در سال 2015 زمانی که نمایندگان ایران به دنبال موفقیت در مذاکرات 5+1 و موفقیتی تحت عنوان برجام بودند، عربستان با تمام توان خود به کارشکنی پرداخت و سعی در برهم زدن مذاکرات داشت. پس از توافق نیز، سیاستمداران عربستان بارها مخالفت خود را با این موضوع اعلام کردند. در این مقطع، تصمیمسازان سیاست خارجی عربستان چنین تصور میکردند که توافق ایران با امریکا و کشورهای اروپایی، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه را ارتقا خواهد داد و همزمان به تنزل جایگاه عربستان بهعنوان متحد امریکا در منطقه خواهد انجامید.
حمایتهای نظامی بیچونوچرای ترامپ از بن سلمان نیز سبب شد تا محمد بن سلمان کمتر تهدیدی را متوجه قدرت خود ببیند.
اکنون اما در دور جدید مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی و ایالات متحده امریکا، مواضع بسیاری از کشورهای منطقه بهویژه عربستان دررابطهبا این رویداد تغییرات قابلتوجهی یافته است.
اکنون عربستان حامی به ثمر نشستن مذاکرات و توافق ایران با طرف غربی است چرا که از قدرت هستهای و موشکی ایران در شرایطی که آن را “خودسرانه و بدون نظارت” میداند بیم دارد.
عادل الجبیر وزیر مشاور دولت عربستان در امور خارجه، در اظهار نظری بیان کرده بود که عربستان مایل نیست که ایران از نظر زمانی به طور نامحدود امکان غنیسازی اورانیوم داشته باشد، وی گفته بود: «ما خواستار سازوکار بازرسیهای (هستهای) همهجانبهتر و دقیقتر هستیم تا اطمینان حاصل شود که در ایران بتوان در صورت ضروری به طور همهجانبه بازرسی به عمل آید.»
فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان نیز در گفتوگویی با خبرگزاری آلمان، تصریح کرده بود که چنانچه ایران به توانایی ساخت بمب هستهای دست یابد، ”دیگر کشورهای منطقه نیز میتوانند برای ساخت تسلیحات هستهای تلاش کنند”.
او افزود: «بعد از آن شما دیگر نمیتوانید مطمئن باشید که از نظر تشدید تنش، چه پیش خواهد آمد».
این نگرش از جانب حاکمیت عربستان، در دو بعد به آمریکا مرتبط است؛ نخست نگرانی برخی کشورهای منطقه از خروج تدریجی امریکا از خاورمیانه، عدم اطمینان به حفظ قدرت امریکا در منطقه باعث شده است تا این کشورها تعامل با تهران را در اولویت خود قرار دهند. هرگونه تغییر در دیدگاه اعراب به گفته مقامات و کارشناسان منطقه، به همان اندازه که با تهران و تغییر مواضع ایران مرتبط است، با نگرانی آنها از عدم حضور امریکا در منطقه نیز مرتبط است.
دومین مؤلفه نیز تغییرات پیشآمده در کاخ سفید است؛ پس از آنکه جو بایدن و تیم متبوع وی جای ترامپ را در رأس قدرت ایالات متحده گرفتند، بن سلمان از حمایتهای بیحدوحصر نظامی امریکا تا حدودی ناامید شد، اگر ریاض و واشنگتن متحدان راهبردی یکدیگر هستند اما بن سلمان در شرایط فعلی تا رسیدن به تخت پادشاهی به حمایت ترامپ از تصمیمات شخصی خود نیاز داشت. در وضع موجود، و با تاکید بایدن بر حل پروندههای مختلف در منطقه خاورمیانه، بن سلمان برای جلب رضایت رئیسجمهور جدید امریکا اقداماتی هم در راستای بهبود روابط با ایران و هم حل بحرانهایی از جمله بحران یمن انجام داد.
