رسانه تخصصی روابط بین الملل

چرخش اردوغان

Diplomacyplus.ir/?p=10619
خلاف آتاتورک که از مناطق اروپایی امپراتوری عثمانی آمده بود اردوغان اهل آناتولی است. پایگاه سیاسی او متشکل از آناتولی‌های متدین است که بسیاری از آنان هرگز پروژه کاملا سکولاریستی آتاتورک را به طور کامل قبول نکردند. بر این اساس ترکیه اردوغان وابستگی عاطفی و سیاسی کمتری به غرب دارد. ترکیه جدیدی که او ساخته نه در اروپا بلکه در مناطق داخلی ترکیه لنگر انداخته است. سیاست خارجی آن نشان دهنده حساسیت‌های سیاسی و فرهنگی مردم آناتولی است که به دور از اخلاق سکولاریستی نخبگانی است که جمهوری مدرن ترکیه را پایه گذاری کردند.

در اواخر ژانویه پارلمان ترکیه پیوستن سوئد به ناتو را تصویب کرد. آنکارا ظاهرا به این دلیل که سوئد به اعضا و حامیان مالی پ ک ک اجازه داده تا در خاک آن کشور مسقر شوند ورود استکهلم به ناتو را متوقف کرده بود. پ ک ک یا حزب کارگران کردستان دهه‌ها با دولت ترکیه جنگیده است. با این وجود، مخالفت ترکیه با عضویت سوئد زمانی از بین رفت که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه واقعا به آن چه می‌خواست رسید: ۴۰ فروند جنگنده اف-۱۶ از امریکا به ترکیه تحویل داده خواهد شد تا از طریق آن ارتقای تجهیزات ناوگان هوایی ترکیه صورت گیرد. هم چنین، این فرصتی بالقوه برای اردوغان به منظور دیدار با “جو بایدن” بود.

این که واشنگتن با این قرارداد تسلیحاتی ۲۳ میلیارد دلاری موافقت کرد موضوع کم اهمیتی نیست. از زمانی که آنکارا سیستم‌های دفاع موشکی روسیه را در سال ۲۰۱۷ خریداری کرد تحریم واقعی فروش تسلیحات آمریکا به ترکیه برقرار بود. در آن زمان، اعضای خشمگین کنگره درخواست ترکیه برای خرید جنگنده‌های اف -۱۶ را متوقف کرد و ترکیه را به دلیل خرید تسلیحات از دشمن ناتو مورد سرزنش قرار دادند. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده نیز تنها رئیس جمهور ایالات متحده بوده که در دو دهه در قدرت بودن اردوغان او را به کاخ سفید دعوت نکرده است.

با این وجود، امریکا به قدری مشتاق است که صفوف ناتو را تقویت کند که به خواسته‌های ترکیه تن داده است. تمام این موارد به اردوغان که تا در سالیان اخیر تا حد زیادی از کاخ سفید دور بود یک پیروزی دیپلماتیک نسبتا قاطع بخشیده است. مقام‌های آمریکایی حتی اشاره کرده اند که بایدن به زودی همتای ترک خود را به کاخ سفید دعوت خواهد کرد. برخی از تحلیلگران این توافق را به منزله یک تغییر اساسی در روابط آمریکا با ترکیه تفسیر کرده اند. اجازه دادن به سوئد برای عضویت ناتو ممکن است آغازگر دوره‌ای از گرم شدن روابط بین ترکیه و غرب می‌باشد و ممکن است نشان دهنده همسویی نزدیک‌تر ترکیه با اعضای اصلی ائتلاف ناتو در همه مسائل باشد.

با این وجود، واقعیت آن است که این عده از مفسران از تشخیص جهت گیری ژئوپولیتیک واقعی ترکیه عاجز بوده اند. در واقع، تغییر عمیق‌تر و مهم تری در داخل ترکیه در حال انجام است تغییری که حتی در بحبوحه آشتی کنونی بر سر گسترش ناتو آن کشور را از غرب دور می‌کند.

