خبرگزاری «اسپوتنیک» در یادداشتی به قلم «ایکاترینا بلینووا» نوشت، با شنیده شدن زمزمههای تشکیل یک ائتلاف نظامی در غرب آسیا، این سوال مطرح است که چه هدف یا دشمن مشترکی این کشورها را گرد هم خواهد آورد.
تلاش ناکام دولت سابق آمریکا برای ایجاد اتحاد نظامی در منظقه
در این یادداشت به نقل از «هشام الغنام» محقق ارشد سعودی در مرکز مطالعات خلیج فارس در کمبریج آمده است: «با ایده جدیدی مواجه نیستیم. هنگامی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ و در اولین سفر خارجی بهعنوان رئیس جمهور آمریکا به عربستان سعودی آمد، اصلیترین چیزی که به خاطر دارم، قصد وی برای بازیابی ایده ناتوی عربی تحت عنوان اتحاد راهبردی خاورمیانه است».
در آن زمان منابعی به خبرگزاری رویترز گفته بودند که کاخ سفید به دنبال ایجاد همکاری عمیقتر میان کشورهای منطقه در حوزههای دفاع موشکی، آموزش نظامی، مبارزه با تروریسم و همچنین روابط اقتصادی و دیپلماتیمک است. قرار بود کشورهای قطر، عربستان سعودی، امارات، بحرین، کویت، عمان بهعلاوه مصر و اردن باشد تا اتحاد راهبردی خاورمیانه یا (MESA) را تشکیل دهند.
بلینووا در یادداشت خود مینویسد، الغنام باور دارد که ریاض در آن دوره با جدیت به دنبال این طرح بود و قصد داشت رهبری آن را بر عهده بگیرد، بهویژه به این دلیل که سعودیها خروج آمریکا از خاورمیانه را پیشبینی کرده بودند.
او به نقل از الغنام مینویسد: «کشورهای حاشیه خلیج [فارس] بهویژه پادشاهی [سعودی] با این طرح موافق بودند. اما به نظرم مشکل زمانی بروز کرد که این کشورها به ویژه سعودیها متوجه شدند قرار است تمام بار ایحاد این اتحاد را به دوش بکشند».
بلینووا به نقل از تحلیلگر سعودی میافزاید: «ایالات متحده نیز در اقدام عملی برای ایجاد این اتحاد جدی نبود. همچنین این فرض وجود داشت که سعودیها قرار است هزینه کل این اتحاد را بپردازند و اینطور نمیشود کاری پیش برد. بنابراین این طرح عملی نشد و با شکست مواجه شد».
موانع موجود بر سر راه تشکیل «اتحاد راهبردی خاورمیانه»
در یادداشت اسپوتنیک آمده است، «بیرول باسکان» تحلیلگر موسسه خاورمیانه معتقد است که همچنان موانع زیادی بر سر راه ایجاد یک ناتوی عربی وجود دارد. یکی از این موانع، این است که «یک قدرت نظامی عربی غالب» وجود ندارد که مسئولیت تشکیل و هماهنگی این اتحاد جدید را بر عهده بگیرد.
باسکان در این باره میگوید: «بهخاطر قدرت غالبی که ایالات متحده دارد، ناتو اتحادی موفق است. ناتو بدون ایالات متحده موفقیتی ندارد. اگر نسخه خاورمیانهای آن تشکیل شود، نمیدانم کدام کشور قرار است بار مسئولیت آن را بر عهده بگیرد و گمان نمیکنم ایدهای قابل دستیابی باشد».
این یادداشت به نقل از باسکان میافزاید، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیروی هوایی عالی دارد اما نیروی زمینی آنها چندان قدرتی ندارد. مصر به نوبه خود نیروی زمینی قدرتمندی دارد اما این سوال مطرح است که آیا رهبری چنین اتحادی را بر عهده میگیرد.
بلینووا به نقل از یک استاد شعبه دانشگاه جورج تاون در قطر در اینباره مینویسد، ناتوانی این کشورها و ارتشهای این کشورهای عضو اتحاد فرضی ناتوی عربی جهت «همکاری موثر تحت یک فرماندهی و ساختار کنترلی یکپارچه» میتواند مانع تشکیل این اتحاد نظامی شود. در این بین اشتیاق اردن برای شکلگیری چنین اتحادی قابل درک است زیرا «اردن بهعنوان کشوری کوچک و فقیر از نظر منابع، از تشکیل چنین اتحادهای بینالمللی استقبال میکند زیرا برای این کشور منافع مادی، دیپلماتیک و امنیتی دارد».
