جنگ و درگیری در اوکراین شاید مهمترین تحول این روزهای عرصه بین الملل است که کشورهای دنیا از جمله همسایگان این کشور را متأثر از خود کرده است. شاید کشورهای اروپایی بیش از همه از بحران اوکراین متأثر شده باشند و این روزها به دلیل تحریم واردات نفت و گاز از روسیه، با بحران خودساخته انرژی دست و پنجه نرم می کنند. حال که اروپا درهای خود را به روی واردات انرژی از روسیه بسته است، چاره ای ندارد جز اینکه جایگزینی مطمئن برای آن بیابد و در این میان چه گزینه ای بهتر از کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس.
طبق آنچه وبسایت رسمی اتحادیه اروپا منتشر کرده است، شورای روابط خارجی این اتحادیه سند «مشارکت راهبردی با شورای همکاری خلیح فارس» را تصویب کرد و قرار است همکاری تقویت شده و عمیق در راستای منافع مشترک میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس شکل بگیرد. انرژی، تغییرات آب و هوایی، تجارت، ثبات منطقهای، امنیت جهانی و چالشهای انسانی از دیگر موارد ذکر شده در سند موسوم به «مشارکت رفاه» است که دوشنبه گذشته نماینده عالی اتحادیه اروپا و کمیسیون اروپا آن را تصویب کردند و به تأیید وزیران امور خارجه این اتحادیه رسید.
سطح همکاری های میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس ۲۰ درصد از اقتصاد جهانی، ۱۷.۵ درصد از تجارت جهانی و بیش از نیمی از سرمایه گذاری مستقیم خارجی جهانی را دربر می گیرد.
برای بررسی چرایی امضای سند همکاری میان شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا و ماهیت آن، «راهبرد معاصر» به سراغ سید جلال ساداتیان، کارشناس سیاست خارجی و سفیر سابق ایران در لندن رفته است که مشروح این گفت وگو را می خوانید.
راهبرد معاصر: برخی گزارشها امضای سند همکاری میان شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا را ناشی از اوضاع حاکم بر روسیه و عملیات نظامی در اوکراین می داند. تحلیل شما از این گزاره چیست؟
ساداتیان: امضای این سند همکاری بی ارتباط با شرایط کنونی عرصه بین المللی نیست؛ اروپا و آمریکا می خواهند روسیه را کاملاً زیر فشار قرار دهند و محاصره این کشور را تکمیل کنند. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اضمحلال نظام دوقطبی حاکم بر جهان، عده ای می گفتند روسیه برای همیشه از بین رفت؛ به عنوان نمونه فوکویاما تئوری ای را مطرح کرد که به پایان جهان رسیده ایم و لیبرال دموکراسی حاکم بر دنیا شد. تئوری های مختلفی نیز بعدها هانتینگتون مطرح کرد که جهان تمدن ها شروع شده است.
به هرحال تئوری های مختلفی از آن زمان مطرح شد از جمله اینکه به پایان تاریخ رسیدیم و نظام دو قطبی از بین رفته و دیگر کاملاً شکست خورده و اکنون لیبرال دموکراسی آمریکا بر جهان حاکم است؛ یعنی همان نظام تک قطبی که آمریکا در رأس آن قرار دارد. در ادامه عده ای گفتند در این زمینه خوش خیال نباشید و روسیه سربلند خواهد شد. آنها معتقد بودند در حال حاضر وضعیت روسیه به گونه ای است که به دلایل اقتصادی دچار فروپاشی شده، اما بعدها این کشور سربلند خواهد کرد، زیرا هم ذخایر انرژی دارد و هم به لحاظ ژئوپولیتیک خاص است و می تواند حاکمیت پیدا کند.
روسیه در دوران ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین به دلیل درآمدهای خوب نفتی و تیزهوشی و هوشیاری تیم جوان «ک.گ.ب» توانستند از حالت تدافعی دربیایند و تهاجمی شوند. آنها به اوستیای جنوبی حمله، شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کردند، وارد سرمایه گذاری در منطقه دونباس واقع در شرق اوکراین شدند و استقلال این منطقه از اوکراین را به رسمیت شناختند. در ادامه شاهد عملیات نظامی در اوکراین بودیم؛ هرچند قصد تصرف این کشور را نداشتند و از اطراف کی یف، پایتخت اوکراین عقب نشینی کردند.
روس ها در هنگام عملیات نظامی در اوکراین متوجه دامی که غربی ها و ناتو پهن کرده بودند، شدند. با اینکه آنها نمی خواهند مستقیم با روسیه وارد جنگ شوند، اوکراین را از لحاظ تسلیحاتی و مالی تقویت می کنند، زیرا می خواهند جنگی طولانی مدت تخریبی علیه روسیه شکل دهند تا کاملاً زیرساختهای اقتصادی این کشور و توانمندی های آن را از بین ببرند.
روسیه متکی به صادرات نفت و گاز و در مجموع تأمین کننده انرژی اروپاست. دو خط لوله به اروپا کشیده اند؛ «نورد استریم 1» که با آن بخش عمده ای از گاز آلمان و بخش هایی از اروپا را تأمین می کنند و 12 میلیارد دلار نیز سرمایه گذاری کرده اند و «نورد استریم 2» که به دنبال جنگ اوکراین فعالیت های آن متوقف شده است.
