نشریه فارن افرز در یادداشت تازه خود بهقلم «هنری ورم» نوشت: در شکل احتمالی خود، برجام مزایای اقتصادی کوتاهمدت قابل توجهی برای ایران به همراه خواهد داشت و به ایران اجازه میدهد آزادانه نفت بفروشد و دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شود.
تهران نیز به نوبه خود تولید اورانیوم غنیشده و آزمایش سانتریفیوژ خود را محدود خواهد کرد و بازرسیهای بین المللی تقویتشده را خواهد پذیرفت.
تردیدها در مورد دوام این توافق ممکن است کسبوکارها را متقاعد کند که از ایران دوری کنند و از علاقه تهران به حفظ این توافق و کاهش هزینههای خروج آمریکا از ایران جلوگیری کند.
این امر باعث میشود که توافق در سالهای آتی اساساً بیثبات شود و پتانسیل آن به عنوان پایه محکمی برای مذاکرات بعدی یا هرگونه بهبود گستردهتر در روابط ایران و آمریکا را تضعیف کند.
اگر توافقنامه جدید با موفقیت اجرا شود، منافع اقتصادی واقعی را برای تهران باز خواهد کرد. ایران میتواند آزادانه نفت را با قیمتهای بالاتر بفروشد و درآمدهایش را به کشور بازگرداند.
تهران همچنین میتواند به بیش از 100 میلیارد دلار ذخایر ارزی خود که در خارج از کشور نگهداری میشود دسترسی داشته باشد. بانکهای ایران میتوانند دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شوند. تجارت گسترش خواهد یافت و برخی از شرکتهای آسیایی و اروپایی احتمالا در این کشور حضور خواهند داشت.
مقامات ایرانی آمریکا را متهم کردند که تحریمها را بر روی کاغذ برداشته است اما نه در عمل. ماهها پس از اجرای این توافق در سال 2016، رهبر ایران، ارزیابی کرد که «اصلاً شاهد لغو تحریمها نیستیم.»
همانطور که اجرای توافق در سال 2016 نامرتب بود، امروز چالش برانگیزتر خواهد بود. هسته اصلی مشکل، منطق اساسی رفع تحریمها است. آمریکا و دولتهای اروپایی نمیتوانند تضمین کنند که پس از برداشتهشدن محدودیتها، منافع اقتصادی حاصل شود.
طول عمر میانمدت و حتی کوتاهمدت توافق هستهای نیز بسیار نامشخصتر از سال 2015 است. خروج آمریکا در آن زمان قابل تصور بود، اما تعداد کمی آن را محتمل یا قریبالوقوع میدانستند.
به محض بازپسگیری کاخ سفید، احتمالاً در سال 2025، این توافق نادیده گرفته میشود. 3 سال برای ایران زمان زیادی است تا بتواند خود را بسازد و شرایط را در داخل کشور تثبیت کند، اما زمان بسیار کوتاهی برای هر تجارتی است که پایدار باشد.
خطرات ممکن است زودتر از سال 2025 افزایش یابد. اگر جمهوریخواهان کنترل مجلس نمایندگان و سنا را در ماه نوامبر به دست آورند، احتمالاً قصد دارند تا حد ممکن در روند این توافق سنگاندازی کنند.
این میتواند شامل قوانین جدیدی با هدف اعمال مجدد تحریمهای تروریسم یا مقامات حقوقبشری باشد. فعالیتهای منطقهای ایران از جمله حمایت از گروههای تروریستی که آمریکا و شرکای آن را تهدید میکنند، بهانه آمادهای را برای جمهوریخواهان و برخی دموکراتها فراهم میکند.
ایران ممکن است شرط ببندد که شرکتها و بانکهای چین و روسیه به عنوان شرکای بهتری خدمت خواهند کرد، اگرچه مشخص نیست که آیا این کشورها اقتصاد ایران را تقویت خواهند کرد یا خیر. تهاجم مسکو به اوکراین اقتصاد روسیه را به رکود کشانده است و دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم شرکتهای روسی پول نقدی برای سرمایهگذاری در ایران خواهند داشت.
شرکتهای چینی به نوبه خود ممکن است در مورد بازگشت به ایران محتاطتر باشند. توافق 25 سالهای که بین پکن و تهران در سال 2021 منعقد شد، میتواند نقشه راهی برای تعامل بیشتر فراهم کند، حتی اگر رسانههای آمریکایی به طور معمول اهمیت آن را کم جلوه دهند.
با این حال، شرکتهای چینی از مشکلات ساختاری اقتصاد ایران یا خطرات ناشی از تحریمهای آمریکا مصون نیستند، حتی اگر پکن بیشتر از سایر دولتها از این توافق حمایت کند.
اگرچه دولت بایدن در ابتدا قصد داشت از احیای این توافق به عنوان بستری برای مذاکرات آتی با ایران استفاده کند، این چشمانداز مبهم به نظر میرسد، به خصوص اگر توافق نتواند منافعی را که ممکن است بسیاری از ایرانیان انتظار دارند را به همراه داشته باشد.
مقامات آمریکایی و اروپایی احتمالاً استدلال خواهند کرد که اگر ایران خواهان یک توافق پایدارتر است، باید برای آن مذاکره کند. اما تهران احتمالاً نتیجه معکوس خواهد گرفت.
اگر آمریکا و متحدانش نتوانند در شرایط فعلی امدادرسانی کنند، بعید است در آینده چنین کاری انجام دهند. مذاکره بر سر احیای این معامله چالشبرانگیز بود، اما حفظ این توافق به احتمال زیاد دشوارتر خواهد بود./ مرکز مطالعات سورین