روز شنبه 500 میهمان به کاخ الیزه آمده بودند تا در مراسم سوگند دومین دوره ریاستجمهوری امانوئل مکرون شرکت کنند. او در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری فرانسه که 24 آوریل برگزار شد، توانست «مارین لوپن» را شکست دهد و حضورش را برای یک دوره دیگر در کاخ الیزه تمدید کند. او که در مراسم سوگند، مدال لژیون، بالاترین نشان افتخار فرانسه را دریافت کرده بود، قول داد که میراث مشروع وی سیارهای قابل زندگیتر و فرانسهای قویتر باشد. دور دوم ریاستجمهوری پنجساله مکرون رسما از روز 14 می (یک هفته دیگر) آغاز خواهد شد. مکرون 44 ساله تا همین جا هم کار بزرگی کرده است. او نخستین رئیسجمهوری است که از زمان تشکیل جمهوری پنجم در سال 1958 به یک دولت ائتلافی تعلق ندارد. او در کشوری برای دومین بار رئیسجمهور شده است که روسایجمهور بهندرت دوباره انتخاب میشوند. مکرون درحالی در این انتخابات توانست با 58/5 درصد آرا پیروز شود که مخالفت شدیدی با سیاستهای اقتصادی و پیشنهاد افزایش سن بازنشستگی او در جامعه وجود داشت. بهطور حتم این پیروزی دستاورد شخصی مکرون نبوده و بخش اعظم آن ناشی از نگرانی مردم فرانسه نسبت به پیروزی مارین لوپن با دیدگاههای افراطیاش بوده، اما نتیجه انتخابات به هر دلیلی که بوده باشد، مکرون را در جایگاهی قرار داده که فرانسوا اولاند و نیکلا سارکوزی هم نتوانستند به آن دست پیدا کنند. بهجرات میتوان گفت همین که مکرون دوباره توانست جواز حضورش در الیزه را تمدید کند، کار بسیار بزرگی است، اما این به آن معنا نخواهد بود که این پیروزی نویددهنده روزهای آرامی برای مکرون خواهد بود. او در پنجسال آینده با چالشهای بزرگی دست به گریبان خواهد بود؛ چالشهایی که شاید مرکزیت آن را انتخابات پارلمانی ماه آینده سروسامان بدهد.
ائتلاف برای پارلمان
درست در روزهایی که رئیسجمهور جوان فرانسه در خوشحالی پیروزی و مراسم سوگند و… است، مخالفانش در هر دو جناح چپ و راست افراطی مشغول برنامهریزی برای انتخابات پارلمانی در 12 و 19 ژوئن ( 22 و 29 خرداد) هستند. بهعبارت سادهتر، تحلیف مکرون پایان یک کارزار انتخاباتی و گشایش یک کارزار انتخاباتی دیگر است. اگر مخالفان بتوانند پارلمان را در دست گیرند، اوضاع برای رئیسجمهور فرانسه، سختتر از قبل خواهد شد. درکنار امانوئل مکرون و رقیبش در دور دوم انتخابات، ژان لوک ملانشون که در دور نخست انتخابات با تقریبا 22 درصد آرا در جایگاه سوم ایستاد نیز مدعی تصاحب بیشترین کرسی پارلمان است. او مدعی ظهور سه بلوک در سیاست فرانسه است: «بلوک اجتماعی- مترقی»، «بلوک میانهروی مکرون» و «بلوک ملیگرای لوپن و زمور». بهنظر میرسد او توانسته به بلوک نخست سروشکل بدهد و همه نیروهای سیاسی چپ (سبزها، سوسیالیستها و کمونیستها) را دور هم جمع کند. حزب «فرانسه تسلیمناپذیر» (LFI) به رهبری ژان لوک ملانشون پس از توافق با «نسل سوسیالیست» (Génération. s)، در روزهای گذشته توانست پس از مذاکرات طولانی با «اکولوژیستهای اروپا؛ سبزها» (EELV) به توافق برسد تا در انتخابات پارلمانی در جبههای واحد برای کسب کرسیهای بیشتر تلاش کنند. این ائتلاف با حضور حزب کمونیست با هدف شکست مکرون و راست افراطی قدرتمندتر از قبل شد.