بایدن وقتی وارد کارزار انتخاباتی شد وعده داد که ایالات متحده دیگر تسلیحات تهاجمی در اختیار عربستان قرار نمیدهد تا جنگ این کشور علیه حوثیها در یمن را تحت پیگرد قرار دهد و بهای بیشتری را برای نقض حقوق بشر عربستان در نظر خواهد گرفت.
کشورهای عضو شورای همکاری از جمله عربستان مدتهاست که بیش از اینکه نگران برنامه هستهای ایران باشند، نسبت به توسعه موشکهای بالستیک این کشور که میتواند به قلمروشان برسند نگراناند.
منافع اقتصادی عربستان
مقامات عربستان در ماههای اخیر بارها اعلام کردهاند که آمادهاند روابط خود با ایران را پس از توافق هستهای گسترش دهند، این موضع ناشی از درک سیاستمداران عربستان نسبت به این موضوع است که تجارت و مبادلات اقتصادی با همسایه بزرگی چون ایران تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی این کشور دارد. بسیاری از مبادلات تجاری با ایران به دلیل تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران، مجال شکلگیری نداشته است لذا پس از توافق ایران با طرف غربی قابلیت به وقوع پیوستن خواهد داشت.
از طرفی عربستان در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای زیادی در زیرساختهای مربوط به گردشگری انجام دادهاند، این اقدام در راستای تنوع اقتصادی و گذر از اقتصاد رانتی و وابستگی به صادرات انرژی بوده است. در چنین شرایطی، صلح و ثبات بهعنوان نخستین پیشنیاز جذب گردشگر برای عربستان اولویت دارد، لذا تقابل با ایران تا شکلگیری یک معمای امنیت (معمای امنیت: افزایش قدرت نظامی در مقابل رقیب که هیچگاه پایان نمییابد چرا که کشور رقیب نیز همزمان در حال افزایش توانمندی خود است) را منطقی نمیداند و به دنبال تنشزدایی در روابط همسایگی است. حاکمیت عربستان همچنین معتقد است که توافق هستهای گسترش قدرت هستهای و موشکی ایران را کنترل میکند، امری که بهزعم آنها ثبات منطقه را نتیجه خواهد داد.
ثبات اقتصادی برای ریاض اهمیت بسزایی دارد، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان تا رسیدن به تخت پادشاهی و قدرت مطلق، نیاز به حفظ مقبولیت خود در میان مردم دارد و این امر در سایه ثبات اقتصادی حاصل میشود بهویژه پس از شوک اقتصادی ناشی از پاندمی کرونا، لزوم حفظ رشد اقتصادی بیشازپیش احساس میشود.
فرجام
ایران و عربستان در یک سال گذشته چند دور مذاکرات برای عادیسازی روابط ترتیب دادهاند، چنین امری بهطورقطع موجب تقریب دیدگاههای دو کشور شده است و چنین مسئلهای بهعلاوه دلایل ذکر شده تغییرات آشکار در مواضع حاکمان عربستان نسبت به توافق هستهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی و آمریکا را نتیجه داده است.
در صورت توفیق در مذاکرات هستهای، روابط میان ایران و عربستان گسترش خواهد یافت، این تعمیق روابط چه بهصورت یک صلح سرد تداومیافته و چه منجر به گسترش روابط در تمام ابعاد اقتصادی، امنیتی و … شود، تغییرات جدی در صفبندیهای منطقهای ایجاد خواهد کرد، تغییراتی که با رویدادهایی مانند صلح ابراهیم، توافق العلا و نیز ورود بازیگرانی مانند چین و هند به خاورمیانه آغاز شده و به نظر میرسد تحتتأثیر بحران اوکراین، توافق هستهای ایران و نیز عادیسازی روابط تهران و ریاض تداوم یابد.
صف بندی های جدید میتواند تنش زدایی میان کشورهای منطقه را موجب شده و توازن قدرت را به گونهای تغییر دهد که روابط همکاری جویانه بیش از رقابت های تسلیحاتی مجال بروز و ظهور داشته باشند