بهگزارش مرکزمطالعات سورین، روزنامه نشنال در یادداشت خود بهقلم «محمود جوادی» نوشت: پس از ماهها بررسی، شورای اتحادیه اروپا، مشارکت استراتژیک این نهاد با شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای عضو آن را در 20 ژوئن 2022 تصویب کرد.
این استراتژی از 6 بخش تشکیل شده است: تجارت و سرمایهگذاری، امنیت انرژی پایدار، ثبات منطقهای و امنیت جهانی، توسعه جهانی و بشردوستانه، ارتباطات مردمی و مهمتر از همه، ایجاد پیوند بین اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس.
در مورد عمق و دامنه این مشارکت استراتژیک، نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران گفته و نوشته شده است. در حالی که عقبنشینی ظاهری کاخ سفید از غرب آسیا گستردهتر از قبل است، برخی نیز به محدودیتهای ساختاری و عملکردی اروپا اشاره میکنند.
قبل از تهاجم روسیه به اوکراین، در جوامع دانشگاهی و اتاق فکر، اتفاق نظر وجود داشت که روابط اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس با سه مشکل اساسی روبروست که ایجاد این مشارکت استراتژیک را زیر سوال میبرد.
سفر اخیر جو بایدن به عربستان، ظاهرا نتوانست تولید نفت جدید را تضمین کند. آرزوی اتحادیه اروپا برای مشارکت استراتژیک با کشورهای خلیج فارس باید بهعنوان ارتقای به موقع روابط بین منطقهای تلقی شود.
از سال 2019 که کابینه جدید قدرت را در کمیسیون اروپا به دست گرفت، رهبران اتحادیه اروپا شروع به بیان ویژگیهای یک اروپای ژئوپلیتیکی کردهاند، در حالی که جنگ روسیه و اوکراین، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن را وادار کرده است تا از قدرت خود استفاده کنند.
با این وجود، اتحادیه اروپا در طول تلاش خود برای تبدیل شدن به یک قدرت ژئوپلیتیکی، به خوبی آماده است تا نیروها و منابع خود را در بحرانهای زیستمحیطی سرمایهگذاری کند که زندگی مردم و ثبات دولتها را به خطر میاندازد.
با توجه به وخامت اکوسیستم کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و مناطق پیرامونی آنها، این منطقه با فاجعه آبوهوایی، طوفانهای گرد و غبار شدید و کمبود آب مواجه است.
از آنجایی که آب خلیج فارس ممکن است به زودی به شوری برسد که نمکزدایی را غیرممکن میکند، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، یعنی امارات، کویت و قطر، بیش از 90 درصد به نمکزدایی متکی هستند.
تامین آب آنها در این میان دشوار است. اکثر ایالتهای شورای همکاری خلیج فارس به دلیل تقاضای زیاد برای آب همراه با سطوح پایین آبهای زیرزمینی طبیعی و بارندگیهای نادر، تنها چند روز آب آشامیدنی ذخیره شده در هر زمان معین دارند.
فراتر از این مخمصه آشکار، منابع محیطی ناکافی اخیراً باعث جابجایی مردم غرب آسیا در داخل شده است.
با توجه به ساختارهای قومی و قبیلهای کشورهای حاشیه خلیج فارس و غرب آسیا، درگیریهای داخلی و مسلحانه در افق دیده میشود. این سناریوی پیشرو، برای ثبات کشورها مضر است.
مشارکت اتحادیه اروپا در کاهش اثرات این تهدیدات غیرنظامی برای ملتها و دولتها در منطقه خلیج فارس و فراتر از آن، مانند شراکت استراتژیک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس که مقرر شده، مستلزم بازتعریف و مفهومسازی مجدد امنیت در ذهنیت اتحادیه اروپا و گنجاندن آن در دستور کار است.