راهبرد معاصر: به نظر شما علت تصویب سند همکاری میان شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا چیست و چه اهدافی را دنبال می کند؟
ساداتیان: اروپایی ها تصور می کردند درنهایت می توانند با حل موضوع برجام، ایران را به تأمین بخشی از انرژی اروپا راضی کنند که این موضوع به فرجام نرسید. بنابراین اروپایی ها به سراغ کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس آمدند که عمده این کشورها از جمله قطر، امارات و عربستان تأمین کننده گاز و نفت هستند. اروپایی ها وقتی می خواهند پیمان بلندمدت ببندد، می خواهند بگویند موضوع ما مقطع کنونی نیست و با اطمینان از اینکه انرژی لازم اروپا تأمین می شود، به سمت تحریم کامل روسیه بروند. کمااینکه در سازمان ملل متحد نیز روسیه را محکوم کردند و رأی علیه مسکو جمع کردند و در بسیاری از بخش ها از جمله پولی، سوئیفت و ارتباطات بین الملل این کشور را تحریم کردند و حالا به دنبال این هستند بخش انرژی روسیه را کاملاً تحریم کنند و اجازه ندهند نفت و گاز این کشور به اروپا برسد. به نظر می آید این سند در همین راستا تنظیم شده باشد.
طبیعی است کشورهای حوزه خلیج فارس که دارای درآمد نفتی خوب هستند، درآمدهای مازادی نیز دارند، کما اینکه تاکنون عمده شرکت های غربی نسبت به بازسازی و اجرای طرح ها و پروژه های مختلف در کشورهای عربی اقدام کردند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا نیز صریح و بی پرده اعلام کرد، کشورهای عربی خلیج فارس همانند گاو شیرده هستند که باید شیر آنها را دوشید.
طبیعتاً اروپایی ها امروز که نیازمند تأمین انرژی از سمت این کشورها هستند و پول های خود را سرازیر خلیج فارس می کنند، برنامه ای دارند که بتوانند این پول ها را با عنوان توسعه و اقدامات زیرساختی، جاده سازی و شهرسازی در راستای رفاه این کشورها احیا و بخشی را نیز صرف کارهای دفاعی آنها کنند تا پول هایی که برای خرید نفت گاز به کشورهای عربی داده اند، بتوانند برگردانند.
در همین راستا موضوع گردشگری همزمان با موضوعات امنیتی و تجاری مطرح می شود، ولی محور اصلی مباحث اروپا با شورای همکاری خلیج فارس، انرژی اروپاست. آمریکا اعلام کرده به وسیله «ال ان جی» نیاز انرژی اروپا را تأمین می کند؛ اما قاعدتا «ال ان جی» که آمریکا از کشتی برای اروپا ارسال می کند به تنهایی نمی تواند نیازمندی های این قاره را تأمین کند، زیرا نیاز انرژی آنها بسیار فراتر از این حرفهاست و به همین دلیل به سمت کشورهای اصلی تأمین کننده نفت رفته اند.
با توجه به این موضوع بحث نفت عراق و امارات، بحرین و عربستان مطرح می شود، زیرا تمام این کشورها تأمین کننده انرژی هستند و اروپا می خواهد اعلام کند در قبال حفظ امنیت کشورهای عربی، نیاز انرژی خود را نیز رفع می کند.
راهبرد معاصر: ارتباط این سند با عملیات نظامی در اوکراین چیست؟
ساداتیان: تصویب سند میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس ارتباط کاملاً مستقیم با جنگ اوکراین دارد. وادار کردن روسیه به ورود به جنگ اوکراین دامی بود که غربی ها پهن کردند. روسیه فعلی مهاجم و دارای هژمون است و غرب قصد دارد آن را متوقف کند. اگر روسیه دست در دست چین بگذارد، خطر بسیاری جدی کشورهای غربی را تهدید خواهد کرد. آمریکا ازافغانستان خارج شده و در عراق نیز ادعا کرده است قصد خروج دارد و عمده تمرکز خود را در شرق آسیا قرار داده است تا بتواند چین را مهار کند؛ اما به دنبال چین باید روسیه را نز مهار کند. بنابراین برنامه موسوم به «سند رفاه» را تدارک دیدند تا بدون اینکه خود مستقیم درگیر جنگ شوند، با نظامیان اوکراینی روسیه را درگیر جنگ کنند. غربیها تسلیحات در اختیار کی یف قرار دادند و جنگ فرسایشی برای نابود کردن ثروت، امکانات و توانمندی های روسیه آغاز شد.
وقتی غربی ها چنین قصدی دارند و مسکو را تحریم کردند، با توجه به اینکه عمده منبع تأمین انرژی آنها روسیه است، به سمت شورای همکاری خلیج فارس آمدند تا این نیاز را رفع کنند. علاوه بر این، غربیها برنامه ریزی کردند بتوانند پول هایی را که در کشورهای عربی صرف خرید انرژی می کنند، دوباره احیا و رونقی برای خود ایجاد کنند.