به قلم: حسن بهشتی پور؛ پژوهشگر ارشد مسائل بینالمللی
مقدمه :
از زمان حمله روسیه به کشور همسایهاش اوکراین به بهانه تهدید امنیت ملی ناشی از اصرار اوکراین برای پیوستن به ناتو، چینیها سعی کردند با اتخاذ موضوع بی طرفی از یکسو به مناسبات گسترده خود با روسیه علی رغم تحریمهای آمریکا و اروپا ادامه دهند و از سوی دیگر روابط خود را با اوکراین و کشورهای حامی آن در اروپا حفظ کنند.
چین با اتخاذ موضع بیطرفی در جنگ روسیه در اوکراین، گام مهمی به سمت نقش آفرینی بینالمللی برای پایان دادن به مهمترین بحران هزاره سوم میلادی برداشت. این در شرایطی است که چین در گذشته، از خطرات نقش آفرینی در مسائل سیاست خارجی که مستقیماً به امنیت ملی چین مرتبط نبودند، اجتناب میکرد. اما اکنون که شی جین پینگ که دوره سوم رهبری خود را در چین با قدرت بیشتر نسبت به گذشته آغاز کرده و از ثبات داخلی مطمئن شده است، این آمادگی را نشان میدهد که میتواند از نفوذ خود در راستای استقرار صلح و ثبات در سطح جهان بهره بگیرد. در همین راستا چین طرح ۱۲ ماده ای خود را برای صلح در اوکراین ارایه کرد. گرچه این طرح که با استقبال پوتین روبرو شد از سوی اوکراین و متحدانش پذیرفته نشد، اما این خود کافی بود تا نشان دهد چین از مداخله مستقیم در جنگ روسیه علیه اوکراین اجتناب کرده و سعی دارد به آمریکا و اروپا نشان دهد حاضر نیست بخاطر روسیه با آنها درگیر شود. در گزارش پیش رو سعی شده است مهمترین ویژگیهای سیاست اعمالی و اعلانی چین در جنگ روسیه در اوکراین از ابعاد مختلف بررسی شده و تاثیر آن را بر تحولات آتی جهانی بررسی کنیم.
چرایی موضع بیطرفی چین در جنگ اوکراین
چین در حال نزدیک شدن به ایفای نقشی جهانی است و برای ایفای چنین نقشی از وارد شدن در منازعات روسیه و غرب بر سر اوکراین اجتناب میکند تا بتواند نقش میانجیگر صلحآفرین را بازی کند. چینیها مایل هستند به دنیا نشان دهند بر خلاف آمریکا که در دوره رهبری خود به عنوان یک قدرت هژمون محور اصلی فعالیتهایش بر گسترش نفوذ استوار بود، آنها دنبال برقراری صلح و ثبات هستند تا بستر لازم برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم شود.
چینیها به خوبی میدانند اگر بخواهند مانند آمریکا وارد درگیریهای نظامی شوند از همان ابتدا باید قید رشد اقتصادی بالای هشت درصد را بزنند و وارد منازعهای شوند که پایان آن به هیچ وجه معلوم نیست. بنابراین پکن ترجیح میدهد اقبال خود را برای نقش آفرینی در حل بزرگترین بحران سالهای اخیر که ناشی از جنگ در اوکراین است، از طریق اعمال سیاست بیطرفی آزمایش کند. مهمترین مانع بر سرراه اجرای این سیاست چین، امریکا است، زیرا واشنگتن نمیخواهد جدیترین رقیب خود از نمد جنگ روسیه در اوکراین کلاه صلح خواهی و امنیتزایی در عرصه جهانی بر سر بگذارد.
آقای شی رهبر چین این واقعیت را میداند که چین هنوز دارای امکانات لازم برای حل معضل مهمی مانند اوکراین بدون کمک آمریکا نیست. بنابراین چین حداقل باید بتواند حمایت کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان را برای حمایت از طرح خود جلب کند، تا آمریکا مجبور شود به همکاری با چین برای پایان دادن به جنگ اوکراین رضایت دهد. اما این کشورها زمانی راضی خواهند شد که با چین همکاری کنند که منافع آنها در چگونگی پایان دادن به بحران جنگ در اوکراین در نظر گرفته شود. در حالی که طرح صلح دوازده مادهای چین برای پایان دادن به جنگ آنقدر کلی است که نمی توان هیچ تضمینی برای اجرای آن از قبل بوجود آورد.
