اکنون با تداوم جنگ و خسارات شدید به ارتش روسیه، چین لفاظیهای خود در هشدار نسبت به رد پای حضور ناتو و آمریکا در آسیا را افزایش داده است.
وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در اواخر ماه آوریل گفت: ناتو، یک سازمان نظامی در آتلانتیک شمالی، در سالهای اخیر به منطقه «آسیا- اقیانوس آرام» آمده تا قلدری و ایجاد مناقشه کند. نیروهای ناتو در اروپا آشوب و بلوا و کشمکش به بار آوردهاند، آیا حالا میخواهند در آسیا-اقیانوس آرام و حتی سرتاسر جهان نیز چنین کاری کنند؟
این سخنان وانگ نسبت به نظرات لیز تراس، وزیر امور خارجه انگلیس مطرح شد که در پی حمله روسیه به اوکراین، خواستار تقویت ناتو شده و به چین هشدار داده بود که «مطابق قوانین بازی کند».
توجه مضاعف چین در حالی به ناتو معطوف میشود که واشنگتن و پکن، حمله مسکو را منعکس کننده تنشهای آتی میان خود در آسیا میدانند. ناتو سال گذشته میلادی گفت که قصد دارد تمرکز بیشتری بر چین داشته باشد و انتظار میرود پکن نقش بزرگی در پیشبرد استراتژی این اتحاد نظامی داشته باشد.
به طریق مشابه، آمریکا نیز هر روز بیش از پیش متقاعد میشود که این مناقشه در دراز مدت یک مزیت غیرمنتظره برایش دارد. پایگاه خبری بلومبرگ در دهم ماه مه گزارش داد که مقامات آمریکا معتقدند هزینههای دفاعی افزایش یافته اروپا و روسیهای که تضعیف شده، به آنها اجازه میدهد تا توجه امنیتی خود را به چین معطوف کنند.
این اهداف بخشی از بیاعتمادی مشترک به ناتو و آمریکاست که چین و روسیه را در سالهای اخیر به یکدیگر نزدیک کرده و دلیلی است بر این ادعای بسیاری از تحلیلگران که میگویند، چین، روسیه را در نبرد با اوکراین تنها نگذاشته است.
به همین ترتیب، کارشناسان و مقامات غربی هشدار میدهند که پکن در حال بررسی دقیق واکنشها به حمله روسیه بوده و درخصوص تنش احتمالی با تایوان درس میگیرد. چین در تایوان ادعای مالکیت داشته و تهدید کرده است که اگر این جزیره خودمختار به سرزمین اصلی چین ملحق نشود، پکن به آن حمله خواهد کرد.
سرهنگ «ژو بو» یک افسر بازنشسته ارتش آزادی بخش خلق چین در اکونومیست نوشت: اگر چین در محکوم کردن روسیه به غرب بپیوندد، مورد استقبال شدید واشنگتن و اکثر کشورهای اروپایی قرار خواهد گرفت. اما در عین حال، شراکت روسیه را نیز از دست خواهد داد و چندان طول نخواهد کشید که آمریکا دوباره موضعی تقابلی علیه چین بگیرد. سیاست دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا علیه کشور من «رقابتی شدید» است که فاصله زیادی با جنگ ندارد.
آینه جنگ اوکراین
اشتراکات استراتژی آمریکا در منطقه هند-اقیانوسیه و گسترش ناتو در اروپا مسئله جدیدی نیست؛ پکن و مسکو این نکته را در بیانیه مشترک ۵۰۰۰ کلمهای خود در ماه فوریه اعلام کردند، زمانی که رهبران چین و روسیه از شراکت «بدون محدودیت» خود خبر دادند.
آنها در این سند مخالفت خود را با «توسعه بیشتر ناتو» اعلام کرده و متعهد شدند که «درباره تاثیرات منفی استراتژی هند-اقیانوسیه آمریکا هوشیار باشند».
به رغم اعتراض چینیها، کارشناسان میگویند که میان نقش ناتو و استراتژی آمریکا در هند-اقیانوسیه تفاوتهایی بنیادین وجود دارد که همچنین شامل طیف گستردهای از سیاستهای اقتصادی و سیاسی فراتر از این بلوک و آمریکا است که با مرز طولانی اقیانوس آرام خود درگیر است.
با این حال، جنگ اوکراین بر منطقه تاثیر خواهد گذاشت؛ لی یوچنگ، معاون وزارت امور خارجه چین در ماه مارس گفت که این بحران آیینهای برای دیدن وضعیت امنیت در منطقه آسیا-اقیانوسیه خواهد بود.
دولت آمریکا تمرکز بر آسیا را اقدامی ضروری میداند که باید زودتر از اینها انجام میشد.
واشنگتن به شکلی فزاینده درباره سوءاستفاده چین از اقتصاد و ارتش خود در منطقه هشدار داده و به اقدامات پکن برای اعمال کنترل بیشتر بر هنگکنگ، افزایش حضور نظامی در دریای چین جنوبی و سرکوب حقوق بشر در منطقه سینکیانگ اشاره کرده است که به کار اجباری بیش از یک میلیون اقلیت مذهبی اویغور، قزاق و … منجر شده است.
مقامات آمریکا و چین اشتراکاتی میان جنگ اوکراین و تنشهای فزاینده در آسیا میبینند، اما هر یک برداشت متفاوتی از آن دارند.
مقامات آمریکا همچنان افزایش هزینه دفاعی در اروپا و عضویت احتمالی فنلاند و سوئد در ناتو را توسعههای امنیتی مثبتی میبیننند که میتواند به آمریکا اجازه دهد تا سیاست به تعویق افتاده «چرخش به سوی آسیا» را در پیش گیرد. این سیاست نخستین بار توسط باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق این کشور طرحریزی شد و این اقدامی است که ضروری بهنظر میرسد، چرا که حلقههای سیاسی آمریکا هر روز بیشتر از قبل چین – و نه روسیه – را رقیب اصلی نظامی خود میدانند.
با این حال، متخصصان و مقامات چینی از وقایع اوکراین برداشتهای متفاوتی دارند.
پکن – و خصوصا شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین – از دیرباز حامی «خودمختاری استراتژیک» بودهاند؛ مفهومی که امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه از آن حمایت کرد و در آن، اروپا نقش مستقلتری در حوزه دفاعی خود داشته و اتکای کمتری به آمریکا دارد.
شی جینپینگ در تماسی با امانوئل ماکرون و اولاف شولتس (صدراعظم آلمان) در ماه مه از این دو رهبر و دیگر رهبران اروپایی خواست تا امنیتشان را در دستان خود گیرند.
گرچه اثرات دراز مدت جنگ اوکراین – مانند سرنوشت خودمختاری استراتژیک اروپا – هنوز مشخص نیست، اما ظاهرا پکن به شکلی فزاینده باور دارد که میتواند چرخش آمریکا به سوی چین را بیش از پیش به تعویق انداخته و یک شکاف پایدار و طولانی مدت میان متحدان اروپایی و ناتو ایجاد کند.
سرهنگ «ژو بو» در اکونومیست نوشت: جو بایدن امید داشت که سیاستش در قبال روسیه را در یک وضعیت «پایدار و قابل پیشبینی» قرار دهد تا بتواند بر استراتژی هند-اقیانوسیه آمریکا تمرکز کند. اما جنگ اوکراین بیشک تمرکز آمریکا را به جای دیگری معطوف کرده و ذخایر و منابع زیادی را تخلیه خواهد کرد. اما سوال اینجاست که بایدن تا کجا اجازه میدهد که اوکراین یک عامل حواس پرتی باقی بماند.”