی که تحقیقات کامل شد، دادستان کل، مریک گارلند، شاید تصمیم بگیرد که جای اسناد امن است و کار او دیگر تمام شده است. اینکه آیا پیگرد قانونی در پی خواهد داشت یا نه ممکن است به میزان حساسیت اسناد بستگی داشته باشد.
بسیاری از جمهوری خواهان، از جمله دوسانتس، پشت ترامپ قرار گرفتند. پر سر و صداترین افراد خواستار استیضاح آقای گارلند و خواهان کاهش بودجه اف بی آی هستند – استانداردی دوگانه، زیرا همین افراد خواهان برخورد با هیلاری کلینتون به دلیل استفاده از یک سرور ایمیل خصوصی بودند. با این حال، دموکراتها باید به خاطر داشته باشند که این شمشیر دو لبه است: در سال ۲۰۱۶، وزارت دادگستری از محاکمه خانم کلینتون خودداری کرد.
سه تحقیق دیگر – در مورد اینکه آیا ترامپ در اظهارنامه های مالیاتی خود دروغ گفته است یا خیر، آیا او قانون را در ۶ ژانویه زیر پا گذاشته است یا خیر، و اینکه آیا او در یک توطئه جنایتکارانه برای لغو انتخابات در شهرستان فولتون، جورجیا، در نوامبر ۲۰۲۰ شرکت کرده است یا خیر، هنوز نامشخص هستند. مانند هر کس دیگری، ترامپ هم سزاوار اصل برائت است و مخالفان او باید مراقب تکرار اشتباهات قدیمی باشند: هربار آنها امیدوار بودند که چیزی، هر چیزی (تحقیقات مولر، اولین دادگاه استیضاح، دومین دادگاه استیضاح) او را از صحنه خارج کند اما نکرد.
در واقع، این مشکلات حقوقی انگیزه آقای ترامپ را برای کاندیداتوری افزایش می دهد. خارج از سیاست، او فقط یک شهروند معمولی و موضوع چند تحقیق است. تا وقتی احتمال نامزدی او وجود داشته باشد، او رئیس جنبشی است که دفعه قبل ۷۴ میلیون رای به دست آورد. در آن مقطع، آقای گارلند و دیگرانی که تحقیقات را انجام میدهند، با یک انتخاب مهم روبهرو میشوند: یا یک نامزد ریاستجمهوری را محاکمه کنند یا تصمیم بگیرند که از حاکمیت قانون حمایت نکنند. محاکمه شدن و حتی محکوم شدن می تواند به بازگشت ترامپ کمک کند. تبلیغاتی انتقام جویانه با هدف تلافی آزار و اذیتش توسط سیستم حقوقی آمریکا که غرایز ترامپ را فعال و نهادهای آمریکا را بیشتر خسته خواهد کرد.
در دورهای دیگر، نفوذ شرکتهای آمریکایی میتوانست به کنار زدن ترامپ کمک کند. اما امروزه و با تبدیل شدن حزب جمهوری خواه به جنبش سفیدپوستان طبقه کارگر و تعداد فزایندهای از اسپانیاییتبارهای محافظه کار، نفوذ سیاسی شرکت های بزرگ در حال کاهش است. این جنبش نه تنها به درگیریهای خارجی، مهاجرت غیرقانونی و کاهش خدمات درمانی و تامین اجتماعی، بلکه به تجارت و سیاست هویتی چپ اعتراض دارد که توسط نخبگان جهانیگرا پیش برده میشود.
بسیاری از جمهوری خواهان فکر می کنند که حزب برای مدت طولانی منافع شرکتهای بزرگ را بر کارگران آمریکایی ترجیح داده است. جای تعجب نیست که شرکت های بزرگ اکنون چشم انداز پیروزی جمهوری خواهان در ماه نوامبر را با نگرانی نظارهگر هستند. آنچه از تشکیلات جمهوری خواه باقی مانده مانند یک دولت در تبعید عمل می کند که درباره قدرت گرفتن ترامپ زمزمه می کند، اما فاقد ابزاری برای توقف آن است.
افزایش مخالفان
اگر نه حزب او و نه قانون جلوی ترامپ را نگیرد، چه چیزی می تواند؟ رویاگونه میتوان از نامزدی خانم چنی صحبت کرد تا رأیدهندگان جمهوری خواه را که طاقت رای به نامزد دموکرات را ندارند، متقاعد به رای دادن به او کند. اگر تعداد زیادی از این افراد در یک رقابت نزدیک در ایالت های قرمز، نظرشان تغییر کند، می تواند موجب شکست ترامپ در کالج الکترال شود.
بهتر است به حس خوب مردم آمریکا تکیه کنیم. فراموش نکنیم ترامپ در انتخابات شکست خورده است. او در چهار سال ریاست جمهوری خود، هر دو مجلس کنگره و همچنین کاخ سفید را از دست داد. بسیاری از رای دهندگان می دانند که او خطرناک و غیر دموکراتیک است و اکثر آنها نمی خواهند او به قدرت بازگردد. دلیل اینکه ترامپ به شدت علیه قابل اعتماد بودن صندوق رای تبلیغ میکند این است که میداند صندوق رای میتواند او را شکست دهد.