بنیاد جهانی تحقیقاتی جیمزتاون در این مقاله نوشت: جنگ روسیه و اوکراین، تحریمهای کشورهای غربی علیه روسیه و افزایش فزاینده احتمال بسته شدن راههای ارتباطی دولتهای اروپایی و کریدورهای ترانزیتی شرق به غرب که از قلمرو روسیه گذر میکند، به چالشی برای کشورهای محصور آسیای مرکزی تبدیل شده که به طور تاریخی برای دسترسی به سایر بازارهای وابسته به راههای زمینی و ریلی هستند که از روسیه میگذرد.
قبل از آغاز جنگ در اوکراین، کشورهای بلاروس و لهستان امیدوار بودند بخشی از پروژه «پل اوراسیا» باشند که اروپا را به شرق آسیا پیوند میداد. اما تمامی این امیدها با آغاز جنگ اوکراین و روسیه در ۲۴ فوریه امسال از بین رفت.
روزنامه ساوث چاینا مورنینگ پست در این خصوص نوشت: حمله روسیه به اوکراین باعث نگرانی بالایی در چین شد به این دلیل که کریدور شمالی ابتکار کمربند و راه را که از روسیه، دریای سیاه و آسیای مرکزی عبور میکند را به خطر انداخت.
یکی از راههای جایگزین برای جمهوریهای محصور آسیای مرکزی برای غلبه بر این گلوگاه ایجاد شده برای تجارت بینالمللی خود میتواند استفاده از خط ریلی باکو-تفلیس-قارس باشد که با قطارهای باری، کالا به اروپا میفرستد. اما یکی از جایگزینهای کلیدی دیگر میتواند استفاده از کریدور شمال-جنوب از طریق ایران باشد که خط ریلی داخلی آن امکان ارتباط با ترکیه و همچنین اروپا را به این کشورها میدهد. همزمان کشورهای آسیای مرکزی امکان دسترسی به خلیج فارس و دریای عمان را نیز خواهند داشت. در این رابطه بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران در نزدیکی اقیانوس هند از اهمیت بالایی برای کشورهای آسیای مرکزی برخوردار است.
در روز ۲۴ ماه می ۲۰۱۶، ایران، افغانستان و هند توافقنامه سه جانبه تاریخی را امضا کردند که براساس آن بندر استراتژیک چابهار ایران به عنوان یکی از نقاط حساس برای «تزانزیت و کریدور حمل و نقل» به افغانستان مورد بهره برداری قرار میگرفت. به لطف لابیگری قدرتمند هند در آمریکا، بندر چابهار از سیاست فشار حداکثری و تحریمهای آمریکا علیه ایران مستثنی شد. اخیرا و در ماه ژانویه ۲۰۲۲ نیز کشور «دوبار محصور» ازبکستان – کشوری که نه تنها خود بلکه تمامی همسایگانش محصور در خشکی هستند- درصست چند هفته قبل از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین، علاقمندی خود را برای ملحق شدن به این پروژه نشان داد و در نهایت توافقنامهای را برای الحاق به آن به امضا رساند.
به طور سنتی ۸۰ درصد از واردات و صادرات ازبکستان از طریق روسیه انجام میشود. بنابراین حتی قبل از اینکه جنگی در اوکراین آغاز شود، کاری عاقلانه بود که تاشکند بدنبال مسیرهای جایگزین برای دسترسی به بازارهای جهانی باشد. بندر چابهار نیز به همین دلیل به یکی از نقاط علاقه و منافع ازبکستان بدل شده است.
ازبکستان پیش از این ارتباطی ریلی با شمال افغانستان دارد و در حال برنامهریزی است تا این خط ریلی را به شبکه ریلی هرات متصل کند تا راه رسیدن به ایران و بندر چابهار تسهیل شود. این موضوع از آنجایی مهم است که در پایان سال ۲۰۲۰، ایران خط ریلی خواف-هرات را به اتمام رسانده و راهاندازی کرده بود. این خط ریلی چند منظوره (زمینی و دریایی) در ادامه می تواند به مسیر ترانزیتی بین ازبکستان و افغانستان با هند بدل شود. گرچه راه تاشکند-کابل- پیشاور و استفاده از بندر کراچی شاید کوتاهتر از مسیر ایران باشد اما این مسیر از راههای کوهستانی گذر کرده و امنیت کمتری نسبت به کریدور ایران دارد.