چرا طرح صلح چین پذیرفته نشد ؟
در جریان سفر شی جی پینگ رهبر چین به روسیه در فروردین ۱۴۰۲ و دیدار او با ولادیمیر پوتین چندین قرارداد مهم بین چین و روسیه به امضاء رسید از جمله قرارداد همکاریهای استراتژیک بین دو کشور این قرارداد طیف وسیعی از حوزهها از جمله تجارت، انرژی، فناوری و زیرساختها را در بر میگرفت. در مهمترین بخش آن، دو کشور قراردادی ۴۰۰ میلیارد دلاری برای صادرات گاز روسیه به چین در یک دوره ۳۰ ساله امضا کردند. این توافق به طور قابل توجهی اقتصاد تحریم زده روسیه را تقویت کرد و در عین حال منبع قابل اعتماد انرژی را برای چین فراهم نمود. در همین سفر آقای شی طرح ۱۲ مادهای برای پایان دادن به جنگ و شروع مذاکرات بین روسیه و اوکراین را با میانجیگری چین مطرح کرد.[۱] با آنکه روسیه این طرح را مناسب دانست، اما به دلایل مختلف چین نتوانست دیدگاه مثبت اوکراین و متحدان آمریکایی و اروپاییاش را بدست آورد.
چینیها امیدوار بودند که با ارایه یک طرح کلی که موارد قابل قبول برای همه بازیگران تاثیرگذار در جنگ را در بر میگرفت، زمینهای مناسب را برای آغاز گفتگوها به منظور برقراری آتش بس و سپس انعقاد قرارداد صلح آماده کنند. اما مهمترین مشکل این طرح آن بود که در عمل منافع بازیگران اصلی بحران در سمت اوکراین را نادیده گرفته بود.
ساختار اصلی طرح چین عمدتاً برای کمک به روسیه طراحی شده بود، گرچه خواستار احترام رسمی به حاکمیت اوکراین، حمایت از غیرنظامیان اوکراینی، پایان دادن به مداخله در جریان کمکهای بشردوستانه به این کشور و محکوم کردن استفاده احتمالی از سلاحهای هستهای بود. این طرح همچنین با درخواست برای آتش بس، پایان تحریمها و آغاز مذاکرات صلح که ممکن است به کاهش فشار بر قیمت مواد غذایی و سوخت کمک کند، نظرات کسانی را در سراسر جهان که منافع اصلی آنها در جنگ اقتصادی است، منعکس میکرد. اما از نگاه اوکراین و متحدان غربیاش، هر طرحی که خروج ارتش روسیه از اوکراین و اعاده حاکمیت بر شبه جزیره استراتژیک کریمه در شمال دریای سیاه و چهار استان شرق این کشور را شامل نشود، نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد. چین برای بازسازی اوکراین آتش بس فوری را مطرح کرده بود در حالی که نه دولت روسیه و نه دولت اوکراین به دلایل متفاوت، نمی توانستند آتش بس دائمی را بپذیرند.
به نظر میرسد راه حل کوتاه مدت برای پایان دادن به جنگ از یکسو متقاعد کردن اوکراین به این واقعیت است که این کشور میتواند بدون عضویت در ناتو، امنیت بیشتری داشته باشد. به شرط آنکه بتواند سیاست متوازن را متناسب با اقتضاء موقعیت حساس ژئوپلیتیکی اوکراین در شرق اروپا بین روسیه و غرب در پیش بگیرد. به این معنا که هم با روسیه و چین و هم با اتحادیه اروپایی و آمریکا روابط خوبی داشته باشد. از سوی دیگر راضی کردن روسیه به این واقعیت که دیگر دوران تامین امنیت ملی از طریق اشغال سرزمین کشورهای دیگر به سر آمده و باید به سمت راههای رسیدن به منافع مشترک در سایه تامین امنیت مشترک پیش رفت، در طرح صلح چینیها در نظر گرفته نشده بود.