مصطفی کمال معروف به آتاتورک بنیانگذار ترکیه مدرن آن کشور را به عنوان یک جمهوری سکولار اروپایی شکل داد. بسیاری از رهبران و نخبگان ترکیه در تلاش برای شکل دادن به دولت و نهاد‌های آن جمهوری در راستای خطوط اروپایی از آتاتورک پیروی کردند. آنان ورود آن کشور به ناتو را در سال ۱۹۵۲ تضمین کردند و در دهه‌های بعد برای پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش کردند. با این وجود، دست کم از سال‌های ابتدایی قرن حاضر گروهی که متمایل به غرب بودند کنترل جامعه‌ای را که از زمان تاسیس نظام جمهوری در سال ۱۹۲۳ سعی در هدایت آن داشتند از دست دادند. برخلاف آتاتورک که از مناطق اروپایی امپراتوری عثمانی آمده بود اردوغان اهل آناتولی است.

پایگاه سیاسی او متشکل از آناتولی‌های متدین است که بسیاری از آنان هرگز پروژه کاملا سکولاریستی آتاتورک را به طور کامل قبول نکردند. بر این اساس ترکیه اردوغان وابستگی عاطفی و سیاسی کمتری به غرب دارد. ترکیه جدیدی که او ساخته نه در اروپا بلکه در مناطق داخلی ترکیه لنگر انداخته است. سیاست خارجی آن نشان دهنده حساسیت‌های سیاسی و فرهنگی مردم آناتولی است که به دور از اخلاق سکولاریستی نخبگانی است که جمهوری مدرن ترکیه را پایه گذاری کردند.

این بدان معنا نیست که ترکیه کرسی خود را بر سر میز غرب رها خواهد کرد. از این گذشته تلاش ترکیه برای پیوستن به غرب که به اولین تلاش‌های اروپایی سازی نخبگان عثمانی در اوایل قرن هجدهم باز می‌گردد به قدمت خود اروپای مدرن است. در عوض، با مرکز ثقل کنونی ترکیه در اناتولی می‌توان انتظار داشت که آن کشور خود را به عنوان یک قدرت ترکیبی بین غرب و بقیه جهان قرار دهد. نگرش متاثر از اروپا برای دهه‌ها بر سیاست خارجی ترکیه حاکم بود، اما ترکیه جدید بدون در نظر گرفتن اهداف یا اولویت‌های غربی آزادانه با سایر کشور‌ها تعامل خواهد کرد به این دلیل که ترکیه اکنون جهان را از دریچه آناتولی می‌بیند.

چرخش ترکیه

در بدو تاسیس جمهوری نخبگان ترکیه  که بسیاری از آنان در اروپا متولد شدند بر ایده‌های متاثر از اروپا در مورد حکمرانی و زندگی اجتماعی پایبند بودند. آتاتورک در راس آن گروه اسلام را امری مربوط به حوزه خصوصی دانست و از حوزه عمومی بیرون راند و اسلام را از قوانین مدون ترکیه حذف کرد و به غیر قانونی کردن آموزش دینی نزدیک شد. علاوه بر این، او الفبای کشور را از رسم الخط عربی به خط رومی تغییر داد و واژگان عربی و فارسی را از ترکی حذف کرد و در عین حال واژگان با ریشه فرانسوی و ایتالیایی را حفظ کرد. ترکیه همچنین تقویم هجری قمری اسلامی را به نفع جایگزین گریگوری غربی کنار گذاشت و پوشش عمامه را برای مردان ممنوع ساخت. بدن ترتیب بنیانگذار ترکیه مدرن آن کشور را به شکلی سخت درآورد تا آن را به شیوه‌ای محکم در غرب جا دهد.

آتاتورک و پیروان اش معروف به کمالیست‌ها از وزرای کشور کابینه مسئول دولت تک حزبی مخوف و قدرتمند او گرفته تا معلمان ایده آلیستی که آناتولی را پشت سر گذاشتند تا اخلاق جدید سکولار مدرن را گسترش دهند اغلب در بالکان متولد و بزرگ شده بودند. این نخبگان بنیانگذار گهگاه هنگام بازدید از فلات وسیع و استپی مانند آناتولی و ملاقات با ساکنان محافظه کار و متدین آنجا مضطرب می‌شدند. یکی از نویسندگان آن دوره به نام “شوکت سوریا آیدمیر” روشنفکر برجسته کمالیست که تباری از بلغارستان عثمانی داشت از آناتولی در کتاب خاطرات خود در سال ۱۹۵۹ میلادی به عنوان “هیچ چیزی جز یک قطعه مرده از پوسته زمین” یاد کرده بود. سال‌ها پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و از دست دادن استان‌های اروپایی آن در جشن‌های روز جمهوری که در شهر‌های کوچک آناتولی برگزار می‌شد، بوروکرات‌های کمالیست با آهنگ‌های اروپایی نواخته شده توسط گروه‌های موسیقی جاز می‌رقصیدند و باعث حیرت دهقانان آناتولی می‌شدند.

