نویسنده: شیرین العدیمی
میدل ایست نیوز: برخلاف آنچه از مدارک افشا شده پنتاگون و یادداشت به شدت تلخ یک دیپلمات ارشد ایالات متحده برمی آید، ظاهرا همه طرف های جنگ یمن به پایان آن در آینده نزدیک امید بسته اند و این درگیری ویران کننده قرار نیست طولانیتر شود.
روند پایان دادن به جنگ یمن 9 آوریل امسال شروع شد که یک هیئت سعودی برای مذاکره مستقیم با انصارالله که به حوثی ها نیز معروف است، به صنعا، پایتخت یمن، سفر کرد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی بیش از هشت سال پیش برای مقابله با قدرت گرفتن انصارالله تشکیل ائتلاف داده و به یمن حمله کردند. سفر هیئت سعودی که نقطه عطف آن دست دادن مهدی المشاط از یمن و محمد الجابر سعودی بود، یک تغییر چشمگیر در جنگ طولانی نامتقارن و محاصره ای را نشان می دهد که تا کنون بیش از 375 هزار یمنی را کشته و میلیونها نفر را به مرگ از گرسنگی کشانده است.
می توان گفت که مذاکرات آوریل برمبنای بیشتر معیارها، با موفقیت پیش رفته است چرا که سعودی ها تمایل خود را به لغو محاصره نشان دادند و چشم اندازی از پرداخت دستمزدها در مشاغل غیرنظامی وجود دارد. تبادل زندانی ها که یک رویداد قابل توجه بوده را نیز نمی توان نادیده گرفت.
چین ماه گذشته نقش مهمی در مذاکرات برای آشتی عربستان سعودی و ایران ایفا کرد. در حالی که مذاکرات چین اثرات مثبتی در روابط بین رقبای منطقه ای داشته است، نقش عمان در میانجی گری مذاکرات صلح بین عربستان و یمن را نیز نمی توان دست کم گرفت یا متاثر از تلاش های چین دانست. با این حال، مساله قابل توجه این است که نه چین و نه عمان، هیچ کدام در جنگ یمن یا سایر درگیری های اخیر در منطقه مشارکت نداشته اند و همین امر آنها را به واسطه های معتبر صلح تبدیل ساخته است.
در سوی درگیر، دخالت نظامی ایالات متحده در یمن در طی سه دولت در هشت سال گذشته را صرفا می توان به عنوان جنگ افروزی قلمداد کرد.
تیم لیندرکینگ، نماینده ویژه بایدن در امور یمن، در ماه مارس به عربستان و عمان سفر کرد. هم زمان، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن با معمار جنگ (یمن)، محمد بن سلمان، صحبت و از «تلاش های خارق العاده عربستان سعودی» برای تهیه یک نقشه راه برای پایان دادن به جنگ استقبال کرد. اگرچه ایالات متحده با این تلاش ها سعی دارد تمایل خود به ورود به مذاکرات صلح را نشان دهد، اما در عین حال یادآور می شود که در هشت سال گذشته در جنگ در کدام طرف بوده است.
اطلاعات افشا شده اخیر پنتاگون نشان می دهد که سعودی ها تا ماه مارس مقاومت شدیدی در برابر درخواست های حوثی ها درباره پرداخت حقوق مشاغل غیرنظامی داشتند و حوثی ها احساس می کردند که طرف سعودی به عمد در این مساله تاخیر ایجاد می کند. آن زمان (ماه اکتبر)، لندرکینگ علنا این اقدام را درخواست امتیاز از سوی حوثی ها خواند و آن را به عنوان «خواسته حداکثری و غیرممکن که طرفین به سادگی نمی توانند به توافق برسر آن دست یابند»، رد کرد. اکنون، موافقت سعودی ها با این خواسته (و بیشتر) هم ناامیدی آنها برای خروج از جنگی را نشان می دهد که توانایی پیروزی در آن را نداشتند، هم ناتوانی فزاینده دولت بایدن برای تاثیرگذاری و نقش از بسیاری جهات غیرمولد امریکا در این روند را به نمایش می گذارد.
مسیر شکننده عربستان سعودی و انصارالله یمن به سوی صلح در حال تجسم یافتن است و می تواند راه را برای تلاش های دیپلماتیک بیشتر برای پایان دادن به جنگ هموار کند.
پیش زمینه
منشا جنگ را می توان در خیزش های مردمی سال 2011 جست و جو کرد. یمنی ها در این خیزش ها به دنبال برکنار کردن علی عبدالله صالح، دیکتاتور دیرینه، بودند. پس از آنکه با انتقال قدرت به عبدالربه منصور هادی، معاون قدیمی خود، موافقت کرد، کشور در آستانه هرج و مرج قرار گرفت زیرا جناح های مختلف به دنبال این بودند که نماینده ای در دولت جدید یمن داشته باشند. نتیجه غیرمنتظره این روند وقتی بود که حوثی ها پایتخت را تصرف کردند و هادی را به حبس خانگی فرستادند. به رغم این تغییر ناگهانی شرایط، جمال بنومار، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در امور یمن، توانست برای حصول توافقی میان همه جناح های یمنی میانجی گری کند که «ترکیب قوه مجریه و مقننه، ترتیبات امنیتی و جدول زمانی برای انتقال (قدرت)» را پوشش می داد.