اتهامات مستقیم مقامات ارشد ایالات متحده مبنی بر اینکه چین در حال کمک نظامی محرمانه به روسیه است، نشان میدهد که واشنگتن میخواهد از هرگونه وارد شدن چین به این جنگ ممانعت به عمل آورد. آمریکا به این منظور از اهرم حمایت علنیتر و گستردهتر از تایوان استفاده میکند. که این از سوی چین در واقع بازی با آتش تلقی میشود و عواقب جدی در پی خواهد داشت.
عایدات چین از جنگ روسیه در اوکراین
۱- موضع رسمی بیطرفی چین در این جنگ و ارایه طرح صلح برای پایان جنگ، چین را به عنوان یک حلال مشکلات و کشوری صلحجو به جهان معرفی کرد و این برای ترمیم چهره حکومت اقتدارگرای چین بسیار ضروری بود.
۲- چین به طور ضمنی ایالات متحده را به عنوان یک جنگ افروز و ناتو را به عنوان ابزاری که برای طولانیتر کردن جنگ وحشتناک و هزینه بیشتر استفاده میکند، معرفی میکند. در همین حال این امکان را به آقای شی رهبر این کشور میدهد تا با پوتین تعامل داشته باشد و از طریق بی اعتنایی به تحریمهای آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی به عنوان یک میانجی و نه به عنوان متحد روسیه در تجاوز به کشور همسایه، چهره مثبتی از خود در افکار عمومی مردم جهان بوجود آورد. این مساله به ویژه در بین کشورهای در حال توسعه در آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه که از بحران غذا و انرژی بعد از شروع جنگ در اوکراین رنج میبرند، بسیار مهم است. چین به عنوان متهم ایجاد بدهیهای ناپایدار برای کشورهای در حال توسعه، به این ترمیم موقعیت خود به عنوان ناجی نیاز داشت.
۳- چین طی دو سال گذشته از راه خرید میلیونها بشکه نفت ارزان از روسیه ضمن آنکه توانست عقب ماندگی ناشی از بحران کرونا را جبران کند، به منابع متنوعی از انرژی دست یافت که تا پیش از آن تنها از طریق ایران و ونزوئلا میتوانست آنها را تامین کند. بطوریکه به گزارش رویترز پالایشگاههای خصوصی چین با همتایان هندی خود برای خرید نفت ESPO روسیه رقابت میکنند. شرکتهای چینی و هندی نفت ارزان روسیه را میخرند و در پالایشگاههای خود به فراوردههای نفتی تبدیل کرده و محصولات نهایی را با خیال راحت در بازارهای جهانی به فروش میرسانند.[۲] در واقع دور زدن تحریمها برای روسیه میلیونها دلار درآمد کمتر از پیش از تحریمها داشت و برای شرکتهای چینی و هندی سودهای هنگفتی که حتی شاید در رویاها هم نمیدیدند.
۴- اگرچه جنگ اوکراین موجب شد طرح یک کمربند یک جاده که قرار بود تا بندرهامبورگ در شمال آلمان گسترش پیدا کند؛ با مشکلات جدی روبرو شود، اما در حدود دو سال گذشته کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه و ایتالیا تمایل بیشتری برای توسعه مناسبات با چین از خود نشان دادند بطوریکه آمارها نشان میدهد حجم بازرگانی اتحادیه اروپا با چین بعد از جنگ روسیه در اوکراین به نحو قابل توجهای در حال افزایش است. بطوریکه از سال ۲۰۲۱ تا پایان سال ۲۰۲۲، واردات ۲۷ عضو اتحادیه اروپا از چین با رشد ۶۲ درصدی به ۶۲۶ میلیارد یورو افزایش یافته است، در حالی که صادرات اتحادیه اروپا به چین تنها ۱۳ درصد رشد کرده و به رقم ۲۳۰ میلیارد یورو رسیده است. نتیجه اینکه، سال ۲۰۲۲تراز تجاری طرفین ۳۹۶ میلیارد یورو به زیان اتحادیه اروپا بوده است.[۳] یکی از دلایل مهم افزایش تراز پرداخت خارجی چین در مقابل اتحادیه اروپا همین برخورداری از نفت ارزان روسیه در صنایع صادراتی چین بوده است. گرچه در ماههای اخیر اتحادیه اروپا با ایجاد محدودیتهای جدید تلاش کرد از طریق کاهش واردات از چین تا حدودی این کسری پرداخت خارجی را جبران کند،[۴] اما چینیها همچنان سیاست افزایش صادرات و تسخیر بازارهای کشورهای رقیب را پیش میبرند.
