ستون سوم یک روند استراتژیک گستردهتر
پس از قطع روابط دیپلماتیک در سال ۲۰۱۶، تهران و ریاض با میانجیگری چین در سال ۲۰۲۳ روابط خود را از سر گرفتند و سفر مقام عالیرتبه ایرانی به ریاض را میتوان نمادی از روند تدریجی عادیسازی دانست. در این سفر با علی باقری کنی، معاون امور بینالملل، و محمدعلی بک، مشاور خلیج فارس وزارت خارجه لاریجانی را همراهی میکردند و گفتوگوها پیرامون تحولات منطقهای و راههای گسترش همکاریهای اقتصادی صورت گرفت.
خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان نیز بهطور جداگانه با لاریجانی دیدار کرد و موضوعات امنیتی و تلاش برای تحقق ثبات مورد بحث قرار گرفت. این سفر، که بالاترین سطح سفر هیأت ایرانی به عربستان از زمان برقراری دوباره روابط محسوب میشود، میتواند نشانهای از ورود مناسبات ریاض و تهران به مرحلهای معنادار و جدید باشد.
یک دیپلمات اروپایی در گفتوگو با العربی الجدید گفت که حضور لاریجانی در ریاض بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، میتواند بهمثابه «ستون سوم یک روند استراتژیک گستردهتر» تلقی شود. این دیپلمات افزود: سفر به ریاض پس از بیروت و بغداد – هرکدام با نمادگرایی ژئوپلیتیکی خاص خود – نشاندهنده «تلاش عامدانه ایران برای تحکیم یک معماری امنیتی جدید منطقهای» است.
اهمیت دیدار
به لحاظ نمادین، این گفتوگوها نوعی تعامل مستقیم و کمسابقه میان عالیترین مقامات امنیتی دو رقیب دیرینه محسوب میشود و عزم دو طرف برای کاهش تنش را تأیید میکند. اما دستور کار نشست، از مسائل امنیتی تا هماهنگی در زمینه انرژی، با جهش اخیر بیثباتی در منطقه در پیوند بود. زمانبندی دیدار نیز قابل توجه است؛ درست یک روز پس از دیدار مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، با محمد بن سلمان در حاشیه نشست عربی-اسلامی دوحه در ۱۵ سپتامبر. کنفرانس اضطراری دوحه که در واکنش به حمله هوایی اسرائیل به مذاکرهکنندگان حماس تشکیل شد، احتمالاً زمینه را برای مشورتهای سطح بالای بیشتر میان تهران و ریاض فراهم کرده بود، هرچند لاریجانی خود در آن نشست حضور نداشت.
دکتر تئودور کاراسیک، کارشناس امور خاورمیانه در بنیاد جیمزتاون گفت: «با وجود پیشرفت چشمگیر، روابط ایران و عربستان همچنان در مرحلهای حساس قرار دارد؛ اختلافات عمده و کمبود اعتماد باقی است، هرچند نشانههای بیرونی برای همسایگان منطقه پرمعناست».
صنم چنگیز، پژوهشگر مرکز مطالعات خلیج در قطر، با اشاره به بهبود تدریجی روابط گفت: پزشکیان هنگام حمله تلافیجویانه ایران به پایگاه آمریکا در قطر، با محمد بن سلمان تماس گرفت و این اقدام نشانه «تمایل برای حفظ تنشزدایی با عربستان» بود.
شهریار حاتم، کارشناس روابط بینالملل، باور دارد این یک دیدار روتین و معمول نبود و تأکید کرد ایران در پی جلب نظر ریاض است. او افزود: «این آشتی شکننده به کانالی حیاتی برای جلوگیری از درگیری بدل شده است.» با این حال، حاتم هشدار داد که اختلافات ژئوپلیتیکی همچنان وجود دارد و «تندروهای درون ساختار ایران» میتوانند با اقداماتی در سوریه یا لبنان تنشها را دوباره شعلهور کنند. به گفته او، رویکرد رهبری عربستان برای گفتوگو نشان میدهد که ریاض «شرایط کنونی را بسیار جدی ارزیابی کرده» و خواهان کاهش تنش است.
دیپلمات اروپایی یادشده نیز تأکید کرد سفر لاریجانی باید در چارچوب تحولات اخیر، بهویژه حمله اسرائیل در دوحه تحلیل شود. این حادثه پیام روشنی درباره میزان اتکاپذیری چتر دفاعی آمریکا برای کشورهای خلیج فارس ارسال کرد و تهران میخواهد از این «فرصت» بهرهبرداری کند.
همکاری دفاعی ممکن است؟
روابط ایران و عربستان حتی در بحبوحه جنگ اسرائیل علیه غزه و حمله تلآویو به ایران نیز پایدار ماند و دو کشور توانستند مانع سرایت بیثباتی منطقهای به مناسبات دوجانبه شوند. همچنین توافق امنیتی سال ۲۰۰۱ میان دو کشور دوباره فعال شده است. لاریجانی تأیید کرد که در دیدار اخیر، همکاری دفاعی مورد بحث قرار گرفته و اجرای توافقات پیشین مرور شده است و «از طریق کارگروههای مشترک پیگیری خواهد شد».