ایران به مانند ازبکستان قادر بوده تا روابط نزدیکی را با امارت اسلامی افغانستان بعد از بازگشت طالبان به قدرت برقرار کند و در حال حاضر همکاری های اقتصادی و تجاری دو کشور به مانند گذشته ادامه دارد. بنابراین، روابط ایران و ازبکستان با طالبان برخلاف کریدور لاجورد که پس از تصرف کابل توسط طالبان متوقف شد، نقشی اساسی در پیوستن به پروژه ترانزیتی بندر چابهار ایفا خواهد کرد. امارت اسلامی افغانستان به ادامه پروژه های فرامرزی منطقه ای مانند خط لوله گاز طبیعی ترکمنستان-افغانستان-افغانستان-هند (TAPI)، پروژه انتقال و تجارت برق آسیای مرکزی-آسیای جنوبی (CASA-۱۰۰۰) و بندر چابهار به منظور افزایش مشروعیت در سیاست داخلی و خارجی و همچنین بهبود وضعیت افغانستان نیاز دارد.
البته نقش هند در ادامه پروژه ترانزیتی بندر چابهار و دسترسی ازبکستان به آن بسیار مهم است. ایرنا در روز ۲۴ اوت ۲۰۲۱ نوشت: بلافاصله پس از بازگشت طالبان به قدرت در اواخر ماه اوت ۲۰۲۱، ادامه مشارکت هند در پروژه چابهار متزلزل به نظر می رسید. به هرحال بعد از برقراری حدی از ثبات در افغانستان، موضع هند نیز در نهایت تغییر کر و ایران و ازبکستان به نظر میرسد که نقشی مهم در این روند بازی کردهاند. نکته قابل توجه این است که در سپتامبر سال ۲۰۲۱، نارندرا مودی نخست وزیر هند از کشورهای آسیای مرکزی خواست تا اقدامات بیشتری را به منظور بهرهمندی از ظرفیتهای بندر چابهار انجام دهند تا روابط تجاری در منطقه هم توسعه پیدا کند.
از نقطه نظر هندیها، بندر چابهار و پروژه ترانزیتی آن به طور مستقیم در تقابل با کریدور اقتصادی چین و پاکستان است و بنابراین اهمیتی استراتژیک برای دهلی نو دارد. به این منظور، هند راهی را از شهر زرنج افغانستان و در نزدیکی مرز با ایران به سمت شهر دلارام در جنوب افغانستان ایجاد کرده که به بزرگراه گارلند که کابل را به قندرهار، مزار شریف، هرات و قندوز متصل میکند، راه دارد. علاوه بر این، مشارکت ازبکستان در پروژه بندر چابهار، هند را قادر میسازد تا راحت تر و به طور مستقیم به بازار ۸۰ میلیون نفری آسیای مرکزی دسترسی داشته باشد؛ منطقه ای که رقیب سنتی و بزرگ هند یعنی چین شریک اصلی تجاری و اقتصادی تمامی جمهوری های سابق شوروی در آن است.
به طور کلی میتوان گفت که جنگ اوکراین و محدودیت در استفاده از خطوط ابتکار کمربند و راه از طریق روسیه به اروپا، منافع ازبکستان را برای الحاق به پروژه بندر چابهار تقویت کرده است. از سوی دیگر این پروژه مورد توجه سایر کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان است. به طور مشخص، این موضوع باعث توسعه روابط بین کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان تحت کنترل طالبان خواهد شد که یکی دیگر از پیامدهای ژئوپلیتیکی حمله روسیه به اوکراین است.