تحلیلگران نگران بودند که عملیات تنبیهی ایران در ۱۴ آوریل ممکن است منجر به یک جنگ گستردهتر شود، اما با توجه به اینکه اسرائیل همچنان پاسخ خود را میسنجد، پیامدهای نظامی و دیپلماتیک این حمله هنوز مشخص نشده است.
پاتریک کینگزلی در مطلبی برای نیویورکتایمز نوشت که پرتابهای گسترده موشکی و پهپادی آخر هفته ایران به سوی اسرائیل، جنگ سایه بلندمدت طرفین را به یک رویارویی مستقیم تبدیل و این نگرانی را ایجاد کرد که پارادایم قدیمی آنها مبنی بر ضربات دقیقسنجیده شده با چیزی آشکارتر، خشن و مخاطرهآمیز جایگزین شده است.
اما تا روز دوشنبه، اسرائیل هنوز به حمله ایران پاسخ نداده بود. مقامات اسرائیل به جای اینکه مردم را برای رویارویی با رقیب اصلی خود آماده کنند، تلاش دارند نشان دهند شرایط به حالت عادی بازگشته است، محدودیتها را برای تجمعات بزرگ برداشته و به مدارس اجازه بازگشایی دادند.
برخی از سیاستمداران راستگرای اسرائیل، که از پاسخ فوری ناامید شدهاند، استدلال کردهاند که اسرائیل باید با قدرت – و به زودی – حمله کند وگرنه خطر از دست دادن قدرت بازدارندگی خود را دارد. دیگر مقامات میانهروتر استدلال کردهاند که اسرائیل باید قبل از واکنش زمان لازم را بگذارد و از حمایتی که از متحدان و بازیگران منطقهای دریافت کرده است، استفاده کند؛ زیرا پیش از این ماجرا، بسیاری از قضیه جنگ اسرائیل در غزه عصبانی بودند. هرگونه پاسخ قهرآمیز اسرائیل، خشم بایدن را ممکن است در پی داشته باشد؛ زیرا بایدن، اسرائیل را برای کاهش تنش تحت فشار قرار داده و در صورت رویارویی بزرگ، اسرائیل به حمایت نظامی او نیاز دارد. اسرائیل قبلا به دلیل طولانی کردن جنگ در غزه انتقاد رئیسجمهور آمریکا را برانگیخته است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اکنون باید مزایای انتقامجویی را در مقابل خطر نارضایتی بیشتر رئیسجمهور، همراه با هزینههای احتمالی – چه انسانی و چه مالی – ناشی از دو جنگ همزمان بسنجد.یک مقام اسرائیلی در جریان گفتوگوهای کابینه که خواست نامش فاش نشود، گفت که از روز دوشنبه چند گزینه از دیپلماسی گرفته تا حمله قریبالوقوع در حال بررسی است، اما جزئیات بیشتری ارائه نکرد.به طور خلاصه، مراحل بعدی درگیری نامشخص است. به گفته تحلیلگران، ماهیت پاسخ اسرائیل میتواند احتمال وقوع یک جنگ منطقهای را افزایش یا کاهش دهد و میتواند روابط اسرائیل با کشورهای عربی را که از جنگ غزه انتقاد میکنند، بهبود بخشد یا تیره کند.
همچنین این امکان وجود دارد که اسرائیل و ایران به سادگی به هنجارهای تثبیت شده جنگ در سایه خود بازگردند؛ یعنی بهکارگیری ترور فرماندهان و مقامات ایرانی از سمت اسرائیل، شلیک پهپاد و موشک توسط نیروهای نیابتی ایران به سمت اسرائیل و حملات سایبری هر دو طرف. دانا استرول که تا همین اواخر یکی از مقامات ارشد پنتاگون و مسوول خاورمیانه بود، گفت: «برای نظر دادن خیلی زود است.» خانم استرول گفت: «از منظر امنیتی برای اسرائیل، پذیرش شرایط موجود سخت است؛سوال این است: پاسخ به چه شکل است و چگونه میتوان خط و سیگنال روشنی به ایران فرستاد و در عین حال از جنگ جهانی سوم در خاورمیانه اجتناب کرد؟»اگر مسیر روزهای آینده به طرز ناامیدکنندهای مبهم باقی بماند، رویدادهای ۴۸ ساعت گذشته وضوح درگیریها را بیشتر میکند.
حمله آخر هفته، که در آن ایران صدها پهپاد و موشک در حال انفجار را عمدتا از خاک خود به سمت اسرائیل برای اولین بار ارسال کرد، در تلافی به شهادت رساندن هفت مقام نظامی ایرانی در سوریه توسط اسرائیل در این ماه بود.
از نظر نظامی، حملات ایران نشاندهنده تمایل این کشور برای مقابله مستقیم با اسرائیل به جای استفاده از نیروهای نیابتی منطقهای مانند حزبالله لبنان بود، و در نتیجه فرضیات اسرائیل در مورد آستانه خطر ایران را تغییر داد. از نظر دیپلماتیک، حملات ایران و دفاع اسرائیل، در هماهنگی با شرکای غربی و عرب، به منحرف کردن توجه بینالمللی از جنگ اسرائیل در غزه و نسلکشی مردم بیدفاع در آنجا کمک کرده است.در حالی که اسرائیل گزینههای خود را علیه ایران میسنجد، دیپلماتها برای کاهش تنشها تلاش میکنند.
