امیرحسین ابراهیمی؛ تحلیلگر مسائل بین الملل
سال 2023 رو به پایان است و بن بست نسلی کلیسا در اتحادیه اروپا همچنان یک موضوع غیرقابل حل برای نهاد دین در کشورهای اروپایی محسوب میشود. مطالعات اخیر نشان میدهد که تعصبات و سخت گیری افراد مسن و سالخورده نسبت به انجام مناسک مذهبی کلسیا، شکایتها و گلایه مندی زیادی را متوجه روحانیون مسیحی کرده است و منجر به قهر بخش زیادی از جوانان با مفاهیم دینی در کشوهای اروپایی شده است.
اساسا مهمترین پرسشی که این روزها کلیسا با آن دست و پنجه نرم میکند این پرسش است که اگر نهاد دین با شکاف نسلی مواجه شده است چگونه میتوان این شکاف را پر کرد؟
کلیسا با همکاری دولتهای اتحادیه اروپا طی سدههای گذشته همواره سعی کرده است در گفتمان سیاسی و فرهنگی خود تلاش کند که میراث مسیحی با سکولاریسم حاکم بر جوامع و ارزشهای لیبرال آنها تعارضی پیدا نکند و به دنبال تعادل میان این ارزشها بوده است. برای مثال کلیسا واتیکان رم طی 5 سال گذشته با طراحی یک تیم رسانهای قدرتمند در فضای اینستاگرام و یوتیوب سعی کرده است با ارائه ویدئو کلیپهای بسیار کوتاه در حد 15 الی 30 ثانیه از کتاب انجیل و منابع مسیحی بر نسل Z در اتحادیه اروپا و کشورهای آمریکای لاتین اثر بگذارد. بطوریکه با تاکید فراوان بر مفاهیمی همچون معاد، جهان پس از مرگ و عذابهای الهی پس از مرگ و تلیفق و ترکیب آنها با تصاویر گرافیکی جدید و موزیکهای متناسب بر نسل جدید اثر بگذارد. به گونهای که کلیسا در این مسیر از پیوند فکتهای تاریخی انجیل با عذاب های الهی بدنبال جلب مخاطبان نسل جوان بوده است و در بخشهای از آن با بهره گیری از نظریه تئوری توطئه و ایجاد سردرگمی و وحشت سعی کرده است به مهندسی افکار عمومی به ویژه نسل جوان بپردازد.
از سوی دیگر کلیسا با تحریک حواس و غرایز از طریق رسانهها بویژه از سوی میکرواینفلوئنسرها در اینستاگرام، توییتر و یوتیوب برای بار دیگر ایده تفاوت نژادی را دستور کار فرهنگی خود قرار داده است تا ضعفهای حکمرانی و سیاستگذاری کلیسا را در مقابله با پرسشهای بنیادین نسل جدید و چالشهای تکنولوژیکی را پوشش دهد. رهبران دینی اروپا با درک دقیقی از دیدگاههای جوانان و نوجوانان نسبت به دنیای پیرامون خود سعی کرده اند در ائتلاف مشترکی با پوپولیسم دست راستی و افراطی بخش زیادی از نارساییهای فرهنگی و قهر مردم با ارزشهای دینی را بر گردن مهاجران بیندازند و دیدگاههای خصمانه نسبت به مهاجران را تقویت کنند تا با شعار بازگشت به گذشته و سنتها، میل شهروندان اتحادیه اروپا را برای نزدیکی بیشتر به کلیسا را افزایش دهند. اگرچه کلیسا در ظاهر سعی کرده است با استناد به آیات انجیل نظیر « یکدیگر را بپذیریم» ( روم 15:7، الف) مخالفتی با گسستهای فرهنگی که در اروپا رخ داده است نشان ندهد و با تفسیر آن به معنای بردباری و شکیبایی نسبت افرادی است که شبیه به ما نیستند تعارض منافعی میان نهاد خود با نسل جدید ایجاد نکند. در واقع به زبان عامیانه تر این بدین معناست که مسیحیان مسنتر نباید نسبت به سبک لباس جوانها یا خالکوبی و گوش سوراخ کردن آنها آزرده خاطر شوند اما در اصل عملکرد دستگاه رسانهای و فرآیندهای سیاستگذاری فرهنگی نشان میدهد که این تغییرات تا چه اندازه روحانیون مسیحی را ترسانده است. آن چیزی که مشخص است، رفتارهای انحرافی اخیر شکل گرفته در اروپا و مقابله جوانان اروپایی با مفاهیم دینی و کلیسا نتیجه رفتارهای کلیسا در دورههای پیشین است. نمی توان از این واقعیت فرار کرد که جوانان از رهبران دینی اروپا و حتی دولتهایشان دلسرد شده اند، اعتراضات سالهای گذشته آنان نشان میدهد که آنها میخواهند احساس تعلق داشته باشند تا احساس اضافی بودن و سرخوردگی از آنها دور شود. به همین دلیل است که کلیسا در مقابل این واکنشها، اقدامات فراوان رسانه ای و مهندسی افکار عمومی را در پیش گرفته است تا حداقل با استفاده از ابزارها و تکنیکهای رسانه ای و محتوایی حداقل وقت بیشتری را برای فروپاشی ارزشهای خود در مقابل این تغییرات نسلی بخرد.
“انتشار نظرات کارشناسان به منظور تائید و یا عدم تائید آن ها از سوی دیپلماسی پلاس نیست.”