ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی به عنوان یکی از منابع تامین انرژی جهان در حال و آینده شناخته میشود. ذخایر گاز طبیعی ترکمنستان، آن را در جایگاه ششم جهان قرار داده که ۴ درصد از ذخایر جهان را به خود اختصاص میدهد. این امر باعث توجه همه بازیگران خارجی جهانی، از جمله چین، اتحادیه اروپا و هند شده که برای تامین امنیت انرژی خود به دنبال همکاری با عشق آباد هستند. از میان این بازیگران، تنها چین توانسته است برنامههای خود را از طریق خطوط لوله چین-آسیای مرکزی تحقق بخشد. دو پروژه دیگر، یعنی خط لوله تاپی و خط لوله ترانس خزر تاکنون تنها روی کاغذ مانده که دلیل اصلی آن ترکیبی از کمبود بودجه و نبود اراده سیاسی است. در مورد ترانس خزر نگرانیهای زیستمحیطی از سوی روسیه مطرح شده، اما خط لوله تاپی با چالش عدم به رسمیت شناختن رژیم طالبان مواجه است.
اما اخیرا راه حل سومی نیز پدیدار شده که به سمت غرب و خاورمیانه بوده و از ایران و عراق عبور میکند. عشق آباد پیش از این همکاری با بغداد و تهران را با تمرکز بر قراردادهای سوآپ گاز و تجارت برق آغاز کرده و بر اساس این تحولات و چشم اندازهای آینده، دیپلماسی برق و انرژی میتواند به یک پروژه بلندمدت صلح برای خاورمیانه و همچنین امنیت انرژی برای اروپا تبدیل شود. پیشرفت در روابط بین سه کشور و همچنین با بازیگران خارجی، آینده امیدوارکنندهای را برای اتصال گاز طبیعی ترکمنستان-ایران-عراق متصور میکند.
واکاوی روابط دوجانبه
روابط ترکمنستان و ایران دارای تاریخ طولانی است. با توجه به ذخایر عظیم منابع طبیعی هر دو، میتوان فرض کرد که انرژی، حمل و نقل کالا و صنعت در راس دستور کار همکاری آنها قرار دارد. بخش اصلی زیرساخت مورد استفاده برای تجارت انرژی، خط لوله گاز کرپچه – کردکوی بوده که گاز ترکمنستان را به شهر کردکوی در شمال ایران منتقل میکند. ظرفیت کل این خط ۸ میلیارد مترمکعب در سال است.
همچنین در سال ۲۰۱۰، عشق آباد خط لوله ۱۸۲ کیلومتری را از دولت آباد به میدان گازی خانگیران در شمال غرب ایران راه اندازی کرد. با این حال، هر دو خط لوله با ظرفیت کامل خود کار نکردهاند و از همین روی عشق آباد و تهران قرارداد سوآپ گاز امضا کردند تا ایران سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب را از ترکمنستان وارد و. به آذربایجان بفروشد. با توجه به ظرفیت محدود صادرات تحت خط لوله فعلی و شبکه LNG، بررسی شرکای دیگر برای تشکیل چارچوبهای سهجانبه یا چندجانبه، که راحتترین آنها عراق همسایه است، مفید خواهد بود.
تعاملات بین ترکمنستان و عراق نیز تا به امروز اندک بوده است. حضور اقلیتهای ترکمن در عراق دلیل اصلی این تعاملات است، زیرا این جمعیت روابط مناسبی با شهروندان عراقی داشته و به عنوان رابط بین اعراب و کردها عمل میکنند. اما در سطح دیپلماتیک، رایزنیهای بسیار اندکی انجام شده که آخرین آن در سال ۲۰۱۷ برای بحث در مورد همکاری در مقابله با تروریسم بود. این روند تا اکتبر ۲۰۲۳ ادامه داشت و دو کشور بر سر قرارداد تجارت گاز به توافق رسیدند تا بر اساس آن، ترکمنستان سالانه ۹ میلیارد متر مکعب را از طریق خط لوله موجود ایران-عراق به بغداد عرضه کند.
دلیل اصلی توافق ترکمنستان و عراق این است که بغداد باوجود جایگاه دوازدهمین کشور ثروتمند در گاز طبیعی جهان، بودجه لازم برای استخراج و فناوری لازم برای استفاده از گاز همراه میادین نفتی را ندارد. البته تلاشهایی برای افزایش ظرفیت کل زیرساختهای فوقالذکر مانند الحاق خط لوله ایران-عراق-سوریه موسوم به «خط لوله دوستی» انجام شد، اما تا کنون محقق نشده است. یکی از راههای جذب سرمایهگذاری و ایجاد ثبات برای بغداد و منطقه، پروژههای مشترک با منافع مشترک بوده که شامل پروژههای تولید انرژی و خطوط لوله است.