خطرناک بودن چنین ائتلافی زمانی قابلدرک خواهد بود که بدانیم در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، 59 درصد فرانسویها نگران بودند انتخاب مجدد مکرون کشور را تجزیه کند. در همین انتخابات تقریبا رکورد در رای ممتنع شکل گرفت: 24 درصد در دور اول و 28 درصد در دور دوم، با تقریبا 9 درصد از رایدهندگان که در 24 آوریل آرای باطل یا سفید به صندوق انداختند. در مجموع بیش از یکسوم رایدهندگان فرانسوی انتخاب بین مکرون و لوپن را رد کردند.
این وضعیت نشان میدهد که چالشهای مکرون در دوره دوم ریاستجمهوریاش بسیار بیشتر از سال 2017 است. در سال 2017، حزب او 314 کرسی از 577 کرسی مجلس ملی را بهدست آورد، اما این بار ملانشون و لوپن هر دو انتخابات مجلس را «دور سوم» نامیدهاند. در صورتی که حزب بتواند در انتخابات پارلمان اکثریت (۲۸۹ کرسی) را بهدست آورد، میتواند نخستوزیر خود را انتخاب کند. در غیر این صورت فرد دیگری از حزبی که اکثریت پارلمان را در اختیار دارد، به نخستوزیری خواهد رسید. این سرنوشتی است که برای هر دو پیشینیان او، میتران و شیراک، در دوره دوم ریاستجمهوری خود رقم خورد. مکرون بهخوبی میداند که رای رایدهندگان فرانسوی میتوانند بیثبات باشد.
مکرون که برای انتخابات پیش رو نام حزبش را از «جمهوری به پیش» به «رنسانس» تغییر داده است، شاید بتواند روی ائتلاف بزرگی با دیگر احزاب میانهرو و راست میانه حساب باز کند. نظرسنجیها همچنان نشان میدهد که مکرون احتمالا به هدف خود دست مییابد، اما چالشهای فرانسه در 2020 ابعاد وسیعتری نیز دارند.
چالشهای مکرون
در انتخابات 2022، امانوئل مکرون موفق به کسب 18/8 میلیون رای شد. این عدد دو میلیون کمتر از سال 2017 بود. درمقابل لوپن 13/3 میلیون رای جمعآوری کرد که تقریبا دو میلیون بیشتر از پنج سال قبل بود. این نتایج همراه با عملکرد سایر نامزدهای راست افراطی و چپ افراطی در دور اول انتخابات ریاستجمهوری، دوقطبیشدن و چندپارگی سیاسی را نشان میدهد. «سلیا بیلین» و «آگنسکا بلوخ» در یادداشتی برای بروکینگز این پرسش را مطرح کردهاند که «آیا این بدان معناست که حمایت از پوپولیسم ملیگرای لوپن در فرانسه درحال افزایش است؟» آنها خود پاسخ دادهاند «این تنها بخشی از داستان است.» آنها به 3 روند بزرگتر یعنی کمتوجهی رایدهندگان به ایدههای رادیکال راست افراطی و همچنین تضعیف شکاف چپ و راست و ظهور گسل جدیدی از نظر جغرافیایی و سیاسی بین مرکز و پیرامون اشاره کرده و سومین روند را به انتخابات پیش رو مرتبط دانستند و اینکه اگر مکرون نتواند پیروز شود، احتمالا با چالشهای پایدار از چپ و راست افراطی مواجه خواهد شد.
تضعیف شکاف تعیینکننده سابق در سیاست فرانسه بین چپ و راست که پنج سال پیش توسط نامزد مکرون تئوریزه و مورد بهرهبرداری قرار گرفت، در این انتخابات تایید شد. نامزدهای دو حزب جریان اصلی که تا سال 2017 بر سیستم حزبی فرانسه تسلط داشتند نمرات افتضاحی دریافت کردند (8/4 درصد برای Pécresse از حزب راست میانه Les Républicains و 8/1 درصد برای آن هیدالگو، شهردار پاریس، از سوسیالیستهای چپ میانه). در عوض، تقسیمات جدید درحال ظهور است.
آنها به نظرسنجیهای انتخابات اشاره کردهاند که در آن اکثر «افرادی که از زندگی خود راضی بودند، (69 درصد) به مکرون رأی دادهاند، درحالیکه نزدیک به 80 درصد از کسانی که ناراضی هستند به لوپن رأی دادهاند. تقریبا 80 درصد از کسانی که احساس «آرامش یا امتیاز میکنند» به مکرون رأی دادند، درحالیکه آنهایی که خود را «مستضعف» میدانند لوپن(65 درصد) را انتخاب کردند.»
به اعتقاد نویسندگان این یادداشت، با وجود پیروزی آشکار مکرون، روحیه اردوگاه او در روز پس از انتخابات فروکش کرد. مکرون برای شکست دادن مارین لوپن و جذب رایدهندگان چپ، روی اصلاح تصویر خود در دو جبهه کار کرد: «سبک حکومتی و سیاستهایش در رابطه با اقدامات اقلیمی که به اندازه کافی بلندپروازانه تلقی میشود.» آنها نوشتهاند «علاوهبر این، مکرون که در اولین دوره ریاستجمهوری خود مجبور بود با جنبش اعتراضی جلیقه زردهای ضددولتی مبارزه کند، باید به نارضایتی مردم توجه زیادی داشته باشد.» برهمین اساس نیز مکرون که به دلیل اصلاحات بازار آزاد از او بهعنوان «رئیسجمهور ثروتمندان» یاد میشود، وعده «جدید» در مراسم سوگندش داد و با رد اینکه انتخاب وی طولانی کردن دوره اول ریاستجمهوریاش است، گفته: «مردم جدید، متفاوت از پنج سال پیش، به یک رئیسجمهور جدید یک مأموریت جدید سپردهاند.»
نمایش قوی لوپن نشان داد که فرانسه به خاطر کاهش قدرت خرید، افزایش تورم، قیمت بالای بنزین و احساس رها شدن پروژههای شهری آسیبدیده و مناطق روستایی ناراحت است. در جبهه داخلی، مکرون باید با بحران ناشی از افزایش هزینههای زندگی مقابله کند و همچنین زمانی که درنهایت به اصلاحات بازنشستگی خود، یعنی افزایش سن بازنشستگی از 62 سال به 65 سال دست میزند، برای اعتراضات احتمالی آماده شود؛ چراکه این ایده مخالفت جدی چپها را به دنبال دارد که از بازنشستگی در 60 سال حمایت میکنند. درحال حاضر فرانسه با یک نارضایتی گسترده اجتماعی مواجه است؛ موضوعی که پس از اعلام کاندیداهای دور دوم انتخابات با اعتراضات دانشجویی خود را عیان کرد. اکنون این نارضایتی اجتماعی ممکن است منجر به تعویق انداختن یا کاهش نسبی برخی اصلاحات شود که از نظر سیاسی پرهزینه اما از نظر اقتصادی موردنیاز است، همانطور که پس از شروع اعتراضات «جلیقه زردها» رخ داد. نارضایتی اجتماعی همچنین با چشماندازهای رشد اقتصادی ضعیف نیز مرتبط است. این فرصتهای اقتصادی را محدود و فضا را برای مانورهای مالی محدودتر میکند.
جدا از نارضایتی اجتماعی در فرانسه، مکرون با معضلاتی در اتحادیه اروپا نیز مواجه است. او در ماههای اخیر زمان زیادی را صرف رسیدگی به بیثباتی در اروپا کرده است. این بیثباتی بیش از هر چیز در جنگ روسیه در اوکراین دیده شد. مکرون طرفدار سرسخت «استقلال استراتژیک» بیشتر، حاکمیت و استقلال اروپاست که به نظر او پیششرطی برای ارتباط در قرن بیستویکم است. این تلاش البته باعث ایجاد اصطکاک با ایالات متحده شده است. معلوم نیست که او بتواند ایده خود را در دوره 5 ساله محقق کند یا خیر ولی پافشاری مکرون بر این استقلال، رابطه پاریس با واشنگتن را تیره و تار خواهد کرد.