ترکیه مدرن در دهه ۱۹۵۰ میلادی کمتر از دو دهه پس از مرگ آتاتورک، در سال ۱۹۳۸ میلادی به یک دموکراسی چند حزبی تبدیل شد و پیروان کمالیست او در جناح چپ و راست که بسیاری از آنان متولد بالکان یا فرزندان مهاجران از اروپا بودند ایده ترکیه را به عنوان یک کشور تداوم بخشیدند. آنکارا به بسیاری از سازمان‌ها مانند سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و شورای اروپا به عنوان یکی از اعضای موسس ملحق شد و بلافاصله پس از ایجاد ائتلاف به عضویت ناتو درآمد.

با این وجود، با گذشت یک قرن ارتباط بسیاری از ترک‌ها با اروپا به طور فزاینده‌ای ضعیف شد. زمانی که اردوغان در سال ۲۰۰۳ به قدرت رسید آناتولی‌های بومی اکثریت قاطع جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دادند. این جمعیت که از استپی داخلی شبه جزیره‌ای در شرق کوهستانی و ساحل دریای سیاه می‌آیند گرایش به مسلمان بودن داشتند و در اکثر موارد هرگز با پروژه سکولاریستی جمهوری راحت نبودند. با ورود این ترک‌های محافظه‌کار به طبقه متوسط و بالا رفتن آنان از نردبان قدرت سیاسی هویت اروپایی که آتاتورک به ملت ترکیه پیوند زد هر دهه نازک‌تر شد و در نهایت از بین رفت. بر خلاف کمالیست ها، نخبگان جدید آناتولی اساسا خود را اروپایی نمی‌دانند و دیدگاه شان قلب هویت ژئوپولیتیک ترکیه را تشکیل می‌دهد.

پیشروی آناتولی

من در آناتولی به دنیا آمدم و در اواخر قرن بیستم در ترکیه بزرگ شدم جایی که تحصیلات کمالیستی را گذراندم. دیدگاه ترک نسبت به خاورمیانه تا سال‌های متمادی شبیه نگاه آرژانتینی‌ها نسبت به امریکای لاتین بود. همان طور که آرژانتینی‌ها می‌گویند که واقعا از امریکای لاتین نیستند بلکه اروپایی‌هایی هستند که صرفا در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند، کمالیسم شهروندان خود از جمله من را تشویق کرد که فکر کنند ترک‌ها در واقع اروپایی‌هایی هستند که صرفا نزدیک به خاورمیانه زندگی می‌کنند. در شبکه‌های تلویزیونی محلی ترکیه پیش بینی‌های بین‌المللی آب و هوا نقشه‌ای از اروپا را نشان می‌دادند که مرکز آن نه ترکیه بلکه اغلب سوئیس بود با ترکیه‌ای در گوشه پایینی نقشه گویی ترک‌ها باید کشورشان را به عنوان ضمیمه‌ای برای کل اروپایی بزرگ‌تر تصور می‌کردند.

با این وجود، اروپا در مورد رابطه خود با ترکیه تردید بیش تری داشت. اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۵ میلادی مذاکرات رسمی با ترکیه در مورد عضویت آن کشور در آن اتحادیه را آغاز کرد. با این وجود، بلافاصله پس از آغاز گفتگو‌ها بروکسل به آنکارا اطلاع داد که هیچ پیشنهادی برای عضویت ارائه نخواهد شد. ظاهرا این تصمیم مربوط به مناقشه پایدار بین ترکیه و قبرس در مورد قبرس شمالی بود، اما در واقع، فرانسه و آلمان تمایلی به استقبال از کشوری به بزرگی و سنگینی ترکیه در اتحادیه اروپا نداشتند. پیام آشکار اتحادیه اروپا به ترکیه این بود: ترکیه جایی در اروپا ندارد. همراه با مذاکرات ناامیدکننده عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا اردوغان ریشه‌های خود در آناتولی را مستحکم ساخت. حزب عدالت و توسعه تحت رهبری او ماشینی از رای دهندگان، اهالی کسب و کار‌ها و نخبگان است که ریشه در داخل آناتولی و سواحل دریای سیاه دارد جایی که والدین اردوغان از آنجا هستند.