دو روز بعد، عربستان سعودی بدون هیچ هشداری بمباران نظامی و اشغال یمن را آغاز کرد تا در ظاهر، هادی را به قدرت بازگرداند.
ردپای ایالات متحده
باراک اوباما، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده، در همان لحظات اولیه جنگ خیلی سریع حمایت دولت خود را از متحدان سعودی، اعلام کرد. بلافاصله پس از آنکه دولت اجماع یمن از مسیر اولیه خود خارج شد، کاخ سفید با انتشار بیانیه ای از ایجاد یک «سلول برنامه ریزی مشترک» خبر و هشدار داد که «یک انتقال سیاسی مشروع» می تواند «تنها از طریق مذاکرات سیاسی و توافقی ناشی از اجماع همه طرف ها» حاصل شود. در یک اتفاق کنایه آمیز، این دقیقا همان چیزی بود که ایالات متحده و متحد سعودی آن مانع از تحقق آن شده بودند.
طبق گزارش دیوان محاسبات ایالات متحده، دولت های اوباما و ترامپ در سال های مالی 2015 تا 2021 دست کم 54.6 میلیارد دلار حمایت نظامی به عربستان سعودی و امارات متحده عربی ارائه کردند. و اگرچه جو بایدن، رئیس جمهوری کنونی امریکا، در اوایل سال 2021 مدعی پایان دادن به حمایت «از اقدامات تهاجمی» در جریان جنگ بود، صفحه 24 گزارش دیوان محاسبات دولت امریکا از این مساله حکایت دارد که مقامات دولت هرگز وجه تمایز بین اقدامات «تهاجمی» و «دفاعی» را مشخص نکرده اند و در عمل، حمایت نظامی از ائتلاف سعودی توسط دولت سوم و فعلی امریکا نیز ادامه یافته است.
حمایت نظامی امریکا از جنگ بسیار فراتر از فروش سلاح بوده است. امریکا در این سال ها به ائتلاف سعودی پشتیبانی لجستیکی ارائه کرد، اهدافی را از اتاق فرماندهی انتخاب کرد، اطلاعات به اشتراک گذاشت، به جت های جنگنده سوخت رساند، خلبانان نیروهای زمینی سعودی و اماراتی را آموزش داد، قطعات یدکی تامین و تجهیزات و هواپیماها را تعمیر کرد و برای جنگ و محاصره پوشش دیپلماتیک فراهم آورد و حتی به طور مخفیانه نیروهای ویژه امریکایی یا همان کلاه سبزها را در مرز عربستان و یمن مستقر کرد. این حجم حمایت امریکا از یک جنگ غیرقانونی، این کشور را به یک طرف درگیر در جنگ تبدیل، و کنگره را به صدور اولین « قطعنامه اختیارات جنگی» در آوریل 2019 وادار کرد.
کنگره امریکا سال گذشته هم در صدد پایان دادن به مشارکت ایالات متحده در جنگ برآمد، اما به دلیل مخالفت بایدن با قطعنامه سنا مبنی بر دست کشید امریکا از حمایت از عربستان، شکست خورد. توجیه بایدن این بود که قطعنامه کنگره اهرم نفوذ عربستان علیه حوثی ها در مذاکرات جاری را از بین میبرد و تلاش های دیپلماتیک را «پیچیده» می سازد. با این حال، این موضع گیری امریکا به گفته گزارش سازمان ملل متحد، نوعی «همدستی» در یک جنایت پیچیده جنگی توصیف می شود.
آنچه برای یک صلح ماندگار لازم است
در حالی که سعودی ها و انصارالله ادامه گفت و گوها پس از حصول مصالحه اولیه را وعده داده اند، می توان گفت که برای صلح ماندگار به توقف مداخله های خارجی و حمایت های خارجی از بازیگران محلی نیاز است که مسلح سازی شورای انتقالی جنوبی توسط امارات و حمایت امریکا از ائتلاف سعودی را نیز شامل می شود. نقشه راه صلح یمن همچنین باید تضمین احیای تمامیت ارضی و پایان یافتن محاصره این کشور را دربرگیرد. خروج نیروهای خارجی از درگیری می تواند صحنه را برای صلح میان یمنی ها فراهم آورد. هرچه که نباشد، گروه های یمنی یک مرتبه پیش از آغاز جنگ توسط سعودی ها، اماراتی ها و امریکایی ها که این کشور را به بدترین بحران بشری در جهان در عصر کنونی تبدیل ساخت، به توافق رسیده بودند.