کمپین ترامپ به یکی از بزرگترین دریافت کنندگان کمکهای مالی از بخش نفت و گاز تبدیل شده که نشاندهنده نقش مهم او در بازگشت به کاخسفید است. این حمایت گسترده از ترامپ همیشه هم اینطور نبودهاست. سالگذشته، زمانیکه ترامپ با رقابت سایر نامزدهای جمهوریخواه روبهرو شد، مالکان صنعت نفت کمکهای خود را درمیان رقبای او، از جمله هیلی و ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا تقسیم کردند، با این حال هنگامی که ترامپ موقعیت خود را بهعنوان پیشتاز تثبیت کرد، شرکتهای نفتی تمام حمایت خود را به او منتقل کردند. چهرههای قابلتوجهی در صنعت نفت، مانند هارولد هام، بنیانگذار Continental Resources Inc، در ابتدا از سایر نامزدها حمایت کردند، اما در نهایت ترامپ را بهعنوان گزینه آخر برگزیدند، زیرا نامزدی او محتملتر بهنظر میرسید. علاوهبر این، ترامپ کمکهای قابلتوجهی از سایر افراد بانفوذ از جمله جورج بیشاپ از شرکت Geosouthern Energy Corp و تیم دان از Crownquest Operating LLC دریافت کردهاست.
سرمایهداران والاستریت
در مقابل، نیکی هیلی حمایت چندانی از طرف مالکان میادین نفتی دریافت نکرده، اما توانسته توجه بیشتر سرمایهداران والاستریت را به خود جلب کند. بایدن، بهرغم تلاشهایش برای اقدام جهت کاهش تغییرات آبوهوایی و ترویج انرژیهای تجدیدپذیر، به دلیل سیاستهایش برای هدف قراردادن کاهش آلودگی و انتشار گازهای گلخانهای، کمترین حمایت را از طرف شرکتهای نفت و گاز دریافت کردهاست. بهرغم سیاستهای بایدن، ایالاتمتحده در دوران ریاستجمهوری او، بالاترین رونق تولید و صادرات نفت و گاز را تجربهکرده است، با این حال پرچمداران صنعت، این رشد را به عواملی مستقل از سیاستهای بایدن، مانند شرایط بازار و پیشرفتهای تکنولوژیکی نسبت میدهند و دل خوشی از بایدن ندارند، درحالیکه ترامپ به دلیل حمایت از حفاری بهعنوان «دوست» صنعت نفت و گاز تلقی میشود، رویکرد غیرقابل پیشبینی او نسبت به موضوعات سیاسی، باعث ایجاد تردید درمیان حامیان این صنعت شدهاست، با اینوجود ترامپ به دلیل همسوییاش با منافع صنعت، کاندیدای مطلوبی برای کسانی که در بخش نفت و گاز هستند، است.
بازگشت احتمالی ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا بهقدرت در نوامبر، سوالاتی را در مورد جهتگیری آینده سیاست انرژی ایالاتمتحده ایجادکرده است. با تمرکز کمپین او بر افزایش تولید نفت و گاز، عقبنشینی از طرحهای آبوهوایی و حمایت از سوختهای فسیلی، دولت دوم ترامپ میتواند پیامدهای مهمی برای بخش انرژی و محیطزیست داشتهباشد. یکی از حوزههای کلیدی موردتوجه برنامه ترامپ در انرژی، توسعه تولید نفت و گاز خواهد بود. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود بر اهمیت افزایش تولید انرژی داخلی تاکید کرد و اغلب تمایل خود را برای کاهش موانع نظارتی برای عملیات حفاری ابراز کرد. با اقدامات اجرایی و تغییرات قوانین، او میتواند محدودیتهای مربوط به فعالیتهای حفاری را کاهش دهد که هدف آن آسانترکردن فعالیت شرکتهای نفت و گاز در زمینهای فدرال و خصوصی است.
سیاستهای مبتنی بر اقلیم
ترامپ علاوهبر ترویج تولید، بهطور مداوم با سیاستهای مبتنی بر اقلیم که توسط اسلاف خود اجرا شدهبود مخالفت کردهاست. دولت او میتواند مقرراتی را با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از عملیات نفت و گاز، مانند الزامات هزینه متان و استانداردهای نظارت بر انتشارکربن، لغو کند. با کنار گذاشتن این اقدامات، ترامپ نشان خواهد داد که از تلاشها برای کاهش اثرات زیستمحیطی استخراج سوختهای فسیلی فاصله گرفتهاست. علاوهبر این، موضع ترامپ در مورد حفاری دریایی در صورت بازگشت بهقدرت احتمالا تغییر خواهد کرد. در اولین دوره ریاستجمهوری خود، او سیاستهایی را با هدف گسترش لیزینگ نفت و گاز در خارج از کشور و برگرداندن محدودیتهای اعمالشده توسط دولت اوباما دنبال کرد. دولت دوم ترامپ میتواند شاهد احیای مزایدههای حفاری دریایی باشد که بهطور بالقوه منجر به افزایش فعالیتهای اکتشاف و توسعه در آبهای فدرال میشود. حمایت از سوختهای فسیلی، بهویژه گاز طبیعی، در برنامه انرژی ترامپ نقش برجستهای خواهد داشت.
او میتواند مشوقها و یارانههایی را برای تقویت مصرف سوخت فسیلی، از جمله معافیتهای مالیاتی برای تولید برق با سوخت گاز، ارائه دهد. علاوهبر این، ترامپ از وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) انتقاد کرده و میتواند با لغو مقررات تشویق به تولید خودروهای الکتریکی و پایاندادن به اعتبار مالیاتی که از فروش آنها حمایت میکند، مانع گسترش آنها شود. حوزه دیگری که ترامپ ممکن است بر آن تاثیر بگذارد، صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) است. ترامپ میتواند از توسعه پروژههای صادرات LNG، تسهیل فروش بینالمللی گاز ایالاتمتحده و بهرهبرداری از توسعهدهندگان گاز حمایت کند. این امر با هدف گستردهتر او برای ترویج سلطه انرژی آمریکا در صحنه جهانی همسو خواهد بود، درحالیکه سیاستهای ترامپ ممکن است تقاضا برای نفت و گاز را در کوتاهمدت افزایش دهد، اما میتواند پیامدهای بلندمدتی برای تلاشهای انتقال انرژی و کاهش تغییرات آبوهوایی داشتهباشد. با اولویتدادن به سوختهای فسیلی بر منابع انرژی تجدیدپذیر، دولت دوم ترامپ میتواند مانع از پیشرفت به سمت کربنزدایی شود و چالشهای زیستمحیطی را تشدید کند.
خروج از توافق پاریس
ستاد انتخاباتی ترامپ متعهد شد که ایالاتمتحده را از توافق پاریس، یک پیمان بینالمللی برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی، خارج کند. او این کار را در اولین دوره ریاستجمهوری خود انجام داد، اما بایدن دوباره به آن پیوست. ریاستجمهوری دوم ترامپ احتمالا بهمعنای خروج مجدد از توافق خواهد بود. سیاستهای انرژی بالقوه دولت دوم ترامپ با تمرکز بر گسترش تولید نفت و گاز، عقبنشینی از طرحهای آبوهوایی و حمایت از سوختهای فسیلی متمایز میشود. درحالیکه این سیاستها ممکن است در کوتاهمدت برای صنعت انرژی مفید باشند، اما نگرانیهایی را در مورد تاثیر آنها بر پایداری محیطزیست و گذار به منابع انرژی پاکتر ایجاد میکنند.
از آنجاکه ایالاتمتحده منتظر نتیجه انتخابات آتی است، مسیر آینده سیاست انرژی این کشور نامشخص است و پیامدهای آن فراتر از مرزهای داخلی است. در مصاحبه با فاکسنیوز در دسامبر گذشته، ترامپ با اشاره به قصد خود برای اولویتدادن به امنیت مرزها و افزایش حفاری نفت و گاز، تمایل خود را برای عمل بهعنوان یک «دیکتاتور برای یکروز» ابراز کرد.درحالیکه کمپین ترامپ توضیح بیشتری ارائه نکرد، اد کروکس، نایبرئیس قاره آمریکا در وود مکنزی، پیشنهاد کرد؛ اظهارات ترامپ به اقدامات اجرایی بالقوه اشاره دارد. از سوی دیگر، کمپین نیکی هیلی به طرح انرژی و سخنرانیهای گذشته وی برای تشریح موضع خود اشاره دارد.
انتقاد از محدودیتهای اکتشاف نفت و گاز
هیلی از محدودیتهای دولت بایدن در محدودیتهای اکتشاف نفت و گاز انتقاد کرد و بر تعهد خود به صدور مجوزهای سریع برای پروژههای انرژی جدید و حمایت از توسعه زیرساختها در سراسر کشور تاکید کرد. به همین ترتیب، قبل از خروج از رقابت و حمایت از ترامپ، فرماندار فلوریدا، ران دیسانتیس، متعهد شد که راه تولید انرژی داخلی را با هدف کاهش قیمت سوخت برای مصرفکنندگان بازکند. این مواضع اتخاذشده توسط نامزدهای جمهوریخواه، نگرانیهایی را در مورد همسویی آنها با تلاشهای بینالمللی برای مقابله با تغییرات آبوهوایی ایجادکرده است.درحالیکه تعهدات جهانی برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی در حال افزایش است، رهبران سیاسی که از توسعه توسعه نفت و گاز حمایت میکنند، برای این اهداف معضل تلقی میشوند. بهرغم لفاظیهای متفاوت مبارزات انتخاباتی، دولت بایدن بر اهمیت انتقال به منابع انرژی کمکربن تاکید کرده و در عینحال ادامه نیاز به نفت و گاز در آینده قابل پیشبینی را تایید کردهاست، با این حال کارشناسان صنعت پیشنهاد میکنند که پویایی بازار و عوامل عرضه-تقاضای گستردهتر، بدونتوجه به وعدهها و آرزوهای سیاسی، در نهایت مسیر صنعت انرژی را شکل میدهند./ دنیای اقتصاد