کاراسیک تأکید کرد که هر دو طرف توافق کردهاند همکاری دفاعی را از طریق «گروههای ویژه» دنبال کنند که شکل سازمانیافتهتری خواهد داشت. او افزود: «اینجا همان نقطهای است که توافق هستهای پاکستان با عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس میتواند در آینده امنیتی ایران جا بگیرد.» با این حال، تا زمانی که آمریکا همچنان شریک امنیتی ریاض باقی بماند، او احتمال اتحاد دفاعی رسمی را «بعید» دانست.
چنگیز نیز گفت: «هنوز راهی طولانی برای شکلگیری همکاری دفاعی دوجانبه در پیش است، اما اگر سازوکارهای مرتبط ایجاد شود، امکان آن وجود دارد». حاتم بر این باور است که چشمانداز همکاری دفاعی نزدیکتر، به میزان تهدیدهای منطقهای بستگی دارد و زمانی محتملتر خواهد بود که ایران «نه بهعنوان رقیب بلکه بهعنوان متحد بالقوه دیده شود».
امضای توافق دفاعی میان پاکستان و عربستان چندان غیرمنتظره نیست. اما زمانبندی آن برای منطقه جنوب آسیا و خاورمیانه اهمیت کلیدی دارد.
دیپلمات اروپایی نیز خاطرنشان کرد تهران این تعامل تازه را نهتنها برای تثبیت روابط با ریاض، بلکه همچنین «بهعنوان مسیری برای تسهیل گرمتر شدن روابط با پاکستان» میبیند. به گفته او، از آنجا که ایران و عربستان در گذشته برای نفوذ در پاکستان رقابت کردهاند، نزدیکی میان آنها میتواند زمینهساز «پویایی منطقهای همکاریجویانهتر باشد که پاکستان را هم شامل شود».
دیپلمات اروپایی توضیح داد که سفر لاریجانی صرفاً یک اقدام نمادین دیپلماتیک نبود، بلکه حرکتی راهبردی برای ایجاد یک «چارچوب منطقهای مقاومتر» به شمار میرفت. او پیشبینی کرد که ایران با بهرهگیری از این رویکرد و استفاده از تعامل با سعودیها بهعنوان سکوی پرش، خواهد توانست خود را با «شرایط پس از منازعه» تطبیق دهد و در قالب همسوییهای گستردهتر منطقهای- با مشارکت پاکستان و حتی چین – جایگاه تازهای بیابد.
عبور از آشوب خاورمیانه
با وجود چشمانداز مثبت روابط تهران و ریاض، امکان بروز تنشهای پیشبینینشده وجود دارد؛ بهویژه با توجه به آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل. اما اگر شتاب کنونی روابط این دو قدرت منطقهای از آزمون بیثباتیهای جاری سربلند بیرون آید، این روند میتواند به رابطهای باثباتتر تبدیل شود؛ بهویژه از مسیر همکاریهای اقتصادی و پروژههای مشترک.
از سال ۲۰۲۳ تاکنون همچنین نشانههایی از بهبود روابط اقتصادی میان دو کشور دیده شده است. صادرات ایران به عربستان در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال پیش حدود ۹۹ درصد رشد کرد و در سال ۲۰۲۵ حجم تجارت غیرنفتی ایران با عربستان به حدود ۲۵ میلیون دلار رسید.
به باور صنم چنگیز، با وجود اراده سیاسی واقعی و آشکار در هر دو طرف، هنوز گامهای عملی برداشته نشده است، چراکه «کمیسیونهای مشترک و سازوکارهای کاهش تنش» وجود ندارد. او افزود: «به نظر میرسد اکنون در آستانه ورود به یک دوره نزدیکی ایران-شورای همکاری خلیج فارس قرار داریم، زیرا اسرائیل به تهدید فوریتر برای منافع شورای همکاری تبدیل شده است.»
امروز این ظرفیت وجود دارد که یک چارچوب باثبات و بلندمدت شکل گیرد، بهشرطی که همکاریها نهادمند شود و بهجای اتکا به دیدارهای پراکنده، کمیتههای دائمی دوجانبه برای موضوعاتی چون تجارت، امنیت یا مسائل زیستمحیطی ایجاد شود. حاتم گفت: «این امر بستگی دارد به اینکه دو کشور چگونه از آشوب کنونی برای عبور از صرفاً مسائل امنیتی استفاده کنند.»
مدیریت تنش یا معماری امنیتی جدید؟
کاراسیک، از بنیاد جیمزتاون، معتقد است تنشزدایی میان ایران و عربستان را باید «نوع تازهای از سیستمهای مدیریت درگیری» دانست نه یک معماری امنیتی جدید. او یادآور شد: «اضافه شدن سلاحهای هستهای به ساختار امنیتی خلیج فارس به معنای آغاز رقابتی برای دستیابی و خرید خواهد بود و شاید نوعی معماری بازدارندگی متقابل (MAD) علیه اسرائیل در حال شکلگیری باشد، بسته به اینکه چه نوع چتر حمایتی فراهم شود».
دیپلمات اروپایی خاطرنشان کرد در ارزیابی آینده، توافق پاکستان و عربستان تنها «اولین نمونه» از شکلگیری همسوییهای تازه منطقهای است. او گفت: «تهران در پی آن است که خود را در بافت در حال تکامل منطقهای تثبیت کند، بهویژه پس از حمله اسرائیل به دوحه». به گفته او، این تغییرات میتواند فرصتی در اختیار ایران بگذارد تا «مشارکتهای منطقهای را بازتعریف کرده و نفوذ خود را فراتر از حوزههای سنتیاش گسترش دهد».
منبع: اکوایران