مقامات انگلیسی طی روزهای اخیر تصمیم گرفته اند از همتایان فرانسوی خود عقب نمانند و سیگنالهای سلبی و بازدارنده ای را در مسیر مذاکرات وین مخابره کنند. هدف آنها از چنین اقدامی یکی مقصرسازی کاذب جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات بوده و دیگری، زمینه سازی برای جلوگیری از تاکید تیم مذاکره کننده ی هسته ای کشورمان بر مطالبات حقه ی خود می باشد. به عبارت بهتر، مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی تبدیل به بازیگران دلال و سودجو در مذاکرات وین شده اند. این در حالیست که تروییکای اروپایی به واسطه ی عدم عمل به تعهدات حداقلی خود در برجام، در این معادله یک متهم تمام عیار تلقی می شود.
شانتاژ دولت انگلیس علیه مذاکرات
لیز تراس، وزیر خارجه انگلیس اخیرا در پارلمان این کشور گفت که مذاکره اتمی با ایران «در حال نزدیک شدن به بنبست خطرناکی است.»
این مذاکرات حالتی فوری و اضطراری دارد، اما پیشرفت در آن به اندازه کافی سریع نبوده است.»
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در پاسخ به این اظهارات، لندن را به «بیعملی و همراهی با تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی ایالات متحده آمریکا» متهم کرد.وی سخنان وزیر خارجه انگلیس را «تهدیدهای توخالی» خواند و گفت که چنین اظهاراتی از «مسئولیت حقوقی و اخلاقی بریتانیا در نقض برجام نمیکاهد.»
با خروج آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی، این کشور بار دیگر ایران را تحریم کرد. اما انگلیس ، فرانسه و آلمان که به همراه چین و روسیه، دیگر امضاکنندگان برجام بودند اعلام کردند که به اجرای این توافق پایبند خواهند ماند.با این حال، همراهی پشت پرده ی دولتهای اروپایی با دولت ترامپ ، سبب شد تا در عمل، تروییکای اروپایی به اضلاع تکمیل استراتژی فشار حداکثری علیه کشورمان تبدیل شوند.
بانکها، موسسات مالی و بیمه و شرکتهای تجاری و بازرگانی خصوصی در کشورهای اروپایی، از معامله با ایران خودداری کردند و شرکتهای دولتی در اروپا نیز تحت فرمان غیر مستقیم دولت آمریکا، از این اقدام اجتناب کردند.
دشواری نقل و انتقال هرگونه پول به ایران، یکی از مهمترین دلایلی بود که موجب شد ایران برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی از جمله فروش نفت، جذب سرمایهگذاری خارجی و واردات و صادرات از نقاط مختلف دنیا، با مشکل مواجه شود. اروپاییان با ارائه پیشنهاداتی ظاهری ( که عملا با هدف خرید زمان از ایران صورت می گرفت) مانند راه اندازی ساختار اینستکس، تلاش کردند تا ایران را به صورت یکجانبه در برجام حفظ کنند، به گونه ای که ایران تحت فشار اقتصادی کامل باشد و در عین حال به تمامی تعهداتش در برجام پایبند باشد! یکی از کشورهایی که نقش مهمی در هدایت این روند بر عهده داشت، انگلیس می باشد.
پیامی که لندن باید دریافت کند
بدون شک، هزینه های بازی مستقیم تروییکای اروپایی در زمین واشنگتن و تل آویو ( در پروسه ی مذاکرات وین )، بسیار سنگین تر از آن چیزی خواهد بود که لندن، پاریس و برلین تصور می کنند. از سوی دیگر، کندی مذاکرات نیز معلول زیاده خواهی غرب می باشد و مقامات لندن نیز به وضوح چنین حقیقتی را می دانند. اگر غرب به بایسته ها و حداقلهای حقوقی بازگشت به توافقی که خود از آن خارج شده تن دهد، قطعا می توان در همین لحظه توافق بازگشت به برجام را به صورت اصولی منعقد ساخت.