روابط ایران و عراق نیز پس از پایان جنگ دو کشور در سال ۱۹۸۸، همواره رو به بهبود بوده است. حتی در چشمانداز پس از جنگ آمریکا در عراق، به ویژه پس از سال ۲۰۰۵، دو کشور به متحدان بسیار قوی یکدیگر تبدیل شدند، بطوریکه هم اکنون تهران بزرگترین شریک تجاری بغداد محسوب میشود. اما نخستین دور مذاکرات در مورد مبادلات دوجانبه بر سر نفت و گاز در سال ۲۰۱۰ انجام شد، و براساس آن قرارداد سوآپ مورد بحث قرار گرفت که هدف آن صادرات گاز طبیعی ایران به عراق در ازای نفت خام و همچنین نفت کوره بود. این توافق در سال ۲۰۱۷ نهایی شد، اما در سالهای بعد با اختلالات متعددی مواجه شد که دلیل عمده آن بدهی عراق به ایران بود. البته این قرارداد اولین توافق در بخش انرژی نبود، زیرا تهران قبلا برق بغداد را تامین میکرد و میزان آن از یک میلیارد کیلووات ساعت در سال ۲۰۰۶ شروع و تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۶.۵ میلیارد کیلووات ساعت رسید.
نقش بازیگران خارجی
در این میان، بازیگران خارجی و همسایه میتوانند ارزشافزایی کرده و اجرای پروژه را تقویت کنند که به توسعه منطقه و یافتن بازارهای جدید کمک میکند. دلایل اهمیت بازیگران همسایه عبارتند از؛ ۱- آنها شدیدا علاقهمند به تدوین و حفظ صلح و ثبات در منطقه هستند، در غیر اینصورت تحت تأثیر آن قرار میگیرند. ۲- آنها از نتیجه موفقیتآمیز بین این سه کشور سود خواهند برد. زیرا کشور همسایه تبدیل به هاب انرژی (به عنوان مثال ترکیه)، کاربر نهایی (مثلا هند) یا فروشنده محصولات انرژی خود میشود و از مسیرهای انرژی اضافی گشوده شده از این طریق بهرهمند میشود. بنابراین، بررسی مشارکت بالقوه چنین بازیگران دولتی، با در نظر گرفتن ظرفیت آنها به عنوان میانجیهای سیاسی و همچنین به عنوان حامیان مالی سه کشور از اهمیت زیادی برخوردار است:
ترکیه یکی از مهمترین کشورها در این روند است. حجم تجارت آن با هر سه کشور افزایش یافته است. تجارت ترکیه با عراق در سال ۲۰۱۶ به ۴ میلیارد دلار کاهش یافت، سپس به ارقام بیسابقه رسید و در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۱۵ میلیارد دلار افزایش یافت. اما تجارت با ایران به دلیل تحریمها به میزان قابل توجهی کاهش یافت و از ۲۱ میلیارد دلار سال ۲۰۰۹ به ۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسید. با در نظر گرفتن عرضه انرژی، ایران پس از روسیه دومین تامین کننده گاز طبیعی ترکیه به شمار میرود. همچنین، عراق با تولید سالانه بیش از ۱۳ میلیون تن، بزرگترین تامین کننده نفت خام ترکیه بوده است. ترکمنستان با صادرات ۰.۷ میلیون تن در سال در رتبه بسیار پایینتری قرار دارد.
دادهها نشان دهنده تمایل آنکارا برای نزدیک شدن به بغداد، تهران و عشق آباد است و این را میتوان از طریق قصد آن برای سرمایه گذاری به ارزش ۲۵ میلیارد دلار در عراق، رساندن گاز ترکمنستان به اروپا و حمایتش از روابط عربستان و ایران مشاهده کرد. این امر همچنین نشان دهنده ظرفیت دیپلماتیک ترکیه و همچنین تمایل سیاسی برای اتخاذ ابتکارات و معرفی خود به عنوان میانجی و توسعه دهنده پروژههای انرژی در خاورمیانه و آسیای مرکزی است.البته ترکیه با وجود رشد اقتصادی در دهه های اخر هنوز نمی تواند به سرمایه گذار اصلی تبدیل شود. علاوه بر این، اختلافات دولت ترکیه با کردها، پیامدهای گستردهای بر روابطش با عراق و سوریه دارد.
عربستان سعودی یکی دیگر از شرکای کاملاً مناسب برای حمایت از چنین سرمایه گذاری انرژی در کشورهای فوق الذکر است. تجارت دوجانبه این کشور با ایران نمونه خوبی از آن است، زیرا جریان تجاری آنها قبل از قطع روابط دوجانبه در سال ۲۰۱۶ تقریبا یک میلیارد دلار بود. در ابتدای سال ۲۰۲۳، دو کشور با از سرگیری این روابط موافقت و بلافاصله با سرمایه گذاری ۱۴ میلیون دلاری سعودی برای حمایت از صنعت فولاد ایران مورد استقبال قرار گرفت. به همین ترتیب، تجارت عربستان با عراق پس از سال ۲۰۱۶ شاهد رشد تصاعدی بود و در سال جاری به بیش از یک میلیارد دلار رسید. اما ترکمنستان هنوز همکاری نزدیکتری با عربستان سعودی نداشته است. با این وجود، رایزنیهای مشترک با ریاض جهت دریافت سرمایه گذاری در بخش انرژی و فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر و استقرار آنها صورت گرفته است.
نقطه قوت ریاض در رابطه با سایر بازیگران منطقه، منابع مالی گسترده آن است که از صندوق ثروت دولتی آن سرچشمه میگیرد. مزیت دیگر ریاض انعطافپذیری آن است، زیرا میتواند جایگزین LNG، دسترسی به بنادری مانند جده و همچنین سناریوی زیرساخت خط لوله را تسهیل کند. با این حال، نقاط ضعف آن شامل این واقعیت است که صندوق ثروت دولتی سعودی تمرکز بسیار محدودی بر سرمایه گذاری خارجی دارد، همچنین روابطش با ایران نسبتاً شکننده بوده و تاکنون ریاض نتوانسته خود را به عنوان یک قدرت میانجی در خاورمیانه نشان ندهد.
در این میان، هندوستان از نظر جغرافیایی نسبت به سایر بازیگران دورتر است، اما حضور آن در هر سه کشور نیز به سرعت در حال افزایش است. تجارت هند با عربستان سعودی از ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۵۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است. و پیش بینی میشود طی دو سال آینده این رقم دو برابر شود. افزایشهای مشابهی در تجارت با ایران، عراق و ترکمنستان نیز مشاهده میشود، اگرچه این ارقام بسیار کمتر بوده و در سال ۲۰۲۳ حدود ۲ میلیارد دلار است. هند علیرغم اینکه بزرگترین اقتصاد در بین سه بازیگر است، تنها ۷.۲۸ میلیارد دلار به عنوان سرمایهگذاری خارجی ارائه کرده است. فقدان کمکهای خارجی در این واقعیت نیز بازتاب مییابد که خط لوله تاپی و خط لوله هند-میانمار-بنگلادش تاکنون محقق نشدهاند. اقتصاد هند تشنه به انرژی است، بنابراین از هر راه حل گاز طبیعی استقبال میکند.
چشم انداز
در مجمو، مشارکت سه جانبه بین ایران، عراق و ترکمنستان برای مبادلات منابع عظیم انرژی به بازارهای جدید باید به موضوع همسایگی تبدیل شود. ظرفیت دیپلماتیک آنکارا در طول حمله روسیه به اوکراین مورد استفاده قرار گرفت زیرا چندین بار به عنوان یک میانجی عمل کرد. این ظرفیت میتواند برای تسهیل گفتگوهای سه جانبه و ایجاد ثبات در منطقه مورد استفاده قرار گیرد. تنها نکته منفی در این روند جمعیت کرد است. این مسئله یا توسط خود ترکیه حل میشود یا ترکمنستان میتواند بستری برای گفتگو فراهم کند، زیرا ترکمنهای عراق چندین بار در سطح میانجی بین اعراب و کردها عمل کردهاند.
در زمینه سرمایه گذاری، عربستان سعودی و صندوق دولتی آن میتوانند به عنوان یک شروع خوب عمل کرده و بخشی از صندوق ثروت را برای سرمایه گذاری خارجی در منطقه تزریق کنند. با این حال، نباید تنها منبع تامین مالی باشد. هند و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس میتوانند به این سرمایهگذاری ملحق شوند و بخشی از صندوقهای دارایی مستقل خود مانند قطر و امارات و پس از آن صندوقهای کوچکتر مانند بحرین، کویت و عمان را وارد این پروژه شوند.
همچنین، این زیرساخت میتواند ترکیبی باشد و خط لوله و زیرساخت LNG را تسهیل کند، که منجر به گشودن چندین بازار میشود که رضایت بازیگران دولتی را تضمین میکند. سود حاصل از این پروژهها را میتوان به بهره برداری از گاز طبیعی در عراق هدایت کرد و مجموعه جدیدی از جریانهای درآمدی و منابع مالی را برای نوسازی زیرساختهای انرژی این کشور تامین میکند.
نتیجه
مثلث ایران، عراق و ترکمنستان دارای منابعی است که پتانسیل رفع بخشی از ناامنی انرژی برآمده از بحران اوکراین را دارد. اما تا به امروز، بیشتر مسیرهای تأمین این منابع انرژی عمدتاً به دلایل سیاسی و مالی مسدود شده است. برای غلبه بر این روند، باید مجموعهای پیچیده و انطباقی از سیاستها و استراتژیها در سطح ملی و بین المللی توسط همه کشورهای درگیر ایجاد شود. اما با توجه به وضعیت کنونی خاورمیانه، چالشهای بسیاری در این روند وجود دارد. البته با ترکیب صحیح مشارکت شرکای خارجی، انتظار میرود چندین پروژه مرتبط ایجاد شود که میتواند منجر به رشد اقتصادی شود که تقویت کننده ثبات و رشد است./ انرژی پرس