بدون‌شک  رشد تولید نفت آمریکا در سـال ‌گـذشـته در عدم ‌افزایش بهای نفت بدون تاثیر نبوده، ولی این سوال مطرح است که آیا این روند به‌رغم وجود چالش‌ها و محدودیت‌های احتمالی مانند نیاز به افزایش سرمایه‌گذاری و نگرانی‌ها در مورد آینده تقاضا، ادامه خواهد داشت یا خیر. به‌عبارت ساده، درحالی‌که تولید نفت آمریکا عامل مهمی در ثابت‌ماندن قیمت نفت در چند ماه اخیر بوده، پیچیدگی‌هایی وجود دارد که مسیر آینده تحولات بازار را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. این مقاله چگونگی تاثیرگذاری بحران‌های ژئوپلیتیک، مانند بحران دریای‌سرخ بر بازارهای نفت و تصمیمات تولید‌کنندگان جهت افزایش یا کاهش تولید نفت را بررسی می‌کند. هنگامی که درگیری‌های حماس و اسرائیل در اکتبر سال‌پیش شروع شد، قیمت نفت طبق انتظارات جهش یافت، اتفاقی که همیشه در زمان وقوع درگیری‌های مسلحانه در خاورمیانه پیش‌بینی می‌شود، با این حال تنها در کمتر از دو هفته، روند نزولی قیمت‌ها آغاز شد و جالب اینکه هنوز هم با گذشت بیش از سه ماه از درگیری‌ها، اثری از افزایشی‌شدن این روند به چشم نمی‌خورد، گویی که طلسم نفت ۷۵ دلاری خیال باطل‌شدن ندارد.

ریسک‌های ژئوپلیتیک در مرکز توجه

حتی با گسترش جنگ و درگیر‌شدن کشورهای اطراف، قیمت نفت در محدوده ۷۰ تا ۷۶دلار باقی‌مانده و از آنجا که تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند که این امر باعث ایجاد اختلال در عرضه ‌‌‌‌‌شود، توجه به ریسک‌های ژئوپلیتیک دوچندان شد. هیچ‌یک از سناریو‌های اشاره‌شده ممکن نمی‌شد مگر با افزایش چشمگیر تولید نفت در ایالات‌متحده. حجم تولید نفت این کشور در سال‌گذشته به طرز شگفت‌انگیزی افزایش یافت و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این سناریو امسال نیز تکرار خواهد شد، اما اینکه پیش‌بینی‌ها تا چه حد تحقق خواهند یافت، سوالی است که هنوز نمی‌توان با قاطعیت به آن جواب داد؟ اوایل ماه فوریه یعنی کمتر از یک هفته پیش، عربستان به آرامکو دستور داد تا پروژه توسعه ظرفیت تولید نفت را متوقف کند. ظرفیت تولید آرامکو که هم‌اکنون ۱۲‌میلیون بشکه در روز است قرار بود به ۱۳‌میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند که این پروژه تا زمان نامعلومی متوقف‌شده‌است.هرچند که ریاض هنوز جزئیات این طرح را فاش نکرده، بلومبرگ به نقش نفت شیل آمریکا به‌عنوان «دشمن اصلی نفت سعودی‌ها در دهه‌گذشته» اشاره کرد.

بلومبرگ این فرض را مطرح می‌کند که تولید بالای شیل در محدوده بهای فعلی همچنان ادامه خواهد داشت؛موضوعی که بسیاری از ناظران صنعت را شگفت‌‌‌‌‌زده کرده، چراکه آنها انتظار داشتند افزایش تولید با سرمایه‌گذاری کلان حاصل شود و نه پیشرفت فناوری. مبنای این فرض کاملا واضح است. بیشتر افزایش تولید نفت آمریکا در سال‌گذشته به‌رغم کاهش مداوم تعداد دکل‌ها و عدم‌افزایش معنی‌دار  در هزینه‌های تولید، حاصل شد.  شرکت‌های آمریکایی از فناوری پیشرفته حفاری چاه‌های افقی طویل سود می‌برند. سوالی که برخی می‌پرسند این است که؛ آیا می‌توان این نوع حفاری‌ها را با سرعت و به متراژ سال‌گذشته حفظ کرد؟ سوال مهم‌تر اینکه آیا شرکت‌های حفاری در صورت عدم‌افزایش بهای نفت، تمایلی به گسترش بیشتر فعالیت‌های خود نشان خواهند داد؟ جان کمپ از رویترز اولین سوال را در سرمقاله اخیر مطرح کرد که در آن تحلیلگران بازار خاطرنشان کرده‌بودند افزایش شدید تولید نفت آمریکا در سال‌گذشته با انتظارات اوپک از کاهش تولید، در تضاد کامل بود.

جان کمپ نوشت: «سوال مهم این است که آیا افزایش بهره‌وری می‌تواند بدون افزایش قیمت و حفاری بیشتر، باعث رشد قابل‌توجه تولید شود یا خیر.» اگر نظرسنجی فدرال‌رزرو درست باشد، ممکن است شاهد کاهش سرعت رشد تولید در سال‌جاری باشیم. در آخرین نسخه این نظرسنجی، فدرال‌رزرو به کاهش خوش‌بینی درمیان تولیدکنندگان و کاهش قابل‌توجه نرخ رشد تولید در سه‌ماهه پایانی سال‌اشاره کرد و ارقام اداره اطلاعات انرژی این موضوع را تایید می‌کند، درحالی‌که در بیشتر سال‌۲۰۲۳، تولید با جهش همراه بود – با افت خفیف دربرخی ماه‌ها- در سه ماه بین سپتامبر و نوامبر، رشد به حدود ۱۰۰‌هزار بشکه در روز کاهش یافت و در ماه اکتبر حتی شاهد کاهش بیشتر بود.

از سوی دیگر، EIA اخیرا تغییر در تولید طی دو هفته گذشته را ۷۰۰‌هزار بشکه در روز تخمین‌زده که نشان‌دهنده ادامه رشد تولید ایالات‌متحده است.البته این برآوردها دقیق نیستند و داده‌های نهایی مانند اعداد تولید در ماه‌های سپتامبر، اکتبر و نوامبر بسیار قابل‌اعتمادتر خواهند بود. این سوال که آیا تولیدکنندگان می‌خواهند به افزایش تولید خود به همان شدتی که سال‌گذشته داشتند ادامه دهند یا خیر، هنوز پاسخ مشخصی ندارد. پاسخ کوتاه در شرایط افزایش صادرات در بحبوحه بحران دریای سرخ، بله است. این بحران برای نفت ایالات‌متحده یک موهبت بوده، زیرا مانع از حرکت نفت‌خام از خاورمیانه به اروپا شده و اروپا را وادار کرده که برای عرضه به غرب التماس کند. هرچه این بحران بیشتر طول بکشد، اروپا برای مدت طولانی‌تری به‌عنوان یک بازار فوق‌العاده بزرگ برای نفت‌خام ایالات‌متحده باقی خواهد ماند و مهم‌ترین انگیزه افزایش تولید خواهد بود.

پیشرفت در تکنولوژی استخراج

با این حال، تردیدها در مورد تقاضای آینده و اینکه آیا سرمایه‌گذاری بیشتر برای بالا بردن ظرفیت تولید، سود دارد  یا ندارد، ایده پمپاژ نفت بیشتر را به چالش می‌کشد. در نهایت، صرفا پیشرفت در تکنولوژی استخراج، برگ برنده محسوب نخواهد شد. بحث منابع محدود نیز وجود دارد. استدلالی علیه ماهیت متناهی هیدروکربن‌ها وجود دارد، اما این استدلال بر این موضوع استوار است که استخراج حداکثری نفت به هر قیمتی مقرون‌به‌صرفه نیست. به‌عبارت دیگر، هنوز مقدار زیادی نفت‌خام در ایالات‌متحده وجود دارد که استخراج نشده، اما بهره‌برداری از آنها مستلزم سطح قیمت مشخصی است، ولی بهای نفت هنوز آن‌قدر بالا نرفته است. به‌عبارت ساده، سایت‌های پربازده برای یافتن نفت در حال کمیاب‌شدن هستند.

دیر یا زود، شرکت‌های نفتی مجبور خواهند بود برای نفت خود هزینه بیشتری بپردازند یا کمتر تولید کنند. در حالی فرضیه ادامه رشد فزاینده تولید نفت آمریکا کاملا موجه به‌نظر می‌رسد که ممکن است قابل‌اعتمادترین فرض نباشد. در حال‌حاضر، این باور مبتنی بر سطوح بالاتر از انتظار تولید است که در سال‌گذشته مشاهده شد و این تصور که چنین رشدی بدون نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتر ادامه خواهد یافت، با این حال معامله‌گرانی وجود دارند که نگرانی‌شان انرژی مورد‌نیاز مردم است. این تشویش ریشه در اخبار مربوط به نیاز بالای اقتصاد چین به نفت و پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی دارد که در مورد بالاترین سطح تقاضای نفت هشدار داده‌اند. حتی اگر این پیش‌بینی‌ها صرفا بر اساس حدس باشد، بهای نفت هنوز افزایش نیافته‌است، همچنین شرکت‌های نفتی آمریکایی نمی‌توانند صرفا با طویل‌ترکردن چاه‌‌‌‌‌های خود، تولید را افزایش دهند. دیر یا زود، آنها مجبورند برای استخراج نفت بیشتر، پول زیادتری خرج کنند، اما به شرط آنکه ملاحظات اقتصادی (بهای نفت بالاتر) اجازه چنین کاری را بدهد.