صبر راهبردی ایران پایان می یابد
بدون شک ، صبر راهبردی جمهوری اسلامی ایران در مقابل رفتارها و بازی های نامتوازن، دروغین و سلبی لندن، پاریس و برلین مدتهاست پایان یافته است. تهران در پروسه ی کاهش تعهدات برجامی، فعالسازی غنی سازی 60 درصدی، ایجاد محدودیت در همکاری های فراپادمانی با آژانس و ….. نشان داد که هرگز منافع استراتژیک خود را فدای تاکتیکهای رفتاری وقیحانه ی غرب در نظام بین الملل نخواهد کرد. روشن است این پنجره تا ابد باز نمیماند و ضروری است طرفهای مقابل به جای بازی تکراری مقصر نمایی و بکارگیری ادبیات ملال آور ، تمام توان و همت خود را بکار گیرند که این آخرین بخت پای میز مذاکرات از دست نرود.
سوابق تاریک انگلیسی ها
بازی انگلیسی ها در تقابل با برجام مسبوق به سابقه است. چند ماه قبل از خروج رسمی ترامپ از برجام، ترزا می نخست وزیر سابق انگلیس در دیدار با جمهوریخواهان سنای آمریکا ( که در جریان سفر وی به آمریکا صورت گرفت) برجام را توافقنامهای بحث برانگیز خواند! این در حالی بود که توافق هستهای در دوران حضور محافظه کاران در لندن به تصویب رسید و فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه اسبق انگلیس یکی از امضا کنندگان این توافق بود. به عبارت بهتر، ترزا می در راستای جلب رضایت جمهوریخواهان آمریکا، حتی عملکرد وزیر امور خارجه هم حزبی خود را نیز زیر سؤال برد. همچنین در فروردین ماه سال 1397 ، وزارت امور خارجه انگلیس در بیانیهای بحث برانگیز، عملاً به تجار انگلیسی توصیه کرد که به دنبال سرمایهگذاری در کشورمان نباشند. در بخشی از این بیانیه آمده است :
«ایران همچنان یک مکان چالش برانگیز برای انجام دادن مراودات تجاری محسوب میشود؛ از این رو، صادرکنندگان مردد باید در پی دریافت مشاورههای حقوقی باشند.»
این بیانیه وزارت امور خارجه انگلیس، در تناقض با بند 29 برجام مبنی بر لزوم عدم ممانعت آمریکا و کشورهای اروپایی از عادی سازی روابط تجاری با ایران محسوب میشد. این بیانیه، درست در زمانی منتشر شد که کارشکنیهای دولت ترامپ در قبال برجام به نقطه اوج خود رسیده بود. با این حال لندن ترجیح داد در این معادله، به مانند عاملی تسریع کننده در راستای اعمال سیاستهای واشنگتن علیه برجام وارد میدان شود. همچنین در جریان خرید 950 تن کیک زرد از قزاقستان، انگلیس به شدت در مقابل این موضوع ایستادگی کرد. این در حالی بود که مطابق توافق هستهای، جمهوری اسلامی ایران میتواند وارد بازار معاملات مربوط به صنعت هستهای شود. رویکرد سیاسی و غیر حقوقی لندن نسبت به توافق هستهای، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد.
همان گونه که مشاهده میشود، دولت انگلیس نه تنها در برابر کارشکنیهای ایالات متحده آمریکا در قبال توافق هستهای ایستادگی نکرده است، بلکه خود نیز ناقض برجام بوده است. در چنین شرایطی مقامات دولت ورشکسته ی بوریس جانسون چگونه از تعهد کشورشان مبنی بر حفظ توافق هستهای و عمل به مفاد آن سخن میگوید؟
باید تصریح کرد که رویکرد انگلیس در قبال اجرای برجام، رویکردی دوگانه بوده است. این دوگانگی، معلول مناسبات خاص انگلیس و آمریکاست.