۵- افزایش قدرت بازیگری در برابر آمریکا به عنوان مهم ترین رقیب چین در نظم درحال شکل گیری بعد از جنگ اوکراین مهم ترین دستاورد چین پس از به راه انداختن جنگ روسیه در اوکراین بود. بطوریکه چین اکنون در موقعیتی به مراتب قوی تر نسبت به دو سال گذشته در عرصه بین المللی در برابر آمریکا ظاهر شده است. نشانههای ان را میتوان در میانجیگری بین ایران و عربستان برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و ارایه طرحی برای تامین امنیت کشتی رانی در خلیج فارس یعنی حیاط خلوت آمریکاییها در پنج دهه گذشته بود.
نتیجه:
با مروری بر سیاست خارجی چین در جنگ روسیه در اوکراین به خوبی میتوان به این واقعیت دست یافت که سیاست بیطرفی اگر در موضع قدرت باشد نه تنها موجب عقب ماندن از تحولات بین المللی نمی شود بلکه دقیقا میتواند تامین کننده منافع کشورها نیز باشد. بنابراین کسانی که در ایران به غلط سعی دارند با اتکاء به موضع بیطرفی ایران در جنگ جهانی دوم و قربانی شدن منافع ایران در تحولات پس از آن جنگ، سیاست بیطرفی ایران را زیر سئوال ببرند باید به آنها سیاست چین و منافع سرشار از اتخاذ بیطرفی در این جنگ بی حاصل برای دوطرف را یادآور شد. ضمن آنکه اتفاقا سیاست بیطرفی ایران در جنگ اول آمریکا علیه عراق در سال ۱۹۹۱ نمونه یک سیاست بیطرفی مثبت بر اساس منافع ملی بود که نتایج بسیارمثبتی هم برای ایران به ارمغان آورد.
به نظر میرسد سیاست وسط بازی در میانه جنگ قدرتها بر اساس الگوی رفتاری چین در جنگ روسیه در اوکراین برای هند متحد دیرین مسکو و ترکیه، امارات متحده عربی و حتی عربستان نیز سودهای سرشاری از راههای مختلف به همراه داشته است. این کشورها بدون توجه به اینکه نظم آینده دنیا پس از جنگ روسیه در اوکراین به کدام سو خواهد رفت و چه مشخصاتی خواهد داشت، منافع امروز خود را قربانی سو گیری له یا علیه یک طرف منازعه نکردند.
دیپلماسی گاهی بر اساس سیاست وسط لحاف خوابیدن میتواند منافع خاص خود را داشته باشد. زیرا هر طرف که موفق شود لحاف قدرت را به سمت خود بکشد، در نهایت وسط بازان در زیر لحاف قدرت باقی خواهند ماند. این نکته بسیار مهم است که بدانیم چه سیاستی در چه زمانی و در کجا به کار گرفته شود تا حداکثر ممکن منافع ملی را برای کشور تامین کند.
چین با امکاناتی که دارد از وارد شدن در اختلافهای روسیه و آمریکا و قدرتهای اروپایی نظیر انگلیس، فرانسه و آلمان اجتناب کرد تا بتواند نقش بازیگری بینالمللی خود را بدون پرداخت هزینه به پیش ببرد و حتی تثبیت کند. اما آیا ایران هم میتواند با امکاناتی که دارد خود را از وارد شدن به ورطه این منازعه که پایان آن مشخص نیست دور سازد؟/ ایراس
پانویسها :
[۱] برای دیدن متن کامل طرح دوازده مادهای چین به نشانی زیر مراجعه کنید:
https://www.fmprc.gov.cn/mfa_eng/zxxx_662805/202302/t20230224_11030713.html
[۲] گزارش خبرگزاری رویترز دوم آوریل ۲۰۲۳
[۳]https://www.wto.org/english/res_e/statis_e/daily_update_e/tariff_profiles/CN_E.pdf
[۴] https://tradingeconomics.com/china/exports