“تام اوکانر” در یادداشتی در نشریه نیوزویک به اقدامات چین و روسیه در مقابله با گسترش ناتو میپردازد و بیان میکند که ایران و عربستان مورد توجه چین و روسیه هستند: «همزمان با عضوگیریهای تازه در ناتو، در شرق جهان نیز قدرتهای امنیتی و اقتصادی ـ بهرهبری پکن و مسکو ـ بهدنبال یارگیری از کشورهایی مانند ایران و عربستان سعودی در نهادهایی مانند سازمان همکاریهای شانگهای و گروه بریکس هستند.»
او توضیح میدهد که دو ویژگی مهم این دو سازمان، یعنی چندقطبی بودن و برگزار کردن جلسات خود پشتسرهم باعث تسهیل پیوندهای اقتصادی و پر کردن شکافهایی مانند تحریم میشود.
این یادداشت با بررسی دلیل پیوستن دو کشور به سازمانهای گفتهشده توضیح میدهد: «برای ریاض این اقدام کمتر به پشتپا زدن به روابط چندساله با واشنگتن و گنجیدن در یک محور تازه مربوط میشود و بیشتر با جایگاه رو به رشد پادشاهی بهعنوان یک بازیگر مستقل مربوط است.»
مقامات عربستان نیز با اطمینان از چشمانداز 2030 این کشور صحبت میکنند. این چشمانداز که توسط محمد بن سلمان یک سال قبل از انتصاب بهعنوان وارث تاجوتخت و فرمانروای واقعی عربستان سعودی در سال 2017 رونمایی شد، طرحی را برای تنوع بخشیدن به اقتصاد وابسته به نفت کشورش و ارائه تصویری نو از پادشاهی به مردم و جامعه بینالمللی نشان میدهد.
مقامات عربستانی تأکید میکنند عربستان بزرگترین صادرکننده نفت و عضو گروه G20 است و در صورت پیوستن این کشور به بریکس، نظام اقتصادی جهانی را متعادل خواهد کرد. حالا با نهادهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای راههای بالقوهای برای دور زدن تحریمها وجود خواهد داشت.
اوکانر با بیان این نکته که ایران یکی از کشورهایی است که بهدنبال مقابله با فشار اقتصادی آمریکاست و تحریمها بهشدت بر توانایی تهران برای تجارت با جامعه بینالمللی تأثیر گذاشته است، توضیح میدهد ناامیدی از تغییر سیاست در واشنگتن باعث شده است که تهران بهطور فزایندهای به منطقه خود برای مشارکت استراتژیک که با پکن و مسکو ایجاد کرده است، نگاه کند.
زکیه یزدانشناس، پژوهشگر مرکز استراتژیک خاورمیانه در این باره میگوید: «مقامات ایرانی به این نتیجه رسیدهاند که ایالات متحده و متحدان غربی آن هرگز اجازه نخواهند داد که جمهوری اسلامی ایران نقش منطقهای شایسته خود را بهعنوان یک قدرت میانی ایفا کند، بنابراین، آنها تصمیم گرفتهاند با نزدیک شدن بیشتر به نهادهای غیرغربی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس، تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران را خنثی کنند، بهعلاوه، ایرانیان نظم جهانی آینده را شرقی میدانند و تلاش میکنند به سازمانهایی نزدیک شوند که قدرتهای شرقی مانند روسیه و چین در آنها نقش بسزایی دارند.»
این یادداشت با توجه به این نکته که سازمانهای همکاری شانگهای و بریکس جایگزینی برای سازمانهای غربی نیستند، بیان میکند: «رقابت بینالمللی رو به رشد تنها عملکرد متعادلسازی سازمانهای غیرغربی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس را تشدید کرده است و به همین منظور پیوستن یک قدرت میانهرو با رویکرد ضدغربی مانند ایران به این نهادها میتواند این جنبه سازمان همکاری شانگهای و بریکس را تقویت کند.»
یکی از نکاتی که در این یادداشت به آن اشاره شده، ذخایر نفت و گاز ایران است که آن را به یک شریک راهبردی مهم تبدیل میکند، بهویژه با توجه به تشدید تنش بر سر انرژی در جهان که با تحریمهای غرب بر روسیه و رقابت شدید بین پکن و واشنگتن ایجاد شده است.
این نشریه توضیح میدهد ایران تنها تولیدکننده منابع انرژی در خلیج فارس است که متحد آمریکا نیست و در صورت تشدید جنگ تجاری بین پکن و واشنگتن از تأمین انرژی چین خودداری نخواهد کرد، بهعلاوه، موقعیت ژئوپولیتیکی ایران در پی جنگ روسیه و اوکراین تقویت شده است و این برای قدرتهای بزرگ در این نهادها مانند روسیه و چین از اهمیت بالایی برخوردار است.
“آخیل رامش”، عضو انجمن اقیانوس آرام مستقر در هاوایی نیز با تأکید بر این نکته که واردات نفت برای کشورهایی همچون چین و هند همیشه یک دردسر بوده، عضویت عربستان و ایران را در این سازمانها بهنفع این کشورها میداند. او میگوید: « برای کشورهایی مانند چین و تا حدودی هند، وابستگی به واردات نفت یک دردسر همیشگی بوده است، به این ترتیب، وجود سه تولیدکننده بزرگ نفت در این گروه (روسیه، ایران و عربستان) به این دو کشور امکان میدهد خرید نفت با قیمتهای پایینتر را تضمین کنند.»
رامش اضافه میکند: «ایالات متحده و متحدانش در دستکم گرفتن سازمانهایی مانند بریکس، سازمان همکاری اسلامی، بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی و بانک توسعه ملی و طرحهایی مانند یک کمربند یک جاده که حدود 148 کشور و 32 نهاد بینالمللی را درگیر میکند، دچار یک خطای فاحش شدهاند.»
این یادداشت در بخشی دیگر تصریح میکند ذخایر نفت ایران و عربستان یکی از راههای کنترل هژمونی دلار آمریکا در جهان است: «ذخایر نفت تهران و ریاض همچنین به بریکس دست قویتری برای کنترل هژمونی دلار آمریکا بر سیستم مالی جهان میدهد. برای جایگزینی دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی، باید صادرات کالاهای بیشتری داشته باشید.»
نیوزویک با وجود اختلافاتی که بین ایران و عربستان وجود دارد بیان میکند که چین و روسیه توانایی جمع کردن آنها را دارند: «هرچند ایران و عربستان اختلافاتی با یکدیگر دارند اما چین و روسیه توانایی خود را برای گردهم آوردن دشمنان زیر یک پرچم مشترک نشان دادهاند، همانطور که با پذیرش همزمان هند و پاکستان توسط سازمان همکاری شانگهای در پنج سال پیش دیده شد.»
این یادداشت در آخر اختلافات در بریکس را مانع برنامههای توسعهای نمیداند و راهکار این سازمان را در جهت رشد توسعه بیان میکند: «اختلافات در بریکس مانع از مدیریت برنامههای توسعهای نشده است. بریکس امکان توسعه را براساس واگرایی در مدلهای اقتصادی و رویکردهای نوسازی اقتصادی در عوض همگرایی بهسمت یک مدل ویژه جهانی ارائه میکند.»