در زمانی که نزدیکترین متحدان اسرائیل به طور فزایندهای از رفتار ارتش اسرائیل در غزه انتقاد میکردند، پس از ۱۴ آوریل، این شرکا با همان نیروی هوایی اسرائیل که حملات ویرانگری را در غزه انجام داده است، همکاری نزدیک دارند. تحلیلگران گفتند که هنوز مشخص نیست عملیات اسرائیل با توجه به اخطارهای چند روزهای که ایران قبل از حملات آخر هفته خود داده بود، چگونه عمل کند. ایران گفته است که هرگونه «اشتباه» اسرائیل در آینده با پاسخی «به طور قابلتوجهی شدیدتر» مواجه خواهد شد.تحلیلگران میگویند که اگر اسرائیل به گونهای به ایران واکنش نشان دهد که منطقه را به جنگ بکشاند، روابط خوبی که اسرائیل اخیرا با متحدان خود به دست آورده است، به سرعت از بین میرود.
برای ایران، حملاتی که باعث برخی خسارات به اسرائیل شد، پیروزی داخلی و دیپلماتیک بود؛ زیرا به ایران اجازه داد تا توانمندیهای خود را در مقابل اسرائیل نشان دهد. تحلیلگران گفتند که این حمله همچنین به متحدان ایران در کشورهایی مانند لبنان و یمن اطمینان داد که ایران مایل است خطر حمله به اسرائیل از خاک خود را تحمل کند و به گفته آنها، این امر به ایران اجازه داد تا رهبران رقیب خاورمیانه را که اغلب بیسر و صدا با اسرائیل کار میکنند، رسوا کند. نرگس باجغلی، کارشناس مسائل ایران در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته جانز هاپکینز در واشنگتن، گفت: ایران میخواهد «لباس محافظت از جهان اسلام را به تن کند.» او گفت: «آنها اساسا قدرت خود را برای مخاطبان منطقهای نشان میدهند و به طور همزمان ضعف رهبران عرب در منطقه را برملا میکنند. ملتهای عرب به این شکل مستقیم که ایران با اسرائیل مقابله کرده است، برخورد نکردهاند.» اما عکس این قضیه صادق بود و حداقل یک کشور عربی یعنی اردن، مستقیما در دفع حملات ایران نقش داشت و گمان میرود که دیگران بیسر و صدا یا از طریق اشتراکگذاری اطلاعات یا ارسال دادههای جمعآوریشده از حسگرهای شناسایی موشک، به اسرائیل کمک کرده باشند. اردن، همسایه شرقی اسرائیل، دارای جمعیت زیادی فلسطینی است و به طور مرتب از جنگ در غزه انتقاد کرده است.
اما همچنان اذعان داشت که با اهداف ایرانی در حریم هوایی اردن «مقابله» شده است و ارتش این کشور حملات مشابهی را در آینده دفع خواهد کرد. این اعلامیه یادآور این بود که چگونه، قبل از جنگ غزه، نگرانیهای مشترک از ایران برای همگرایی دیپلماتیک اسرائیل در خاورمیانه و همچنین امکان هماهنگی نظامی بیشتر بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی، از جمله معاملات تسلیحاتی و تمرینهای آموزشی مشترک، آغاز شده بود. از نگاه برخی تحلیلگران اسرائیلی، به همین دلیل است که حوادث سه هفته اخیر میتواند به عادیسازی وضعیت اسرائیل در خاورمیانه کمک کند، حتی اگر اعتبار این رژیم به دلیل جنگ در غزه کاهش یافته باشد. جزئیات کامل چگونگی کمک رژیمهای عرب سنی به حفاظت از اسرائیل، ممکن است برای مدتی مشخص نباشد. اما این یک تغییر تاریخی است. همکاری اعراب با اسرائیل در ۱۴ آوریل ثابت میکند که گرایش در منطقه همچنان به سمت اتحاد عربی، آمریکایی و اسرائیلی علیه ایران و متحدان آن است.به ویژه، برخی امیدوارند که این امر ممکن است به تلاشهای تحت رهبری ایالات متحده برای انعقاد روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و عربستان سعودی برای اولین بار بعد از جنگ غزه کمک کند. پالایشگاههای نفت عربستان در سال ۲۰۱۹ مورد حمله حوثیها قرار گرفتند. ریاض به دنبال همکاری امنیتی بیشتر با ایالات متحده برای جلوگیری از حملات مشابه در آینده است؛ اما ترتیباتی که ایالات متحده ایجاد کرده احتمالا تنها در صورتی انجام میشود که ریاض نیز به طور رسمی اسرائیل را به رسمیت بشناسد و با آن همکاری کند. اما در حالی که جنگ غزه ادامه دارد و دولت راستگرای اسرائیل از هرگونه اظهارنظر در مورد ایجاد یک کشور فلسطینی پس از پایان جنگ (که یکی از خواستههای کلیدی عربستان سعودی است) اجتناب میکند، احتمال چنین توافقی بسیار کم است.