این یادداشت به نقل از الغنام مینویسد: «ناتوی خاورمیانه در حال حاضر و بدون اشتراک گذاشتن مسئولیتها به شکل مساوی، امکانپذیر نیست. نمیتوان همه مسئولیتها را به عهده ریاض گذاشت و انتظار داشت که ریاض همه کارها را انجام دهد. ایالات متحده بهعنوان یک قدرت بزرگ جهانی باید با ارائه کردن قابلیتهای فنی و فرایند آموزشی در آن مشارکت کند و تمرکز آن نیز باید فقط بر روی مسائل سیاسی و امنیتی باشد».
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان شد که بازیگران منطقه در حال حاضر چند اتحاد منطقهای از جمله اتحادیه عرب را در زمینه پروژههای مشترک و تلاشهای اقتصادی، برنامه ریزی و غیره تشکیل دادهاند اما «آنچه کم دارند، زاویه سیاسی و امنیتی است و اگر قرار است اتحادی شکل گیرد باید بر این مسئله تمرکز داشته باشد.
بلینووا مینویسد هردوی این کارشناسان معتقدند همچنان یک مشکل دیگر نیز بر سر راه این اتحاد نظامی وجود دارد و آن، نبود درگیری نظامی عمده در منطقه است که در صورت وجود میتواند بهعنوان عاملی برای ایجاد اتحاد این ملتها عمل کند. با اینکه دههها قبل، ملتهای عرب برای مقابله با رژیم صهیونیستی متحد شدند، در طول این سالها روابط آنها با تلآویو دستخوش تغییر شده است.
این یادداشت به نقل از باسکان مینویسد: «عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر به عنوان بازیگران اصلی و همچنین اردن، روابط خوبی با اسرائیل دارند. حدس من این است که حتی اسرائیل آنها را تشویق کند که گرد هم بیایند و حتی ممکن است خود در آن مشارکت کند».
وی مدعی شد: «تهدید ایران برای آنها وجود دارد اما آیا این مسئله میتواند همه این کشورها را در کنار هم جمع کند؟ من اینطور فکر نمیکنم» و سوالی که ایجاد میشود این است که آیا چنین اتحادی مشابه به ناتو برای منطقه لازم است؟
باسکان در ادامه بیان داشت: «همین حالا اتحادی از ابوظبی تا ریاض، قاهره و تل آویو وجود دارد و این اتحاد قرار است روز به روز قدرت بیشتری پیدا کند. اینکه آنها بتوانند آن را به اتحادی نظامی تبدیل کنند، زمان جواب را به ما خواهد گفت».
از سوی دیگر الغنام نیز در این باره گفت، در حالی که ناتو به عنوان خاکریزی در برابر کمونیسم و اتحاد شوروی تشکیل شد، کشورهای عربی فوقالذکر «چنین دشمن مشترکی ندارند یا بگذارید اینطور بگویم که هدف یا مقصد مشترکی ندارند».
پیش از این «تسفی بارئیل»، تحلیلگر نظامی ارشد روزنامه «هاآرتص» در این باره گفته است، مقصود این است که رژیم صهیونیستی رادارها و پدافندهای هوایی خود را در منطقه برای دفاع از خود در مقابل پرواز پهپادها و شلیک موشکها مستقر کند. به این ترتیب قبل از اینکه این موشکها و پهپادها بخواهند وارد فلسطین اشغالی، شناسایی و رهگیری میشوند. در کشوری مثل عراق هم تحت پوشش حضور آمریکا، این امر میسر خواهد شد تا همانطور که شبکه ۱۲ تلویزیونی رژیم صهیونیستی، کشورهای عربی یک «دیوار حمایتی برای اسرائیل، در مقابل تهدید مشترک ایران» خواهد شد. (جزئیات بیشتر)
زمزمهها درباره تشکیل چنین اتحادی در غرب آسیا پس از آن دوباره شروع شد که «عبدالله دوم» شاه اردن در مصاحبه با شبکه آمریکایی «CNBC» اذعان کرد: «اردن به طور فعال با ناتو همکاری میکند و خود را شریک این ائتلاف میداند؛ دهها سال است که اردن شانه به شانه نیروهای ناتو جنگیده میجنگد».
عبدالله دوم افزود: «مایلم کشورهای بیشتری در منطقه در این ائتلاف مشارکت کنند و من یکی از اولین افرادی خواهم بود که از ایجاد ناتو در خاورمیانه حمایت خواهد کرد».