کابینه‌های اردوغان مملو از سیاستمداران آن مناطق است. سیاستمداران مرتبط با بالکان که قبل از ظهور اردوغان بر کابینه‌ها مسلط بودند ناپدید شده اند. همین امر را می‌توان در مورد رده‌های بوروکراسی و هم چنین دادگاه‌های عالی و رسانه‌های کلیدی گفت که بسیاری از آن‌ها توسط ساکنان ریشه دار در آناتولی نزدیک به اردوغان تصاحب شده اند. در همین راستا لابی تجاری قدرتمند و طرفدار اروپایی ترکیه یعنی “توسیاد” (TUSIAD) شاهد کاهش نفوذ خود در سالیان اخیر بوده است.

آن لابی تحت سلطه مشاغل در استانبول و ازمیر که توسط افرادی که از مناطق اروپایی سابق امپراتوری عثمانی آمده بودند، تشکیل شده بود اغلب دستور کار سیاسی در آن کشور را هدایت می‌کرد و در دهه ۱۹۸۰ میلادی خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا شد. با این وجود، از زمانی که اردوغان به قدرت رسید نخبگان تجاری متفاوتی حاکم شده و دستور کار سیاسی را شکل داده اند. صاحبان مشاغل و میلیاردر‌های تحت مدیریت آناتولی که اغلب از سواحل دریای سیاه می‌آیند و از رئیس جمهور حمایت می‌کنند و ترکیه را تشویق می‌کنند که تعهد خود را به سکولاریسم کمالیستی کنار بگذارد، روابط اقتصادی با روسیه را حفظ کند و ردپای سیاسی خود را در جنوب جهانی افزایش دهد. این پیشروی آناتولی صرفا محصول تغییر جمعیتی ترکیه در دهه‌های گذشته و کاهش قدرت نخبگان قدیمی سکولار بر جامعه ترکیه است. اردوغان عامل این تغییر نیست بلکه یکی از علائم اصلی آن است.

نخبگان جدید آناتولی ترکیه مسئولیت را بر عهده گرفته اند و هویت آن کشور را در قالبی که آتاتورک و جانشینان کمالیست او تعیین کرده بودند نمی‌بینند. این نخبگان که اغلب از سویه‌های محافظه کارانه‌تر اسلام مطلع هستند اسلام را نیز جزئی ذاتی از هویت ملی ترکیه می‌دانند. در واقع، این نخبگان جدید اسلام را به همان شدتی گرامی می‌دارند که آتاتورک به همان شدت سعی در سرکوب آن داشت. اردوغان از زمان به قدرت رسیدن ممنوعیت حجاب دوران کمالیستی ترکیه را لغو کرده و در عین حال به اسلام اجازه ورود به برنامه آموزشی و حیات سیاسی آن کشور را داده است.

در دوران اردوغان روابط با روسیه بهبود یافته است. این دو کشور رقبای تاریخی هستند و در جنگ‌های سوریه، لیبی، قفقاز جنوبی و اوکراین از طرفین متخاصم حمایت کرده اند. آنکارا از کی یف حمایت سیاسی و نظامی بعمل آورده است. علیرغم این رقابت، اما اردوغان و ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه از سال ۲۰۱۶ میلادی زمانی که کودتای نافرجام در ترکیه با شکست همراه شد رابطه نزدیکی با یکدیگر داشته اند.

دو کشورهم چنین شاهد شکوفایی روابط تجاری و گردشگری و این تصور مشترک در میان ترک‌ها و روس‌ها بوده اند که هر دو ملت‌هایی هستند که نمی‌توان آنان را به یک هویت منحصربفرد در سطح جهانی تبدیل کرد.

اینجا برای ماندن

صد سال پس از تشکیل توسط آتاتورک ترکیه در حال استقرار در جای خود است بسیار شبیه خانه‌ای که در پایه هایش استقرار یافته است: در آناتولی، در تقاطع بین خاورمیانه، اروپا و اوراسیا.  آنکارا اکنون آزادانه با ایران، روسیه، ایالات متحده، پادشاهی‌های ثروتمند خلیج فارس، اروپا و دیگر بازیگران منطقه‌ای و جهانی تعامل دارد بدون آن که احساس کند باید شریک مورد علاقه خود را انتخاب کند. علیرغم  آن که رهبران ترکیه در قرن بیستم وابستگی عاطفی به اروپا داشتند اردوغان اینطور نیست. ترکیه او بیش‌تر خودش را هدایت می‌کند و به فضائل خود متقاعد شده است.

این ترکیه جدید البته عضو ناتو باقی خواهد ماند که از آنکارا محافظت می‌کند چرا که برخی مواقع نخبگان ترکیه می‌ترسند که روابط بین دو کشور ترکیه و روسیه بار دیگر خصمانه‌تر شود. با این وجود، ترکیه به طور همزمان با کشور‌های خاورمیانه و اوراسیا روابط و مشارکت ایجاد خواهد کرد. برای مثال، نیرو‌های اوکراینی اغلب از پهپاد‌های بایراکتار ساخت ترکیه استفاده می‌کنند حتی در شرایطی که تجارت کلی ترکیه با روسیه از زمان آغاز حمله کرملین به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ افزایش یافته است.

در خاورمیانه اردوغان اخیرا روابط آنکارا با ریاض را از سر گرفته است. اردوغان از تاکید بر انتقاد از ریاض در مورد قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول دست برداشت و در مقابل صندوق توسعه عربستان سعودی نزدیک به ۵ میلیارد دلار در بانک مرکزی ترکیه برای کمک به اقتصاد درگیر آن کشور درست در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ماه مه سپرده گذاری کرده بود.

ترکیه جدید هویت‌های زیادی دارد که هیچ یک از آن‌ها انحصاری یا به سادگی قابل طبقه بندی نیستند: اگر چه کشوری خاورمیانه‌ای است، اما هم چنین یک قدرت در دریای سیاه است. اگرچه یک کشور اروپایی است، اما تنها کشور اروپایی است که با ایران مرز مشترک دارد. اگر یک قدرت اوراسیایی است، اما تنها قدرت اوراسیایی می‌باشد که به ناتو تعلق دارد. اردوغان دوست دارد که به عنوان مرکز امور دیده شود با چرخش جهان به دور ترکیه او سعی کرده به عنوان یک داور در جنگ در اوکراین به ایفای نقش بپردازد و نقش فعالی در قفقاز جنوبی داشته و قدرت ترکیه را در شاخ آفریقا، قفقاز جنوبی و غرب بالکان به نمایش می‌گذارد. او از ایفای نقش به عنوان واسطه در منازعات منطقه‌ای لذت می‌برد، زیرا از طریق آن می‌تواند جایگاه تاریخی اش را درون ترکیه را تقویت کند.

اکنون اردوغان علیرغم سال‌ها هیاهو علاقه چندانی به خصومت با غرب ندارد. او پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۳ میلادی دیگر با چالش‌های داخلی مهمی روبرو نیست و وارد مرحله میراث سازی در منصب خود می‌شود. او با تغییر شکل مسیر ژئوپولیتیک ترکیه، اکنون می‌خواهد میراث مثبتی را از خود بر جای بگذارد. آنکارا می‌تواند مشتاق همکاری با واشنگتن در مجموعه‌ای از مسائل از جمله بازسازی اوکراین و غزه و مقابله با نفوذ روسیه و چین در آفریقا و بالکان باشد حتی با وجود حفظ روابط با روسیه و پادشاهی‌های خلیج فارس. ترکیه هرگونه تمایل به پیوستن به غرب را کنار گذاشته است و ایالات متحده باید بپذیرد که چند جانبه بودن ترکیه و سیاست خارجی آن کشور در مسیر همکاری و همسویی همزمان با چند قدرت خارجی حفظ خواهد شد.

منبع: فرارو به نقل از فارین افرز

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط