رسانه تخصصی روابط بین الملل

هند در قفقاز جنوبی: پیامدها برای روسیه، ایران و ترکیه

Diplomacyplus.ir/?p=10507
حضور جنوب غیرغربی و جهانی در قفقاز جنوبی در حال گسترش است و هند یکی از برجسته‌ترین نقش‌ها را ایفا می‌کند؛ به گفته تحلیلگران رویکرد هند به قفقاز جنوبی نه تنها با منافع روسیه و ایران در منطقه سازگار است، بلکه نقش مکمل هم دارد، اگر چه ممکن است برای ترکیه تضاد منافع در برداشته باشد.

وجود شاخص‌های چشم‌انداز بلندمدت برای حضور هند در سطح منطقه (اجرای راه‌گذرهای حمل‌ونقل)، ایجاد ماهیت راهبردی روابط هم با مراکز کلیدی قدرت در قفقاز جنوبی و هم مستقیماً با کشورهای منطقه در سطح دوجانبه، نشان دهنده امکان تبدیل شدن این کشور به بازیگری است که نه تنها می‌تواند بر فرآیندهای منطقه تاثیرگذار باشد بلکه آنها را نیز تعیین کند.

بحث در مورد مسائل منطقه‌ای در پلتفرم‌های بین‌المللی موجود با مشارکت روسیه، ایران و هند (مثلا اتحادیه اقتصادی اوراسیا – EAEU و بریکس – BRICS) که ایران قبلاً به آن‌ها پیوسته است، جالب به نظر می رسد. در عین حال می توان حداقل دو نقطه تضاد منافع با ترکیه (توزیع مجدد توازن قوا در منطقه و رقابت کریدورهای حمل و نقل) را شناسایی کرد. در این راستا نمی توان مخالفت آنکارا را در درجه اول در سطح سیاسی و دیپلماتیک رد کرد.

منافع روسیه و هند در قفقاز جنوبی نه تنها با هم تضاد ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. هدف هند جایگزین مواضع مسکو شدن، نیست. در مقابل، حفظ وضعیت موجود، کاهش احتمال درگیری با حمایت از متحد روسیه را ترویج کرده و منطقه و ارمنستان را به عنوان پیوندی با اتحادیه اوراسیا در نظر می‌گیرد.

این تحلیل توسط سرگئی ملکونیان (از ارمنستان) و جیسون واهلنگ (از هند) از کارشناسان سایت تحلیلی شورای بین الملل روسیه بررسی می‌کند که چگونه فعالیت رو به رشد هند در قفقاز جنوبی بر منافع و مواضع روسیه، ترکیه و ایران در منطقه تأثیر می‌گذارد.

قفقاز جنوبی در کانون توجه هند
دگرگونی مدرن نظم جهانی با رشد و تقویت مراکز جدید قدرت و گسترش جغرافیای حضور آنها همراه است. یکی از این مراکز هند است که در یک سال گذشته به یک بازیگر برجسته در قفقاز جنوبی تبدیل شده است.

پویایی در قفقاز جنوبی در سال‌های اخیر توازن قوای معمول در منطقه را تغییر داده است. در پس زمینه نقش پیشروی سنتی روسیه، هم بازیگران منطقه ای (ایران و ترکیه) و هم بازیگران فرامنطقه ای (فرانسه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده) شروع به ایفای نقش فعال تری کردند. رقابت برای حضور در میدان، و همچنین برای فرمت های مذاکره، امروز موازنه منطقه ای را تعیین می‌کند. یکی از مولفه های مهمی که می‌تواند بر پویایی های منطقه ای تأثیر بگذارد، ظهور بازیگر جدیدی در قالب هند است.

قبل از اینکه نقش هند در قفقاز جنوبی قابل توجه باشد، پاکستان فعالیت هایی از خود نشان می داد. در سال ۲۰۱۷ بیانیه سه جانبه همکاری در منطقه بین باکو، آنکارا و اسلام آباد امضا شد. بعداً در سال ۲۰۲۰، پاکستان در جریان جنگ قره باغ از آذربایجان حمایت کرد. اسلام آباد به طور منظم در تمریناتی با آنکارا و باکو که «سه برادر» نامیده می شد شرکت می کرد. در ژانویه ۲۰۲۱ (دی ۱۳۹۹) طرفین اعلامیه سه جانبه اسلام آباد را امضا کردند که در آن بر همبستگی با دولت و مردم جمهوری آذربایجان پس از جنگ تاکید شد. همچنین اشاره شد که طرف ها برای تلاش‌ برای ارتقای صلح، ثبات و توسعه در مناطق خود (قفقاز جنوبی و آسیای جنوبی) و همچنین تلاش برای ترویج این آرمان‌ها در خدمت رفاه و امنیت مشترک در منطقه گسترده‌تر اهمیت زیادی قائل هستند.

بعداً، در ژوئیه همان سال (خرداد ۱۳۹۹) بیانیه سه جانبه باکو امضا شد که به منظور کمک به تقویت روابط استراتژیک بین سه کشور طراحی شده بود. همکاری های نظامی و نظامی-فنی بین طرف ها اجرا شد. در عین حال، گسترش حضور جغرافیایی پاکستان از چشم هند دور نماند.

شایان ذکر است که یک مانع جدی در روابط هند و آذربایجان وجود دارد – باکو از دیدگاه پاکستان در مورد مساله کشمیر حمایت می کند. آنکارا نیز در این زمینه موضع مشابهی اتخاذ می‌کند. این قالب سه جانبه آنکارا-باکو-اسلام آباد خود را در مناقشه قره باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰ نشان داد، زمانی که هر دو شرکت کننده فعالانه از اقدامات جمهوری آذربایجان حمایت کردند. همکاری سه جانبه همچنین برای هند در ایجاد قالب سه جانبه خود شامل هند، ارمنستان و ایران الهام بخش شد.

به ادعای تحلیلگران شورای فدراسیون روسیه، ارمنستان به صراحت از رویکرد هند در قبال کشمیر حمایت می‌کند. این همکاری مثلثی در درجه اول بر ارتباطات و مدیریت منابع متمرکز است. با این حال، در آینده می توان آن را به عنوان مخالفت با همکاری رو به رشد قالب موجود آنکارا-باکو-اسلام آباد در نظر گرفت.

امروزه هند در حال تبدیل شدن به شریک کلیدی ارمنستان در زمینه همکاری های نظامی-فنی است. پیش از این، این موقعیت در اختیار روسیه بود که بیش از ۹۳ درصد از تسلیحات و تجهیزات نظامی ارمنستان در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۰ را تامین می کرد. بعداً در سال ۲۰۲۱، ایروان و مسکو توافقنامه جدیدی برای تامین تسلیحات امضا کردند. با این حال، به دلیل عدم امکان انجام تعهدات قرارداد به دلیل وقوع درگیری در اوکراین، سازندگان روسی نتوانستند تجهیزات را در مدت زمان کوتاهی تحویل دهند. بنابراین، خلاء در این زمینه ایجاد شد که ایروان باید به سرعت آن را پر می کرد، زیرا باکو همچنان به خرید تسلیحات عمدتاً از اسرائیل و ترکیه ادامه می داد و به ارمنستان فشار نظامی وارد می کرد.

بر اساس برآوردهای مختلف، حجم کل قراردادهای تسلیحات و تجهیزات نظامی حدود ۲ میلیارد دلار با طیف وسیعی از محصولات است. این قراردادها راکت انداز MLRS، رادارهای SWATHI، موشک های ضد تانک با مهمات، توپ های ۱۵۵ میلی متری و سیستم های ضد پهپاد را شامل می‌شود. قابل ذکر است که ارمنستان اولین اپراتور خارجی سامانه پدافند هوایی آکاش ساخت هند شد. به گفته کارشناسان هندی، ارمنستان با تبدیل شدن به بزرگترین واردکننده تسلیحات هندی، به تدریج به شریک استراتژیک هند در قفقاز جنوبی تبدیل می شود. علاوه بر معاملات نظامی، یکی دیگر از تحولات مهم در بخش دفاعی، انتصاب متقابل وابسته‌های نظامی توسط طرفین بود.

حمل و نقل و لجستیک یکی دیگر از زمینه های راهبردی مهم همکاری بین ایروان و دهلی نو است. هر دو کشور به اجرای کریدور حمل و نقل بین المللی «خلیج فارس – دریای سیاه» علاقه‌مند هستند. هدف از این پروژه، اتصال هند به بازارهای اتحادیه اروپا و اتحادیه اروپا از طریق ایران، ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه است، به ویژه با توجه به این واقعیت که هند به دلیل درگیری در اوکراین و هم از طریق روسیه با مشکلات لجستیکی با اتحادیه اروپا مواجه است. کانال سوئز با تراکم بیش از حد حمل و نقل و دریای سرخ هم با تنش فزاینده مواجه است بنابراین این دو مسیر نمی توانند مسیر مناسب ترانزیتی باشند، بر همین اساس طبق برنامه، محموله های صادراتی به بندر چابهار ایران تحویل داده می‌شود و سپس از طریق خاک ارمنستان و گرجستان می توانند به بازارهای روسیه و اروپا برسند.

حوزه های باقی مانده همکاری بین ارمنستان و هند در درجه دوم اهمیت قرار دارند، اما در نظر گرفته شده تا سطح رو به رشد روابط حفظ شود. ماهیت توافق نامه های مورد بحث و امضا در زمینه همکاری در زمینه های اقتصادی، سرمایه گذاری، انرژی، کنترل گمرکی، مهاجرت و غیره گواه این موضوع است.

اهمیت برای روسیه
بازیگران منطقه‌ای ممکن است به طرق مختلف با گسترش تدریجی حضور هند در قفقاز جنوبی روبرو شوند، همه چیز به میزان تلاقی یا برخورد منافع بستگی دارد. با توجه به نقش و جایگاه منطقه در راهبرد سیاست خارجی مدرن روسیه، پیامدهای زیر قابل توجه است:

نخست، رویارویی روسیه و غرب از قبل بر روی زیرسیستم های منطقه ای پیش بینی شده است و به عنوان یک بازی حاصل جمع صفر تلقی می شود. در این زمینه، هند بخشی از غرب جمعی/سیاسی نیست و منافع خود را منتقل نمی کند. رقابت در منطقه که در حوزه منافع روسیه است، در دستور کار هند نیست. بنابراین، گسترش حضور دهلی نو در قفقاز جنوبی یک بازی حاصل جمع صفر برای مسکو است.

 

ثانیاً، هند ارمنستان را به عنوان پلی برای رسیدن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) می‌داند. مذاکرات بین طرفین در مورد ایجاد منطقه آزاد تجاری ادامه دارد، دهلی نو در حال آماده شدن برای تبدیل شدن به کشور ناظر EAEU در سال ۲۰۲۴ است. در این زمینه، ارمنستان به عنوان رئیس فعلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا به عنوان ادامه طبیعی یک اتحادیه اقتصادی تلقی می‌شود که قادر به پیوند دادن هند به این اتحادیه است.

ثالثاً، عرضه تسلیحات هند به ارمنستان، تنها متحد روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) در منطقه به تقویت پتانسیل نظامی ایروان منجر می شود. این به نوبه خود به یکسان شدن توازن قوا در قفقاز جنوبی کمک می کند و خطر تشدید تنش جدید را کاهش می دهد.

رابعاً، پیوند مهم اوراسیا و هند باید اجرای مسیر تجاری خلیج فارس-دریای سیاه باشد که نه تنها مخالف ابتکار شمال-جنوب روسیه نیست، بلکه مکمل آن است. در این زمینه، ایران با امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا و از طریق قلمرو آن، ارتباطات هند با ارمنستان و سپس روسیه و کل بازار اتحادیه، نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.

بنابراین، در قفقاز جنوبی، منافع روسیه و هند نه تنها با هم برخورد نمی کنند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. هدف هند جایگزین مسکو شدن، نیست. در مقابل، حفظ وضعیت موجود، کاهش احتمال درگیری با حمایت از متحد روسیه را ترویج می کند و منطقه و ارمنستان را به عنوان پیوندی با اتحادیه اوراسیا می داند.

اهمیت برای ایران
گسترش حضور هند در قفقاز جنوبی برای ایران از چند منظر مهم است؛ اولاً افزایش نقش ترانزیتی تهران نه تنها در سطح منطقه، بلکه در سطح جهانی. مشارکت هند در نوسازی بندر چابهار و مشارکت بعدی آن در توسعه کریدور حمل و نقل خلیج فارس-دریای سیاه و شمال-جنوب، موقعیت ایران را به عنوان قطب اتصال هند به اروپا و روسیه تقویت خواهد کرد. این مسیرها ممکن است ارتباط خود را به عنوان یک مسیر جایگزین در پس زمینه تشدید مداوم تنش در امتداد محیط مسیرهای سنتی خاورمیانه افزایش دهند. از این نظر، کمک ارمنستان که این مسیرها از قلمرو آن عبور می کند، روند اجرای پروژه ها را تسریع کرده و اهمیت جایگاه ایران را افزایش می دهد.

ثانیا، توسعه همکاری های نظامی-فنی بین ایروان و دهلی نو به تقویت پتانسیل نظامی ارمنستان کمک خواهد کرد. امروز ایران مجبور است برای حفظ وضعیت موجود و جلوگیری از تقویت بلوک ترکیه و آذربایجان، یک سیاست فعال و عمدتاً پیشگیرانه را دنبال کند. این فعالیت به انباشت ابزارهای سیاسی، دیپلماتیک و نظامی نیاز دارد، مثلاً در سال ۲۰۲۲ که تهران موفق شد «تجاوز گسترده آذربایجان به ارمنستان» را متوقف کند. چنین اقداماتی نمی تواند در روابط تهران و باکو تنش ایجاد نکند. در عین حال، ایروان مجبور است از ابزارهای بازدارنده اضافی استفاده کند، به عنوان مثال، با قرار دادن یک مأموریت نظارتی اتحادیه اروپا در مرز. بنابراین، افزایش توان دفاعی ارمنستان به وضعیتی منجر می شود که ایروان به تامین کننده انحصاری امنیت خود تبدیل می شود و از هر دو طرف اتحادیه اروپا و ایران به دنبال حمایت اضافی نخواهد بود.

ثالثاً، تقویت موقعیت هند در قفقاز جنوبی به یکسان شدن توازن منطقه ای کمک می کند. امروزه حضور بازیگران فرامنطقه ای مانند اسرائیل و پاکستان در کنار آذربایجان که روابط تقابلی یا رقابتی با ایران دارند، عدم توازن قدرت را تداوم می بخشد. بنابراین، اگر دخالت هند در منطقه و همچنین نزدیک شدن آن به ارمنستان، عدم تعادل آشکار را خنثی کند، ایران می تواند از این چشم انداز استقبال مثبت کند.

تحلیلگران شورای فدراسیون روسیه مدعی شدند؛ تنها مشکلی که ممکن است باعث «حسادت» شود، ترجیح ارمنستان برای توسعه همکاری های نظامی-فنی با هند به جای ایران است. تهران آمادگی داشت تسلیحات لازم را در اختیار ایروان قرار دهد، اما طرف ارمنی از همکاری در زمینه نظامی- فنی با این طرف خودداری کرد. در عین حال، این امر که تهران مرتباً فضای خود را برای ترانزیت تسلیحات هندی به ارمنستان فراهم می کند، نشان دهنده عدم وجود تضاد منافع واقعی است. بنابراین، این عامل می تواند به عنوان رقابت سالم برای یک بازار تسلیحات اضافی تلقی شود.

اهمیت برای ترکیه
یکی از ذینفعان تغییر موازنه در قفقاز جنوبی در نتیجه جنگ ۲۰۲۰ ترکیه است. این کشور حضور نظامی خود را در منطقه مشروعیت بخشید، سند راهبردی را با جمهوری آذربایجان را امضا کرد و با موفقیت فرمت مذاکره «۳+۳» خود را که توسط مراکز کلیدی قدرت – روسیه و ایران پذیرفته شد – ترویج داد. یعنی گسترش حضور سیاسی، دیپلماتیک و نظامی ترکیه در قفقاز جنوبی این امکان را به آنکارا می‌دهد که در منطقه تأثیر بگذارد و حتی گاهی اوقات دستور کار آن را تعیین کند.

ظهور بازیگر جدیدی در قالب هند ممکن است پیامدهایی برای ترکیه در زمینه توازن قوا در منطقه و ارتباطات حمل و نقل داشته باشد. در مورد اول، پیامدهای توسعه همکاری نظامی-فنی بین ایروان و دهلی نو با منافع آنکارا در منطقه مطابقت ندارد، زیرا تنظیم مجدد موازنه قوا به نفع متحد استراتژیک ترکیه نخواهد بود. با این حال، بالاترین اولویت در این زمینه ممکن است اجرای مسیرهای حمل و نقل و لجستیکی باشد که هند در حال ترویج آن است. ترکیه مدرن که دارای جاه طلبی های جهانی است، پروژه های متعددی را با هدف تقویت موقعیت خود در سیستم ارتباطات (اعم از حمل و نقل و انرژی) اجرا می کند. این جهت گیری سیاست برای تبدیل ترکیه به یکی از قطب های پیشرو طراحی شده است. در این راستا، پروژه های مختلفی در زمینه ارتباطات و انرژی – «کریدور میانی»، «کریدور گاز جنوبی» و غیره در حال اجرا است. این مسیرها قاعدتاً ارضی هستند و اروپا را از طریق خط غرب به شرق از طریق ترکیه به آسیا متصل می کنند. از این نظر با راه‌های حمل‌ونقل بین‌المللی «شمال-جنوب» و «خلیج فارس-دریای سیاه» که از خاک ایران می‌گذرد رقابت می‌کنند. اجرای این پروژه ها نه تنها موقعیت تهران را در مبارزه برای رهبری منطقه ای تقویت می کند، بلکه آنکارا را از نقش مرکزی که به دنبال انحصار آن است، محروم می کند. یک حلقه مهم در این زمینه هند است که هم به بازگشایی پتانسیل حمل و نقل ایران کمک می کند و هم در پروژه های ارتباطی در قفقاز جنوبی گنجانده شده است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط