رسانه تخصصی روابط بین الملل (دیپلماسی پلاس)

طرح صلح ترامپ و آینده نشست شرم‌الشیخ

Diplomacyplus.ir/?p=12201
پس از دو سال جنگ نابرابر و شکست چندباره طرح‌های صلح و آتش‌بس، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در اکتبر ۲۰۲۵ از طرح جدیدی برای صلح غزه رونمایی کرد.

نویسنده: فرهاد قادری

پس از دو سال جنگ نابرابر و شکست چندباره طرح‌های صلح و آتش‌بس، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در اکتبر ۲۰۲۵ از طرح جدیدی برای صلح غزه رونمایی کرد. این طرح که با حمایت دولت‌های عربی و میانجی‌گری مصر در شهر شرم‌الشیخ شکل گرفت، شامل ۲۰ بند ویژه برای پایان دادن به درگیری‌های خونین میان اسرائیل و حماس است و بر ضرورت آتش‌بس فوری، بازگشت گروگان‌ها، مبادله اسرا و ایجاد ساختار حکومتی موقت در نوار غزه تأکید دارد.

طرح صلح ترامپ اساساً به دو مرحله تقسیم شده است. در مرحله اول، طرفین با پذیرش آتش‌بس موافقت می‌کنند؛ طرف اسرائیلی از مواضع فعلی خود به خط مرزی توافق‌شده در غزه عقب‌نشینی کرده و حماس نیز تمام گروگان‌های زنده را در ازای ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد و ۱۷۵۰ نفر از اهالی غزه که اسرائیل طی دو سال گذشته بازداشت کرده است، آزاد خواهد کرد. کمک‌های بشردوستانه بلافاصله به منطقه سرازیر شده و اقدامات برای بازسازی مناطق محصور، جمع‌آوری آوار و ازسرگیری فعالیت‌های عادی آغاز خواهد شد. این موارد جزو اقدامات مرحله اول هستند که با پذیرش آتش‌بس، طرفین ملزم به اجرای آن می‌شوند.

اما مرحله دوم که گام مهم‌تری برای رسیدن به صلح پایدار به شمار می‌رود، شامل خلع سلاح حماس، عقب‌نشینی بیشتر اسرائیل به یک منطقه حائل در خاک غزه و عقب‌نشینی کامل پس از اطمینان از اینکه غزه دیگر تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود، است. همچنین در این مرحله، ایجاد هیئت صلح برای نظارت بر حکومت منطقه، تشکیل یک گروه تکنوکرات از فلسطینی‌ها برای اداره آن و حضور نیروی تثبیت‌کننده بین‌المللی جهت بازسازی و سرمایه‌گذاری واقعی در غزه پیش‌بینی شده است.

طرح ترامپ اصلاحاتی نیز در خصوص تشکیلات خودگردان فلسطین ارائه می‌دهد تا زمینه اتحاد سیاسی مجدد غزه و کرانه باختری فراهم شده و مسیری به سمت خودمختاری و تشکیل کشور فلسطینی ایجاد شود.

اما آنچه اجرای مرحله دوم طرح را با اما و اگر مواجه می‌کند، ابهامات گسترده درباره جزئیات فنی و نحوه عملیاتی شدن آن است. مشخص نیست که ارتش اسرائیل چگونه و در چه زمانی عقب‌نشینی خواهد کرد، نیروی تثبیت‌کننده بین‌المللی از چه کشورهایی تشکیل می‌شود، کجا مستقر خواهد شد و مأموریت دقیق آن چیست؟ همچنین معلوم نیست در نشست شرم‌الشیخ آیا کشورهای شرکت‌کننده می‌توانند به توافقی جامع و مورد قبول طرفین برسند یا خیر.

به نظر می‌رسد ابهامات موجود در طرح عمداً به گونه‌ای طراحی شده تا فضای چانه‌زنی را بر سر سوالات فنی و سیاسی گسترده باز نگه دارد و کشورهای امضا‌کننده را به اهداف آمریکا و اسرائیل نزدیک کند. اگر طرح به صورت قطعی و الزام‌آور نگاشته می‌شد، شاید اساساً نشست شرم‌الشیخ شکل نمی‌گرفت. در اصل، مرحله دوم این طرح، راهبردی برای متمایل ساختن کشورهای منطقه به سمت پیمان ابراهیم و ایجاد خاورمیانه جدید با محوریت اسرائیل است.

بدون پاسخ به سوالات کلیدی درباره چگونگی اجرای بندهای طرح، از جمله عقب‌نشینی نیروهای اسرائیل و مأموریت نیروهای بین‌المللی، آینده این طرح همچنان نامشخص است. حتی اگر آمریکا بر اسرائیل و کشورهای عربی فشار آورد و گروه‌های فلسطینی را به پذیرش ترغیب کند، آیا صلح در سایه فشار و ابهام قابل دوام خواهد بود؟ احتمال خوش‌بینانه بودن به این طرح نیز دشوار به نظر می‌رسد. این شرایط نشان میدهد طرح ترامپ بیشتر به یک راهکار کوتاه مدت برای کاهش خشونت و تثبیت هژمونی فرادست تبدیل شده و فاقد ساز و کارهای لازم برای حل بحران ریشه ای است.نگارنده معتقد است هر تلاش برای صلح در این منطقه باید همزمان با توجه به معادلات قدرت (واقعگرایی)، نهاد سازی و همکاری (لیبرالیسم)و همچنین بازسازی گفتمان ها وهویت ها(سازه انگاری) صورت گیرد.

“انتشار نظرات کارشناسان به منظور تائید و یا عدم تائید آن ها از سوی دیپلماسی پلاس نیست.”

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط