پوریا نبی پور- دکتری علوم سیاسی و روابط بینالملل؛ در حالی که پیش بینی دقیق اتفاقاتی که ممکن است در هفتههای آینده رخ دهد دشوار است، تحریمهای غرب مانع از صادرات نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ روسیه و در نتیجه تشدید بیسابقه بحران در بازارهای جهانی انرژی خواهد شد. با درنظر گرفتن این مهم، جمهوری اسلامی ایران به دلیل منابع عظیم و جایگاه خود در منطقه، میتواند به بازیگر مهمی برای انتقال انرژی مورد نظر آسیا و اتحادیه اروپا تبدیل شود.
تلاش اروپا برای تامین انرژی
در سال 2019، فرآوردههای وارداتی انرژی اتحادیه اروپا، فرآوردههای نفتی (از جمله نفت خام که جزء اصلی است) با دو سوم سهم، گاز 27٪ و سوختهای فسیلی جامد 6 درصد بوده است. روسیه نیز تامین کننده اصلی این فرآورده هاست. واردات نفت خام اتحادیه اروپا از روسیه (27 درصد)، عراق (9 درصد)، نیجریه و عربستان سعودی (در مجموع 8 درصد) و قزاقستان و نروژ (باهم 7 درصد) بوده است. در بررسی مشابه، تقریباً سه چهارم واردات گاز طبیعی از روسیه (41 درصد)، نروژ (16 درصد)، الجزایر(8 درصد) و قطر(5 درصد) بوده، در حالی که بیش از سه چهارم واردات سوخت جامد، زغال سنگ، از روسیه (47%)، ایالات متحده (18%) و استرالیا (14%) بوده است.
پس از تصمیم دولت آلمان برای حذف تدریجی انرژی هستهای، دولت فدرال این کشور را بیش از هر چیز موظف به گسترش منابع انرژی شده است که به گفته آژانس بینالمللی انرژی، تقاضای آلمان برای واردات گاز طبیعی تا سال 2025، به دلیل کاهش تولید داخلی و افزایش مصرف، به 200 میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت.
در ژوئیه و دسامبر 2021، کمیسیون اروپا نیز اقداماتی را برای اجرای اهداف اقلیمی 2030 خود پیشنهاد کرد که از مهمترین آنها میتوان به گسترش سرمایهگذاریهای عظیم در فناوریهای انرژی تجدیدپذیر، همچنین کربن زدایی از بخش گاز طبیعی اشاره کرد. [1] اما مسلما، این اقدامات در کوتاه مدت نمیتواند به تنهایی جایگزینی برای جبران 175 میلیارد متر مکعب انرژی وارداتی از روسیه باشد.
(The European Commission, 2022)
تحریمهای غرب علیه روسیه، بهویژه تحریم سوئیفت و حوزه انرژی عملاً باعث قطع ارتباط روسیه با سیستم مالی بینالمللی میشود و توانایی صادرات انرژی روسیه را کاملاً فلج میکند. شایان ذکر است که اثربخشی این تحریمها به همراهی تحریم کنندگان در اجرای واقعی آنها و میزان آسیب پذیری روسیه و اقدامات متقابل که روسیه میتواند اتخاذ کند نیز بستگی دارد. همچنین سیاست اعلام شده اتحادیه اروپا برای تامین نیاز انرژی خود و موفقیت آنها در سهمیه بندی گاز در اروپا میتواند نقش مهمی در موفقیت آمیز بودن سیاست فشار آنها علیه فدراسیون روسیه ایفا کند، موضوعی که هنوز به طور گسترده مورد بحث قرار نگرفته است.
با توجه به افزایش تقاضای اروپا برای برق تجدیدپذیر، از آنجایی که هنوز مشخص نیست که آیا این تقاضا میتواند از داخل اتحادیه اروپا تامین شود یا نه، طبیعتا در سالهای پیش رو، تمرکز بر کشورهای غنی از انرژی خورشیدی و بادی، جهت ایجاد و تقویت شراکتهای بینالمللی آب و هوا و انرژی نیز مورد توجه بیشتر اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت. لذا مسئله اصلی در کوتاه مدت، تامین انرژی مورد نیاز است که همچنان اروپا را به شدت آسیب پذیر میکند، در حالی که کشورهای صادر کننده، مخصوصا روسیه میتوانند به خوبی از آن به عنوان یکی از اهرم های مهم خود در برابر اتحادیه اروپا بهره ببرند.
بحران انرژی در قاره سبز و فرصتهایی برای دیپلماسی انرژی ایران
الف) انرژی سبز
ایران با پتانسیل بالا برای انتقال و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر میتواند با به روز رسانی دستورالعمل و ایجاد زیرساخت مناسب برای بهره گیری از پتانسیل انرژی غیرنفتی، و افزایش سهم انرژیهای پاک در ترکیب انرژی تولیدی کشور ایفای نقش کند. از جمله این زیرساختها میتوان به افزایش سطح انرژیهای تجدیدپذیر در تامین برق، راه حلهای ذخیره سازی، اتصالات بین مرزی و نصب کابلهای برق زیر دریا و اتصال به بازارهای تجارت انرژی اشاره کرد که از اهمیت استراتژیک برای افزایش رقابت پذیری و امنیت منابع برخوردار است. گسترش بازارهای انرژی منطقه ای، وابستگیهای متقابل ایجاد میکند که به نوبه خود میتواند موجب افزایش اشکال جدیدی از همکاریهای آینده در پروژههای انرژی مانند همکاری در تولید و انتقال هیدروژن تجدید پذیر شود.
ب) حوزه نفت و گاز
نیاز به تامین انرژی در اروپا میتواند با خروج ایران از بن بست تحریم سبب تمرکز اروپاییها روی صادرات انرژی ایران شود تا امنیت انرژی خود را افزایش دهند. دیپلماسی انرژی میتواند بر جذب سرمایهگذار در زیرساختهای جدید سوخت فسیلی، ایجاد خطوط لوله اتصال با کشورهای همسایه، تنوع صادرات و توسعه مسیرهای حمل و نقل برای در دسترس قرار دادن نفت و گاز و فرآوردههای مرتبط تمرکز کند. پویایی دیپلماسی انرژی کشور، میتواند ضمن جذب سرمایهگذاری در زیرساختهای نفت و گاز، باعث بهبود وضعیت تولید داخلی و کم کردن وابستگی به صادرات خام سوختهای فسیلی و واردات فراوردههای مرتبط شود.